معنی کلمه فالق در لغت نامه دهخدا
- فالق الاصباح ؛ شکافنده صبح ، یعنی خدا. ( از فرهنگ نظام ) :
فالق الاصباح اسرافیل وار
جمله را در صورت آردآن دیار.مولوی.- فالق الحب ؛ آفریننده ٔآن یا برون آرنده برگش به شکافتن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
فالق. [ ل ِ ] ( اِخ ) موضعی است مر بنی کلاب را، و در آن آبکی است. ( منتهی الارب ). از منازل ابوبکربن کلاب است در نجد. ( از معجم البلدان ).