آزاد کردن

معنی کلمه آزاد کردن در ویکی واژه

آزادکردن
رفع ممنوعیت کردن از چیزی، مجاز کردن کاری. استفاده از استخر را آزاد کردند.
رها کردن از بندگی، زندان، اسارت، و مانند آنها.

جملاتی از کاربرد کلمه آزاد کردن

بار دیگر وحشت و اضطراب قتل‌عام بر سر ساکنین ارمنی مناطق تحت اشغال نظامیان تُرک سایه افکند، لذا ملت ارمنی از خرد و کلان، زن و مرد، پیر و جوان به پا خاست تا از موجودیت خود تا پای جان دفاع کند. در ۲۱ ماه مه سپاهیان تُرک قلعه سارداراباد را تسخیر کردند و خود را برای فتح ایروان آماده کردند. اما در روز ۲۲ ماه مه نظامیان ارمنی و مردم سلاح بدست گرفتند به نبردی سرنوشت ساز با قوای مهاجم پرداختند و شکست سختی به سپاهیان تُرک وارد آوردند و سارداراباد را آزاد کردند.
و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که فرموده اند که «علماء ورثه انبیاء هستند» و در حدیث دیگر است که فرمودند: «خداوندا رحمت کن خلفای مرا، بعضی عرض کردند: یا رسول الله کیستند خلفا تو؟ فرمودند: کسانی که بعد از من بیایند و احادیث و آداب مرا روایت کنند و به مردم برسانند» و نیز از آن حضرت مروی است که فرمودند: «یا اباذر ساعتی نشستن در مجلسی که در آن گفتگوی علمی باشد بهتر است در نزد خدا، و محبوب تر است از بیداری هزار شب، که در هر شبی هزار رکعت نماز خوانده شود، و محبوب تر است از هزار جهاد در راه خدا، و از دوازده هزار مرتبه ختم قرآن، و عبادت یک سال که روزهای آن را روزه بگیرند و شبهای آن را احیاء بدارند و هر که از خانه خود بیرون رود به قصد اخذ مسأله ای از مسائل علمیه به هر قدمی که برمی‌دارد خداوند عالم می نویسد از برای او ثواب پیغمبری از پیغمبران، و ثواب هزار شهید از شهدای جنگ بدر، و به هر حرفی که از عالم بشنود یا بنویسد شهری در بهشت به او عطا می فرماید، و طالب علم را خدا دوست می دارد، و ملائکه و پیغمبران او را دوست دارند، و دوست ندارد علم را مگر اهل سعادت» پس فرمودند: «خوشا بحال طالبان علم، و نظر کردن به روی عالم بهتر است از آزاد کردن هزار بنده و هر که دوست دارد علم را بهشت از برای او واجب است و داخل صبح و شام می شود با خوشنودی خدا و از دنیا نمی رود مگر اینکه از شراب کوثر بنوشد و از میوه بهشت بخورد و در قبر کرم بدن او را نمی خورد و در بهشت رفیق خضر علیه السلام خواهد بود.
در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸، هاشمی سکوت غیرمعمول خود پس از انتخابات را شکست. او در خطبه‌های نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) شورای نگهبان را به ازدست دادن فرصت متهم کرد. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند و از حاکمیت خواست تا با آزاد کردن زندانیان سیاسی، اعتماد را به مردم بازگرداند. اجتماع دو و نیم میلیون نفر از نمازگزاران و معترضان حاضر (پرازدحام‌ترین نماز جمعه تاریخ ایران)، با دخالت حکومت به درگیری کشیده شد. هاشمی که از ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ امام جمعه موقت تهران بود و با بیش از ۴۰۰ بار اقامه، رکورددار امامت جمعه تهران بود، پس از این روز این سمت را ترک گفت.
گروگان‌گیرها یک خبرنگار بیمار بی‌بی‌سی را که به گروگان گرفته‌ بودند آزاد کردند. دو گروه ضربت اس‌ای‌اس وارد پادگان ریجنز پارک لندن شدند.
قوله تعالی: وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ مفسران گفتند که رب العالمین جل جلاله بنی اسرائیل را بچهار چیز فرمود در توریة و عهد و پیمان گرفت و ریشان که این چهار چیز بجای آرند و خلاف نکنند: یکی قتل ناکردن، دیگر مردمان را از خان و مان خویش بظلم آواره نکردن، سدیگر با یکدیگر به بیداد گری هام پشت نبودن، چهارم اسیران بنی اسرائیل را اگر مرد باشند و گر زن باز خریدن و آزاد کردن. پس ایشان چهار خصلت یکی بجای آوردند و سه بگذاشتند. رب العالمین ایشان را ملامت کرد گفت: وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ این کلمه دو معنی دارد: یکی آنست که خون هام دینان خویش مریزید، چنانک جای دیگر گفت و لا تقتلوا انفسکم یعنی اهل دینکم، معنی دیگر آنست که خون خود مریزید، یعنی کسی را مکشید که شما را بقصاص باز کشند پس خون خود بکردار خود ریخته باشید وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ و بر هام دینان خویش ظلم مکنید تا ایشان را از خان و مان بیفکنید. ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ یعنی اقررتم انّ العهد حق فقبلتم، پس آنکه اقرار دادید که آن عهد حق است و قبول کردید. و گفته‌اند که آن قوم که عهد و میثاق با ایشان رفت فرمان بجای آوردند پس فرزندان ایشان نافرمانی کردند و پیمان بشکستند و رب العالمین گفت: وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ و شما که فرزندان ایشانید دانسته‌اید از کتاب و گواهی میدهید که پدران شما عهد قبول کردند و بدان اقرار دادند. فرق میان شهادت و اقرار آنست که شهادت اقراری باشد که با آن اقرار علم و اثبات و یقین بود، و اقرار آن بود که با آن علم و یقین نبود، ازینجاست که منافقان گفتند که «نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ» رب العالمین ایشان را دروغ زن خواند برای آنکه علم و یقین که شرط شهادت است با آن نبود و اگر بجای نشهد نقرّ گفتند ایشان را دروغ زن نکردی پس آنکه خبر داد از نقض عهد فرزندان و گفت: ثُمَّ أَنْتُمْ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ یعنی یا هؤلاء فاستغنی عن حرف النداء لدلالة الکلام علیه، پس شما که فرزندانید پیمان بشکستید و هام دینان خود را بکشتید و به پشتی یکدیگر بر مظلومان زور کردید، و گروهی را از خان و مان خویش آواره گردانیدید.
نقل است که مالداری از لشکری بود و بارها شیخ را می‌گفت تا چیزی از دنیا قبول کند، او نمی‌کرد. آخر به شیخ کس فرستاد که: چندین بنده به نام تو آزاد کردم و ثواب آن به تو دادم. شیخ گفت: مذهب ما نه بنده آزاد کردنست بلکه آزاد بنده کردنست به رفق و مدارا.
چون به پای خود برون آیم من از زندان عشق؟ زین دبستان طفل را آزاد کردن مشکل است
روز ۴ آوریل ۱۹۴۵، لشکر ۸۹ پیاده‌نظام ایالات متحده آمریکا اردوگاه اهرودروف را در وایمار یافتند و زندانیان اردوگاه را آزاد کردند.
هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانه‌ای را اعمال می‌کرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیش‌گرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصی‌سازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخش‌ها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدل‌های سیاسی به کندی پیش رفته‌است.
ملائک هم قسم ها یاد کردند ز بند غم دلش آزاد کردند
بعدتر، وقتی آل بویه فرزند و جانشین محمد، سالار مرزبان را دستگیر کردند، سرداران سپاه محمد بن مسافر را از حبس آزاد کردند و به اردبیل بردند. بدین‌ترتیب محمد مجدداً به قدرت رسید؛ ولی او این بار نیز طوری با زیردستانش بدرفتاری کرد که سپاهیانی که او را به قدرت رسانده بودند، تصمیم داشتند وی را بکشند. محمد بن مسافر به طارم بازگشت و مجدداً دستگیر شد. پس از این، از سرنوشت او اطلاع خاصی در دست نیست، ولی به نظر می‌رسد در سال ۳۴۱ ه‍.ق در زندان، به مرگ عادی فوت شد. به نظر می‌رسد وی و خاندانش ابتدا به دست داعی صغیر به مذهب زیدی روی آوردند، ولی بعدتر اسماعیلی شدند. پایتخت محمد بن مسافر قلعهٔ شمیران بود.
مرگ وی با واکنش‌های جهانی همراه بود و یکی از عوامل مؤثر در آزاد کردن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی توسط میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۷ بود.
وَ فِی الرِّقابِ ای و فی ثمنها، و بردگان که خود را از سیّد باز خرند، و مکاتب شوند، ایشان را از مال خود نصیب دهد، تا بهای خویش دهند. و این صدقه تطوع است اینجایکه نه سهم زکاة فرض، که در آیت دیگر است. و در معنی وَ فِی الرِّقابِ گفته‌اند که آزاد کردن بردگان است و فداء اسیران. اعرابیی پیش مصطفی در آمد و گفت «علّمنی عملا یدخلنی الجنة فقال اعتق النسمة و فکّ الرقبة قال أو لیسا واحدا؟
منطقه وایوتس‌جور تا زمان تازش سلجوقیان در دست شاهزادگان سیونیک بود. پس از سال‌ها فرمانروایی سلجوقیان سرانجام ارمنیان این منطقه را آزاد کردند و خاندان اُربلی بر آنجا چیره گشت. طی فرمانروایی آنان کانون دانشی برجسته‌ای در گلادزور به شکوفایی رسید.
و راضی نمی شوم از برای تو ثوابی را کمتر از بهشت» و فرمود که «زیارت برادر مومن از برای خدا بهتر است از آزاد کردن ده بنده مومن و هر که یک بنده مومن را آزاد کند، به هر عضوی از بدن او همان عضو او از آتش محفوظ می گردد» و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مروی است که «دو نفر که یکدیگر را ملاقات کنند، مثل دو دست اند که یکدیگر را می شویند هیچ دو نفر مومنی یکدیگر را ملاقات نمی کنند، مگر اینکه به واسطه هر کدام، خدا خیری به آن دیگر می رساند» و اخبار به این مضمون از حد افزون است و سر در تأکید در زیارت برادران مومن یکدیگر را آن است که ملاقات ایشان با یکدیگر، باعث رفع ناخوشی و عداوت، و حصول الفت و محبت می گردد و این اعظم اسباب اصلاح امر دنیا و آخرت است، زیرا حصول وحشت میان دو نفر، موجب فرصت شیطان و شادی او است و سبب گرفتگی خاطر و مشغول شدن دل و بازماندن از اصلاح خود می شود و چون الفت و محبت در میان برادران دینی بوده باشد، بسیاری از اسباب فراغت حاصل، و گرفتاری خاطر زایل می شود و از این است که خدای تعالی در مقام امتنان بر مومنین می فرماید: «لو أنفقت ما فی الارض جمیعا ما ألفت بین قلوبهم و لکن الله ألف بینهم» یعنی «تو هر گاه آنچه در روی زمین است، همه را صرف می کردی که الفت میان دلهای بندگان من بیندازی نمی توانستی، و لیکن خدا خود الفت افکند میان ایشان» و به این سبب، امر شده است به سلام کردن بر یکدیگر و مصافحه نمودن و معانقه کردن.
ندارد جز قفس مرغ دلم جای کنونش کز قفس آزاد کردند
مرا تاعشق او ارشاد کردند مرید عشق را آزاد کردند
بحیره در نهاد و سنت جاهلیت آن بود که ماده شتری چون پنج بطن بزادی، و پنجمین بچه نر بودی، ایشان گوش آن ماده شتر بشکافتندی و فرو گذاشتندی تا بمراد خویش بسر آب و گیاه شدی، و نشستن بر آن و کشتن و خوردن آن بر خود حرام کردندی. و سائبه آن بود که چون کسی از ایشان بسفر بودی یا بیمار بودی، نذر کردی و گفتی: اگر مسافر بسلامت باز آید، یا بیمار به شود، ناقتی سائبة ای مخلاة پس چون نذر واجب شدی، آن شتر که نذر در آن بود فرو گذاشتندی. و آزاد کردندی از نشستن و بار برنهادن. و در وصیلة خلافست از وجوه، و اختیار قول سعید مسیب کرده‌اند، وی گفته است که وصیلة آنست که ماده شتر که بچه ماده زادید، و پس آن باز در شکم دیگر هم ماده زادید، گفتندی: وصلت اختها، و گوش وی بریدندی بت را.
همه چیز در هشتم ماه مه تغییر کرد، آلمانی‌ها همه زندانیان سیاسی دیگر شامل زندانیان انگلیسی، فرانسوی و آمریکایی و همه زندانیان آلمانی در جزایر مانش را آزاد کردند.
آدام بعد از آزاد کردن مکس، یکی دیگر از دوستان خود از زندان تیم آشپزیش را کامل کرده و خود را برای کار در آشپزخانه و تأسیس یک رستوران مشهور آماده می‌کند.