تشریف. [ ت َ ] ( ع مص ) بزرگوار کردن. بزرگ قدر گردانیدن. ( از اقرب الموارد ). بزرگداشت. بزرگ داشتن. بزرگوار داشتن. حرمت داشتن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) : بوبشر تبانی رحمه اﷲ هم امام بزرگ بودو به روزگار سامانیان ، و ساخت زر داشت و بدان روزگار این تشریف سخت بزرگ بوده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 195 ). فرمود تا او را [ فضل ربیع را ] هم در سرایی که اعیان نشستندی جای معین کردند و امیدوار تربیت واصطناع. درحال عبداﷲ طاهر از پیش خلیفه بیرون آمد واین تشریف که خلیفه فرمود بدو رسانید. ( تاریخ بیهقی ). و وی این تشریف را [ نعت حمید امیرالمؤمنین را ]در روزگار مبارک امیر مودود یافت. ( تاریخ بیهقی ). شرف چیز بهنگام پدید آید از او چون پدید آمد تشریف علی روز غدیر.ناصرخسرو.علی آن یافت ز تشریف که در روز غدیر شد چو خورشید درخشنده در آفاق شهیر.ناصرخسرو.از خلیفه اندرخواست که او را گرامی کند و به خانه وی رود به مهمانی... تا او را اندر میان عرب تشریف بود. خلیفه اجابت کرد. ( تاریخ بخارا ). اما چون سوگند در میان است از جامه خانه خاص برای تشریف و مباهات... برگیرم. ( کلیله و دمنه ). تشریف ضربت او، ارواح وحشیان را تعلیم شکر دادی ،هنگام انفصالش.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 229 ).بر در او چون درش حلقه بگوشی رفته ام تا پی تشریف سر، تاج کیان آورده ام.خاقانی ( ایضاً ص 257 ).اگر تشریف شه ما را نوازد کمر بنددرهی ، گردن فرازد.نظامی.به تشریفم حدیث از گنج میرفت غلام از ده ، کنیز از پنج میرفت.نظامی.میم و واو و میم و نون ، تشریف نیست لفظ مؤمن جز پی تعریف نیست.مولوی.ملک بهم برآمدو کشف خبر فرمود، قاصد را بگرفتند و رسالت بخواندند. نبشته بود که حسن ظن بزرگان بیش از فضیلت بنده است و تشریف قبولی که فرمودند، بنده را امکان اجابت آن نیست. ( گلستان ). اجزای خاک مرده به تشریف آفتاب بستان میوه و چمن لاله زار کرد.سعدی.- تشریف آوردن ؛ آمدن شخص بزرگ. ( ناظم الاطباء ). آمدن. ( آنندراج ). - تشریف بردن ؛ رفتن. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد.ملا وحشی ( از آنندراج ).
معنی کلمه تشریف در فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - بزرگ داشتن . ۲ - خلعت دادن .
معنی کلمه تشریف در فرهنگ عمید
۱. شریف گردانیدن، بزرگ داشتن، بلند کردن، بزرگوار نمودن. ۲. (اسم ) خلعت. * تشریف آوردن: (مصدر لازم ) آمدن. &delta، به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار می رود. * تشریف بردن: (مصدر لازم ) رفتن &delta، به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود. * تشریف داشتن: (مصدر لازم ) حضور داشتن. &delta، به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود.
معنی کلمه تشریف در فرهنگ فارسی
شریف گردانیدن، بزرگ داشتن، بلندکردن، بزرگوار، نمودن، به معنی خلعت وخلعت دادن هم میگویند ۱-( مصدر ) شرف دادن شریف گردانیدن بزرگوار کردن . ۲- خلعت دادن . ۳- پذیرایی آبرومندانه کردن . ۴- ( اسم ) بزرگداشت . ۵- ( اسم ) خلعت . جمع : تشریفات . یا تشریف حضور ارزانی داشتن . آمدن ( احتراما گویند ).
معنی کلمه تشریف در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تشریف، حذف یا مقدم کردن چیزی به دلیل شرافت مقام آن؛ از اسباب ایجاز حذف و اسباب تقدیم است. «تشریف» از اسباب ایجاز حذف است؛ یعنی شرافت مقام، باعث حذف شود؛ ← مثال همچنین تشریف، از اسباب تقدم و تاخیر نیز شمرده شده است؛ آن جا که شرافت مقام مقتضی تقدم لفظی بر لفظ دیگر باشد؛ ← مثالها ۱. ↑ شعراء/سوره۲۶، آیه۲۳ - ۲۸. ...
معنی کلمه تشریف در ویکی واژه
بزرگ داشتن. خلعت دادن.
جملاتی از کاربرد کلمه تشریف
گر کلاخ را هجا کردم یافت اسلام و خلعت و تشریف
پدربزرگ آقا رضا خان اقبالالسلطنه ملابابا کلیمی اصفهانی و پدرش آقا اسماعیل جدیدالاسلام از رجال دربار و پیشخدمتباشی سلام و رئیس تشریفات مراسم سلام فتحعلیشاه، محمدشاه و ناصرالدینشاه و برادرش میرزا علینقیخان حکیمالممالک پزشک مخصوص شاه بود. خانواده وی از یهودیان اصفهان بودند که در زمان پدرش به اسلام گرویدند و به همین دلیل پسوند جدیدالاسلام گرفتند.
جامه را پرده درویشی خود ساخته ایم ندهد فقر به تشریف نمد، بازی ما
به تشریف شهادت چون رسانی جان مشتاقان بدین دولت مزین ساز از تیغ تو ما ر ا هم
آئین دادرسی مدنی تشریفاتی است که مشخص میکند افرادی که مدعی حقی برای خود هستند یا اختلافی در امور مدنی با یکدیگر دارند چگونه میتوانند این حقوق را به موقع اجرا در آورند.
مکانها بیمکان گردد زمینها جمله کان گردد چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاری را
عشق و تشریف هم آغوشی، محالست این که کس خلعت سلطان برای مفلس عور آورد
چون جمادی را چنین تشریف داد جان عاشق را چهها خواهد گشاد
ام۱ در سال ۱۹۳۲ توسط جان گرند طراحی شد و تولید انبوه آن از سال ۱۹۳۶ آغاز شده و از سال ۱۹۳۷ به عنوان سلاح سازمانی ارتش آمریکا و در سالهای بعد دهها کشور دیگر دنیا انتخاب شد. در سال ۱۹۵۷ تفنگ ام۱۴ جای آن را در ارتش آمریکا گرفت، هرچند از ام۱ تا سال ۱۹۶۳ و در سطح محدودی تا سال ۱۹۶۶ در خط مقدم نبرد استفاده میشد. امروزه استفاده از این تفنگ منحصر به مقاصد آموزشی و تشریفاتی است و البته در بین غیرنظامیان به عنوان تفنگ شکاری، و تمرین نشانهگیری استفاده شده و همچنین برای تکمیل کلکسیونهای جنگافزار تقاضا دارد.
بر اساس قانون اساسی مالزی، پادشاه، از میان ۹ سلطان ایالتهای مختلف مالزی از ۱۳ ایالت، بهطور دورهای و برای مدت ۵ سال انتخاب میشود. در چهار ایالت دیگر که سلطان ندارند بالاترین مقام رسمی، فرمانداران انتصابی هستند که آنها نیز با ترتیب خاصی انتخاب شده و مقام تشریفاتی و اختیارات رسمی سلاطین را دارا میباشند.
برازنده است بر دیوانه ای تشریف رسوایی که از زور جنون سازد گریبان چاک صحرا را
مجیدرضا رهنورد (۲۶ خرداد ۱۳۷۸ – ۲۱ آذر ۱۴۰۱) کشتیگیر ایرانی و یکی از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱ ایران بود که در ۲۱ آذر ۱۴۰۱ به فاصله ۲۳ روز از زمان بازداشت، با حکم دادگاه انقلابِ مشهد اعدام شد. او در جریان دادگاه بدون طی شدن تشریفات قانونی و درحالی که از فرصت دفاع در دادگاه و حق استفاده از وکیل محروم بود، به کشتن دو بسیجی و زخمیکردن چهار بسیجی دیگر در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران در مشهد، متهم شده بود. این اعدام منجر به برانگیختهشدن موجی از خشم در ایران و جهان گردید.
اردشیر زاهدی که تا قبل از سال ۱۳۴۷ سفیر ایران در بریتانیا بود، در کتاب خاطرات خود چنین نوشتهاست: «هنگامیکه سفارت انگلیس را برعهده داشتم، برای شرکت در یک مهمانی به قصر ملکهٔ انگلیس دعوت شدم. منوچهر ظلی و دکتر ظلی در کاخ ملکه پیش من آمدند و گفتند: سفیر بحرین در این مهمانی شرکت دارد. گفتم: من به عنوان سفیر ایران، چون بحرین را بخشی از قلمرو کشورم میدانم، همین الان قصر را ترک میکنم. ملکهٔ انگلیس، در همان موقع وارد میشد، رئیس کل تشریفات و مارشال کور دیپلماتیک آمدند و به من گفتند که این جریان در تاریخ انگلیس سابقه نداشته، گفتم این موضوع در تاریخ ایران هم سابقه نداشته.»
عقل در تقلید خود کامل شده است عشق از تشریف حق واصل شده است
ویژگی این نوع رسیدگی غیرقضایی، عدم تشریفات و افزایش سرعت عمل در به نتیجه رسیدن شکایات است. به همین خاطر، آمبودزمان مورد استقبال کشورهای مختلف دنیا قرار گرفتهاست.
درخواست همی کنیم هر دو تشریف دهد سبک بیاید
این اثر ارزشمند توسطِ یک فرد در گرگول از توابعِ شهرستان پیرانشهر کشف شد و به ادارة میراثِ فرهنگی و گردشگری پیرانشهر تحویل داده شد. پس از طی تشریفات اداری به گنجینهٔ موزة اورمیه منتقل شد و در حالِ حاضر با شمارة اموالِ ۹۹۶۹۳ در این گنجینه موجود است.
قربانی کردن نیز شاید جزء تشریفات روزانه پرستشگاه ایلامی بود. در مراسم وقف پرستشگاه جدید اینشونیناک در شوش، که طی آن ۲۰ پیمانه روغن به دروازههای آن پاشیده میشد، کوتیک اینشوشیناک دستور داد که هر روز «یک گوسفند در معبد بالا و یک گوسفند در معبد پایین ذبح شود.» از لوحهای دیگر مربوط به سدههای بعد چنین برمیآید که، در همان معبد بالا بهطور منظم گوسفند ذبح میشد. شاید گوسفندی دیگر را در معبد، در برابر تخت و مجسمه فرمانروا قربانی میکردند. این عمل نیز به سبب انگیزههای سیاسی انجام میگرفت: هنگام عزیمت سربازان به جبهه، گوسفندانی را در شوش در برابر تندیس عظیم شیری که احتمالاً در کنار دروازه شهر بود، قربانی میکردند.
در تلاش برای جلب و تداوم جریان محموله، پیروان این فرقهها به تشریفات مذهبی توسّل جستند و به اعمالی مانند شبیهسازی باند فرودگاه و هواپیما و دستگاههای مخابره رادیویی و تقلید رفتار متصدّیان ارتشی آن دستگاهها روی آوردند.
چو دور است ظلمت ز تشریف نور همی دید زاهد بحسرت ز دور