آسانی

معنی کلمه آسانی در ویکی واژه

آسان بودن، دشوار نبودن، سهولت. فکر کردی می‌توانی به این آسانی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنی؟
سهولت، راحتی. آسایش. خواب. تنبلی.
فراوانی نعمت، رفاه.

جملاتی از کاربرد کلمه آسانی

گرمابه‌های همگانی از نگرش ساختاری، بیشتر دارای درِ ورودیِ پیچ‌داری بودند که به رخت‌کن می‌رسید. در گوشه‌ای از رخت‌کن، جایگاه صندوق‌دار گرمابه قرار داشت. این رخت‌کن به اتاقی راه می‌یافت که آن را «اتاق سرد» یا «سرای نخست» می‌نامیدند و دارای حوض‌های آب و هوای گرمی بود که از طریق لوله‌های سفالی کار گذاشته شده در دیوار سالن (اتاق دوم) از گرم‌خانه می‌آمد. این اتاق به اتاق دیگری به نام بیت‌الحراره یا حجرهٔ داغ وصل می‌شد. این اتاق دارای حوضی پُر از آب گرم بود و دمای آن حداکثر میزانی بود که بدن انسان توان تحمل آن را می‌توانست داشته‌باشد. کف این اتاق‌ها تماماً از سنگ مرمر پوشیده می‌شد تا نظافت آن به آسانی صورت پذیرد.
بدن گور زرافه به زرافه شبیه و البته گردنش کوتاهتر است. این جانور گونه و پیشانی برجسته‌ای دارد که آن را از زرافه متمایز می‌کند. اما وجه شباهت زرافه‌های گردن‌کوتاه و زرافه‌ها شیوهٔ راه‌رفتن آنهاست؛ بدین گونه که هر دو به هنگام راه‌رفتن پای جلو و عقبِ یک سمت را همزمان حرکت می‌دهند. هر دو دارای زبانی بسیار دراز در حدود ۳۰ سانتیمتر هستند که آبی‌رنگ و بسیار انعطاف‌پذیر است و با آن به آسانی می‌توانند برگ و غنچه را از درختان جدا کنند. زبان این جانور به حدی دراز است که می‌تواند پلک و درون و بیرون گوشش را با آن تمیز کند و در واقع تنها جانوری است که قادر است گوش خود را بلیسد. نوع نر گور زرافه شاخ‌های کوچکی دارد که با پوست پوشیده شده است.
گالیک اسید به آسانی از طریق هیدرولیز در محیط اسیدی یا بازی از گالوتانن‌ها (با گلوتامین اشتباه گرفته نشود) آزاد می‌شود. زمانی که گالیک اسید با سولفوریک اسید غلیظ حرارت داده شود، تبدیل به روفیگالول می‌شود. تانن‌های قابل هیدرولیز در اثر هیدرولیز، تجزیه می‌شوند، گالیک اسید و گلوکز یا الاجیک اسید و گلوکز تولید می‌کنند که به ترتیب به نام گالوتانن و الاجیتانن شناخته می‌شوند.
دشوار توان طلب مدام آسانی کز دهر دورنگ امید یک رنگی نیست
بیرون کندت خدای ازو گرچه بیرون نشوی تو زو به آسانی
این وزن‌ها ابزاری بسیار نیرومند را در دست شعرای پارسی‌زبان قرار داد که به همراه بهره‌گیری از واژه‌های تازه‌وارد شده عربی سروده‌های خود را با آسانی بسرایند و به کمک این ابزارها شعر پارسی رادر زمانی کوتاه به اوج برسانند.
تک‌شاخ موجودی افسانه‌ای به شکل اسب با یک شاخ روی سر است و بعضی از آنها نیز دارای بال هستند. بر پایه افسانه‌ها، تک شاخ‌ها را نمی‌توان به آسانی شکار کرد، زیرا بسیار چابک هستند. آن‌ها زنان و دختران را به مردان ترجیح می‌دهند و برخی می‌گویند که آن‌ها فقط توسط زنان رام می‌شوند. در افسانه‌ها آمده است که تک‌شاخ‌ها توانایی درمان هر بیماری را دارند.
زهی روز و زهی ساعت زهی فر و زهی دولت چنان دشواریابی را بگه بینی تو آسانی

از نمک استات‌های مهم و پرکاربرد می‌توان استات آلومینیم را نام برد که در رنگرزی کاربرد دارد؛ آمونیوم استات که مادهٔ سازندهٔ استامید است و پتاسیم استات که در ساخت داروهای ادرار آور مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر سهٔ این نمک‌ها بی رنگ اند و در آب به آسانی حل می‌شوند.

خسروا! دست توانای تو آسان کرد کار ورنه در این کار سخت امید آسانی نبود
به حذف برخی از حروف یک واژه یا گروهی از واژه‌ها به‌منظور کوتاهی و آسانی در گفتن یا نوشتن و به یاد سپردن، مُخَفَّف‌کردن یا کوته‌سازی می‌گویند و واژهٔ حاصل کوته‌نوشت نامیده می‌شود.
نقش هستی را به آسانی ز دل نتوان زدود بی گداز از سکه هیهات است گردد زر جدا
تو بر خویشتن گر کنی صدگزند چه آسانی آید بدان ارجمند
تیره‌بختی هم به آسانی نمی‌آید به دست تا شفق خورده‌ست خون‌، صبحی‌ که شامش‌ کرده‌ایم
هنگامی که زبانهٔ یک یخچال وارد دریا می‌شود، زیر آن، رفته‌رفته شسته شده و به آسانی از بدنهٔ اصلی جدا می‌شود. جنوبگان و دریای گرینلند یکی از مهم‌ترین خاستگاه‌های یخ‌های شناور هستند.
اهمیّت آثار سیّد اسماعیل جرجانی در این است که پس از چند سده که مجموعه‌های بزرگ پزشکی همچون کامل الصّناعه علی بن عبّاس مجوسی اهوازی و الحاوی و المنصوری محمّد زکریّای رازی و قانون ابن سینا به زبان عربی بود جرجانی به زبان فارسی نوشت و آنان که عربی نمی‌دانستند به آسانی توانستند بهره‌مند گردند.
و گفت: بسنده است آنچه به تو می‌رساند به آسانی بی‌رنجی اما رنج که هست در طلب زیادت است.
رخ از عشقش چو زر کردن به آسانی توان لیکن بیا جان صرف عشقش کن اگر صراف دیداری
نخواهم بی تو یارا زندگانی نه آسانی نه کام این جهانی
زین‌پس، از آورونکیان نامی برده نمی‌شود تا اینکه در ۳۴۴ ق.م. لیویوس ــ بدون نام بردن از آورونکیان ــ از قومی سخن می‌گوید که در کوهستان روکامونفینا ساکنند و به‌آسانی شکست یافته تحت سلطه‌ی روم درآمدند.