معنی کلمه تقدير در لغت نامه دهخدا
چنین گفت دستان که دانا یکیست
به تقدیر او راه تدبیر نیست.فردوسی.حاسدان را هرگز آسایش نباشد که باتقدیر خدای تعالی دایم بجنگ باشد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 339 ). در سرکشی به نفس و همت و تقدیر ایزدی جلت عظمته ملک یافت. ( تاریخ بیهقی ص 377 ). بر خان پوشیده نگردد که ایزد عز ذکره را تقدیرهاست رونده چون شمشیربرنده که روش و برش آن نتوان دید. ( تاریخ بیهقی ص 645 ).
گهرهای گیتی بکار اندرند
ز گردون به گردان حصار اندرند
به تقدیر یزدان شده کارگر
چو زنجیر پیوسته در یکدگر.اسدی.از جنس بپرسیدم و از صفت صورت
وز قادر پرسیدم و تقدیر و مقدر.ناصرخسرو.