ترین. [ ت َ ] ( مزید مؤخر = تر، تفضیلی +ین نسبت ) علامت صفت عالی. پساوندی است که چون بر صفتی افزون گردد آنرا ممتاز سازد. چون بد+ترین = بدترین. به + ترین = بهترین. بزرگ + ترین = بزرگ ترین : از عباد ملک العرش نکو کارترین خوشخویی ، خوش سخنی ، خوش منشی ، خوش حسبی.منوچهری.چنان دان که نادان ترین کس تویی اگر پند دانندگان نشنوی.( از سندبادنامه ص 234 ).تازه ترین سنبل صحرای ناز خاصه ترین گوهر دریای راز.نظامی.مبارکتر شب و خرمترین روز که دوشم قدر بود، امروز نوروز.سعدی.و رجوع به صفت شود.
معنی کلمه ترین در فرهنگ عمید
علامت صفت عالی که در آخر بعضی کلمات درمی آید و برتری و رجحان کسی یا چیزی را بر کسان یا چیزهای دیگر می رساند: بهترین، خوب ترین، داناترین.
معنی کلمه ترین در فرهنگ فارسی
علامت صفت عالی پساوندی که چون بر صفتی افزون گردد آنرا ممتاز سازد .
معنی کلمه ترین در دانشنامه عمومی
شرکت ترِین ( به انگلیسی: Trane ) یکی از شرکت های زیرمجموعه شرکت اینگرسول رند است که پیش تر تحت عنوان شرکت امریکن استاندارد فعالیت می کرد. این شرکت تولیدکننده محصولات سرمایشی، گرمایشی، تهویه مطبوع و همچنین سامانه های مدیریت ساختمان در سطح جهانی می باشد. از محصولات این شرکت همچنین می توان به نرم افزار طراحی سامانه های تهویه مطبوع ترین تریس ۷۰۰ اشاره کرد. ترین (گروه موسیقی). ترِین ( به انگلیسی: Train ) یک گروه موسیقی راک آمریکایی است که از سال ۱۹۹۳ در سان فرانسیسکو فعالیت می کند. عضو اصلی آن پاتریک موناهان است. این گروه برنده جایزه گرمی در سال های ۲۰۰۲ و ۲۰۱۱ شده است
معنی کلمه ترین در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی تَرَیِنَّ: دیدی (مؤنث) معنی أَثَاماً: سزا-مجازات - کیفر سخت معنی أَثْخَنتُمُوهُمْ: بسیار آنها را کشتید- برآنها غلبه کردید - آنان را از قدرت و توان انداختید (کلمه اثخان به معنای بسیار کشتن ، و غلبه و قهر بر دشمن است . کلمه ثِخَن به معنی غلظت و بی رحمی است و اثخان کسی به معنی بازداشتن و مانع حرکت وجنبش او شدن است مثلاً با کشتن او . د... معنی أَثَرِ: اثر-جای پا معنی أَثَرْنَ: زیر ورو کردند-برپا نمودند معنی أَثَرِی: در پی من معنی أَثْقَالاًَ: بارهای سنگین معنی أَثْقَالَکُمْ: بارهای سنگینتان معنی أَثْقَالَهَا: بارهای سنگینش معنی أَثْقَالَهُمْ: بارهای سنگینشان معنی أَثْقَلَت: آن زن سنگین شد معنی أَثْلٍ: نام گیاهی بی میوه(طرفاء) معنی أَثُمَّ: آیا بعد از معنی أَثْمَرَ: میوه داد ریشه کلمه: رئی (۳۲۸ بار)
معنی کلمه ترین در ویکی واژه
پسوندی که دنبال بعضی کلمات میآید، مانند بهتر یا بهترین و مناسب یا مناسبترین.
جملاتی از کاربرد کلمه ترین
گاو موسی بود قربان گشتهای کمترین جزوش حیات کشتهای
کمترین پایه لطف و صنعش را باد نوروز و ابر نیسانست
هر تازه ای را لذتی است. اما من مرگ را تازه ای خالی از لذت دیدم. سپس پرسیدندش که شاعرترین اعراب کیست؟ به خود اشاره کرد و گریست. گفتندش: از مرگ همی نالی؟ گفت: نه، اما وای بر شاعر از راویان بدشعر وی.
مگو جامی برو زین در نه آخر سگانت را غلام کمترینم
چون مهمترین چیزها بدانستی که مرید را حق صحبت بود، لامحاله رعایت صحبت فریضه باشد؛ از آنچه تنها بودن مرید را هلاکت بود؛ لقوله، علیه السّلام: «الشَّیْطانُ مَعَ الواحِدِ. دیو با آن کس بود که تنها بود»؛ و قوله، تعالی: «ما یکونُ مِنْ نَجْوی ثَلثَةٍ الّا هُوَ رابعُهم (۷/المجادله)، نباشد از شما سه کس الا که چهارم ایشان خداوند تعالی باشد.» پس هیچ آفت مرید را چون تنها بودن نیست.
به گفتهٔ آکادمی ملی علوم، مهندسی و پزشکی ایالات متحده، شواهد قابل توجهی از ارتباط آماری میان مصرف ماریجوانا و ایجاد اسکیزوفرنی یا سایر روانپریشیهای مزمن وجود دارد و بالاترین ریسک نیز متوجه مصرفکنندگان مکرر است.
خوش نشستی زان زیان ایمن کزو خواهد فکند کمترین جنبش تزلزل در زمین و آسمان
پس باید که ایمان درست داری به ولایت و کرامت اولیا و بدانی که اول کار به مجاهدت تعلق دارد و اختیار را به وی راه هست، ولکن نه هر که کارد، درود و نه هر که رود، رسد نه هر که جوید یابد، ولکن هر کار که عزیزتر بود، شرایط آن بیشتر بود و یافت آن نادرتر بود و این شریفترین درجات آدمی است در مقام معرفت و طلب کردن این، بی مجاهدت و بی پیری راه رفته و پخته، راست نیاید و چون این هر دو باشد تا توفیق مساعدت نکند و تا در ازل وی را بدین سعادت حکم نکرده باشند، به مراد نرسد و یافتن درجت امامت، در علم ظاهر و در همه کارهای اختیاری همچنین است.
چشمه سرداب رستمآباد، در شهرستان اردل و فاصله ۷۰ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. این چشمه با دبی آب ۱۱۰۰۰ لیتر در ثانیه در ردیف پرآبترین چشمههای کشور قرار دارد.
تازه و سیراب گرداند هزاران تشنه را کمترین قطره که او بخشد ز دریای نَوال
کمترین زان نامهای خوشنفس این که نبود هیچ او محتاج کس
یحیی بن معاذ گوید: شیرین ترین عطاها اندر دل من رجاء تو است و خوشترین سخنها بر زبان من ثنای تو است و دوسترین زمانها بر من دیدار تو است.