تمام کردن

معنی کلمه تمام کردن در لغت نامه دهخدا

تمام کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کامل کردن و انجام رساندن. ( ناظم الاطباء ). به آخر رسانیدن. بپایان رسانیدن. به پایان بردن. استکمال. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : کرخ ، دون ، دو شهرکند که معتصم بنا نهاده و مأمون تمام کرده است. ( حدودالعالم ). و بنای مکه ، آدم علیه السلام کرده است و ابراهیم علیه السلام آن را تمام کرده. ( حدود العالم ).
چو تو برگ ره کرده باشی تمام
شوم من به نزدیک آن نیکنام.فردوسی.یافته حج و عمره کرده تمام
بازگشته به سوی خانه سلیم.ناصرخسرو.جهان بمردم دانا تمام بایدشد
پس این مراد ترا می تمام باید کرد.ناصرخسرو.گفتی بر پسر فریضه تر که نیم کرده پدر خویش تمام کند. ( نوروزنامه ). و اگر بر دست او تمام نشدی دیگر که بجای او نشستی تمام کردی. ( نوروزنامه ). اگر آن بنا در روزگار او تمام نشدی پسر او آن بناء نیم کرده آن پادشاه تمام کردی. ( نوروزنامه ).
بپایان بر چو این ره برگشادی
تمامش کن چو بنیادش نهادی.نظامی.کرد بازرگان تجارت را تمام
باز آمد سوی منزل شادکام.مولوی.کاش بلبل خموش بنشستی
تا خر آواز خود تمام کند.سعدی.هرگز به جهل خود اقرار نکرده مگر آنکس که چون دیگری در سخن باشد و همچنان تمام ناکرده او سخن آغاز کند. ( گلستان ).
|| برآوردن. روا کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
امید ما همه به همان روزگارتست
یارب تمام کن تو امید امیدوار.مسعودسعد.ندا آمد که یا ملک الموت هر آرزویی که دارد همه را تمام کن. ( قصص الانبیاء ص 31 ). || مردن. جان تسلیم کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به تمام و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه تمام کردن در فرهنگ فارسی

کامل کردن و انجام رساندن . به آخر رسانیدن .

معنی کلمه تمام کردن در ویکی واژه

کار یا موضوعی را خاتمه دادن، به فرجام رساندن، پایان دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه تمام کردن

در سال ۲۰۰۲، ناسا ۱۵٬۰۰۰دلار به جیمز اوبرگ داد تا گروهی برای نوشتن دفاعیه در مقابل توطئه‌ها، ایجاد کند. گرچه ناسا گروه را بعد از یک سال به خاطر شکایت‌هایی که کتاب به نظریه پردازان توطئه کمک می‌کند، لغو کرد. اوبرگ گفت که قصد تمام کردن کتاب را دارد. در نوامبر ۲۰۰۲، پیتر جنینگز گفت که ناسا قصد دارد چند هزار دلار برای اثبات اینکه آمریکا، انسان را به ماه برده‌است، صرف کند؛ و ناسا مردد است، و می‌خواهد چند نفر برای نوشتن دفاعیه نامه استخدام نماید. اوبرگ گفت که نظریه پردازان توطئه مقصر نیستند، بلکه معلم‌ها و مردم (حتی ناسا) باید اطلاعات را در جامعه پخش کنند.
شرط هنرش تمام کردند قیس هنریش نام کردند
روش‌های اصلی آموزش تیزهوشان غنی سازی و شتاب دهی آموزشی است. یک برنامهٔ غنی سازی مطالب اضافی مرتبطی به دانش آموز آموزش می‌دهد ولی او را در برنامهٔ آموزشی با سرعتی همانند دیگران به جلو می‌برد؛ مثلاً وقتی دانش آموزان تیزهوش کار عادی خود طبق برنامهٔ درسی را به پایان رساندند یک برنامهٔ غنی سازی می‌توان جزئیات بیشتری در خصوص یک مبحث به آن ارائه کند. یک برنامه شتاب دهی دانش آموز را سریعتر از حالت عادی در برنامهٔ درسی به جلو می‌برد. وقتی دانش آموزان تیزهوش کار عادی خود را تمام کردند به مبحث بعدی می‌روند حتی اگر بقیهٔ کلاس هنوز در حال کار بر مبحث اول باشند.
ماندم ز تمام کردن این باقیش تو بگو بر این نشانی
حسن بصری را یکی غیبت کرد. طبقی خرما نزد وی فرستاد و گفت، «شنیدم که تو عبادت خویش به هدیه به من فرستادی، من نیز خواستم تا مکافات آن بکنم و معذور دار که نتوانستم مکافات تمام کردن.
پس واجب است به حکم عقل وز این ترتیب آفرینشی که یاد کردیم، کز نوع مردم که او اندر ترتیب شرفی به منزلت آتش است از ترتیب مکانی، گروهی باشند که ایشان پاکیزه تر و داناتر از نوع خویش باشند – چنانکه آسمان ها و کواکب از جوهر آتش اند و لیکن پاکیزه تر از اصل خویش اند – و حکم ها و فرمان های این گروه کز مردمان پاکیزگان باشند وز ایشان به منزلت (آسمان ها) باشند از جوهر آتش، اندر مردم و آنچه فرود از اوست رونده است (- چنانکه حکم و قوت و آسمان ها و انجم که خلاصه آتش اندر آتش و انچه فرود از اوست رونده است - .) پس گوییم که مر خردمند را ظاهر است که حکم و فرمان پیغامبران (ع) اندر مردم و حیوان و نبات و معادن رونده است، هم چنانکه قوت آسمان ها اندر آتش و باد و آب و خاک رونده است، ازبهر آنکه خلق بر حکم های ایشان کار کننده اند و مر امر و نهی ایشان را گردن داده اند و امام گرفته اند. پس پیغامبران (ع) اندر ترتیب شرفی از آفرینش به منزلت آسمان ها اند اندر ترتیب مکانی از صانع حکیم، وز جوهر مردم اند، هم چنانکه آسمان ها از جوهر آتشند، و برتر از مردم اند برتری شرفی، هم چنانکه آسمان ها برتر (از آتش) اند (برتری مکانی،) و بر مردم پادشاه اند، هم چنان که مردم بر حیوان پادشاست و آسمان بر امهات محیط است. پس واجب آید که نصیب ایشان (ع) از صانع عالم قوی تر باشد از آن اثر که به مردم رسیده است. پس آن نصیب (که مر ایشان راست روح القدس است، چنانکه خدای تعالی اندر عیسی (ع) گفت، قوله: (و ایدنه بروح القدس)، و اندر محمد مصطفی (ص) گفت، قوله: (هو الذی ایدک بنصره)، و دیگر جای گفت، قوله: (نزل به الروح الامین علی قلبک)، و دیگر جای گفت، قوله: (و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا). و چو) فعل از افلاک و انجم آینده است (به مرکز و غایت آن) تمام کردن شخص مردم است، لازم آید که فعل (از پیغامبران که مر ایشان را منزلت افلاک) و انجم است آینده باشد و غایت آن تمام کردن نفس مردم باشد نه چیزی دیگر، از بهر آنکه همه مکونات تمام (همی شود مگر نفس مردم که) علم پذیر است (و) نا تمام است، و ناتمام به تمامی حاجتمند باشد. و اگر کسی را ظن اوفتد اندر این حدیث بر این ترتیب، و گوید: اگر چنین بودی بایستی که هیچ کس مر پیغامبران را منکر نشدی وز طاعت ایشان سر نکشیدی، این ظن او به خطا باشد، از بهر آنکه بدانچه سنگ های سخت و شورستان ها و ریگ ها همی مر قوت افلاک و فلکیات را نپذیرند، شرف مکانی همی تبه نشود چو بیشتر از طبایع مر آثار ایشان را پذیرنده است، و هم چنین بدانچه بعضی از حیوان مردم را همی طاعت ندارند و به کوه و بیابان اندر گریخته اند شرف مردم و نزدیکی او به صانع حکیم بدین بهره شریف که یافته است از او نیفتاده است. پس حال عاصیان و بی فرمانان همین است با پیغامبران، و شرف ایشان (ع) بدین سبب کم نشده است و اندر خرد ثابت است و برتری ایشان بر خلق به جملگی پوشیده نیست، و به جای خویش اندر این معنی (به شرح) سخن بگوییم.
سیم آن که به کسی اقتدا نکند که وی تمام می کند. اگر بکند وی را نیز لازم آید که تمام کند، بلکه اگر گمان برد که امام مقیم است و تمام خواهد کرد و او در شک بود وی را تمام کردن لازم است که مسافر را باز توان دانست، اما چون دانست که مسافر است، اگر در شک بود که امام قصر خواهد کرد، وی را روا بود که قصر کند، اگر چه امام قصر نکند که نیت پوشیده بود و دانستن آن شرط نتوان کرد.
و چون از خطبه این فصول فارغ شدم، بسوی تاریخ راندن بازرفتم و توفیق خواهم از ایزد، عزّذکره، بر تمام کردن آن علی قاعدة التّاریخ‌ .
من بعده، قال الشیخ ابوالحسن علی بن عثمان بن ابی علی الجلابی، ثُمَ الهجویری، رضی اللّه عنه: طریق استخارت سپردم و اغراضی که به نفس می‌بازگشت از دل ستردم و به حکم استدعای تو اسعدک اللّه قیام کردم و بر تمام کردن مراد تو از این کتاب عزمی تمام کردم، و مر این را کشف المحجوب نام کردم، و مقصود تو معلوم گشت و سخن اندر غرض تو در این کتاب مقسوم گشت و من از خداوند تعالی استعانت خواهم و توفیق اندر اتمام این کتاب، و از حول و قوت خود تبرا کنم اندر گفت و کردار و باللّه العونُ و التّوفیقُ.
نظر را وقف کار دل نمودند بجان این کار را اتمام کردند
معنی دیگر: تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ یعنی اتماما لنعمتی بالتّوراة علی المحسنین من بنی اسرائیل. تمام کردن نعمت خود را بر نیکوکاران بنی اسرائیل که ایشان را وعده داده بود آنجا که گفت جل جلاله: وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ الی آخر الایتین. رب العزة جل جلاله آن وعده وفا کرد، و آن نعمت بر ایشان تمام کرد، و قیل: معناه تماما علی احسانه، ای: احسان موسی بطاعاته، یعنی لیکمل احسانه علی الذی یستحق به کمال ثوابه فی الآخرة، و قیل: تماما لکرامته فی الجنة علی احسانه فی الدّنیا.
پگی یک فروشنده از شرکت ایوان است که هیچ درآمد خوبی ندارد. روزی او به قصر بزرگی در حومه شهرکشان می‌رود و در آنجا یک موجود شبیه به انسان می‌بیند که به جای دستانش قیچی دارد. او می‌فهمد که در آنجا مخترعی زندگی می‌کرده و آن موجود را می‌ساخته که قبل از تمام کردن دستانش می‌میرد. نام آن موجود ادوارد است.
کیریتو بعد از تمام کردن بازی بدن خود را در بیمارستان می‌بیند که ضعیف و ناتوان است وقتی با کلی گشتن آسونا را در دنیای واقعی پیدا می‌کند متوجه می‌شود که آسونا جزء ۳۰۰ نفری هستن که از بازی بیدار نشده اَن (در بازی گیر کردن) بعد ۱ سال کیریتو خبر بد دیگری می‌شنود که مردی قرار است بعد ۱ هفته با آسونا ازدواج کند ولی یکی از دوستان کیریتو به او خبر می‌دهد که در بازی دیگری به نام آلفهیم آنلاین که ۱ سال از انتشار آن می‌گذرد آسونا دیده شده و کیریتو وارد بازی می‌شود و چک می‌کند که راه خروج هست و خیالش راحت می‌شود و ماجراجویی جدیدی را شروع می‌کند.
گر چه صلیبیون کاتولیک هم مذهبی‌هایشان را حذف نکرده بودند ولی فرمانی ارائه دادند که به موجب آن بیت‌المقدس یک سرزمین لاتین خواهد بود. در این زمان ارمنیان مقدار زیادی زمین در منطقه ارمنی‌نشین به دست آوردند و در ۱۱۶۵ ساختمان «کلیسای جامع یعقوب مقدس» را که تبدیل به مهم‌ترین ساختمان شهر شد تمام کردند که تا امروز نیز باقی‌مانده‌است. این در زمانی بود که ساختمان جدید «کلیسای مقبره مقدس» ساخته شد.
۳۳- در سال ۱۳۷۵ دو تیم پرهوادار شمالی در مسابقات بین‌المللی جام خزر برای دومین بار در برابر هم قرار گرفتند که در پایان ۱۲۰ دقیقه مسابقه را بدون گل تمام کردند و در ضربات پنالتی سپیدرود پیروز میدان شد.
(و نیز دلیل بر آنکه صانع عالم) جسم نفس کلی است و او جوهری لطیف است که مر او را فعل او شاید دانستن (و او بر جسم) پادشاست و او نه آن فرد احد صمد است که خدای تعالی آن است، آن است که این دو گونه فاعل جزوی که هر یکی از آن به نوع های بسیار متنوع است، اندر عالم ظاهر است : یکی نفس نباتی و دیگر نفس حیوانی. و فعل های این دو نفس برتر از فعل های طبایع است، از بهر آنکه طبایع به فعل های خویش مطیع اند مر این دو نفس را بر تمام کردن مصنوعات به ایشان، چنین که همی بینیم که افلاک و فلکیات و جز آن از طبایع مر آن جوهر فاعل را که اندر دانه گندم یا اندر دانه خرماست به فعل های قسری خویش که دارند- و مر آن را (همی) گروهی طبع گویند- مطیعانند بر تمام کردن فعل های ایشان، به سبب آنکه آن جواهر که اندر دانه هاست اجزای نفس کلی اند و فعل ایشان شریف تر از افعال (طبایع است.) و هم بر این ترتیب آن فاعلان نمایی که فرود از فاعلان حسی اند، به فعل های خویش نیز مطیعانند مر فاعلان حسی را اندر تمام کردن فعل های ایشان. نبینی که نبات ها یاری دهنده اند مر هر حیوانی را کز ایشان بر تمام کردن صورت و به پای داشتن نوع خویش یاری خواهد؟ اعنی اگر مردم گندم را خورد، به صورت مردم شود و مر او را بر افعال مردمی یاری دهد و اگر گاو خوردش، به صورت گاو شود و مر او را به فعل گاوی یاری دهد. و این طاعت کز نبات مر حیوان راست، همان طاعت است کز طبایع مر نبات راست برابر. پس گوییم که مردم غایب صنعت صانع عالم جسم است و بازپسین مصنوعی است، از بهر آنکه صنع اندر او به نهایت رسیده است. و به مثل عالم به کلیت خویش درختی است که مردم بار آن درخت (است) که نه بهتر از او بر درخت چیزی باشد و نه سپس تر از او بر درخت چیزی پدید آید، و مردم نوع الانواع است.
هر درس معمولاً دارای ویدئوهای جلسهٔ درس به همراه زیرنویس و ابزارهای آنلاین دیگر شامل آزمایشگاه مجازی، پرسش پاسخ با همکلاسی‌ها و اساتید دوره هستند. امتحانات هم به صورت آنلاین گرفته می‌شود و با تمام کردن هر درس مدرک تأیید شده به دانش‌پذیر آن دوره تعلق می‌گیرد.