انبیاء. [ اَم ْ ] ( ع اِ ) ج ِ نبی ٔ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ نبی . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ترجمان جرجانی مهذب عادل بن علی ) ( دهار ). پادشاهان آل بویه که لقب شاهنشاه داشتند. این کلمه یعنی شاهنشاه را به کلماتی از جمله انبیاء اضافه می کردند ومی گفتند: شاهنشاه انبیاء. ( از نقودالعربیه ص 135 ). - خاتم الانبیاء ؛ رجوع به همین ماده شود. || ( اِخ ) نام سوره بیست و یکم قرآن مجید، مکی ، دارای 112 آیه. نخستین آیه اش اینست : اقترب للناس حسابهم و هم فی غفلة معرضون.
معنی کلمه انبیاء در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ نبی ، پیامبران .
معنی کلمه انبیاء در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَنبیاء: پیامبران معنی رَدُّواْ: برگرداندند (درجمله" فردوا ایدیهم فی افواههم" : دستهایشان را به دهانهایشان بردند کنایه است از اینکه ایشان را مجبور به سکوت و نگفتن حق میکردند ، گویا دست انبیاء را میگرفتند و بر دهانهایشان میگذاشتند و به این وسیله اعلام میکردند که باید از سخن حق ، صرف ... معنی رُّوحَ: چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد (در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبران است) معنی رُوحَنَا: روح ما (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر... معنی رُّوحِهِ: روح او (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر... معنی رُّوحِی: روح من (منظور از روح یا چیزی که مایه حیات و زندگی است ، البته حیاتی که ملاک شعور و اراده باشد و یا در عبارتهایی نظیر "ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده " منظور موجودی غیر از ملائکه است که واسطه نزول برخی فیوضات الهی بر انبیاء و پیامبر... معنی نُّبُوَّةَ: پیامبری (یا از کلمه نبی بر وزن فعیل از ماده نبأ (خبر) است ، و اگر پیامبر را نبی نامیدهاند بدین جهت است که ایشان به وسیله وحی خدا از عالم غیب خبردار هستند ویا ماخوذ از نبوة به معنای رفعت است ، و انبیاء را به خاطر رفعت مقامشان نبی خواندهاند ) معنی نَّبِیَّ: پیامبر (کلمه نبی بر وزن فعیل از ماده نبأ (خبر) است ، و اگر پیامبر را نبی نامیدهاند بدین جهت است که ایشان به وسیله وحی خدا از عالم غیب خبردار هستند بعضی گفتهاند : کلمه مذکور ماخوذ از نبوة به معنای رفعت است ، و انبیاء را به خاطر رفعت مقامشان نبی خواند... معنی نَّبِیُّونَ: پیامبران (کلمه نبی بر وزن فعیل از ماده نبأ (خبر) است ، و اگر پیامبر را نبی نامیدهاند بدین جهت است که ایشان به وسیله وحی خدا از عالم غیب خبردار هستند بعضی گفتهاند : کلمه مذکور ماخوذ از نبوة به معنای رفعت است ، و انبیاء را به خاطر رفعت مقامشان نبی خوا... معنی نَبِیُّهُمْ: پیامبرشان (کلمه نبی بر وزن فعیل از ماده نبأ (خبر) است ، و اگر پیامبر را نبی نامیدهاند بدین جهت است که ایشان به وسیله وحی خدا از عالم غیب خبردار هستند بعضی گفتهاند : کلمه مذکور ماخوذ از نبوة به معنای رفعت است ، و انبیاء را به خاطر رفعت مقامشان نبی خو... معنی نَّبِیِّینَ: پیامبران (کلمه نبی بر وزن فعیل از ماده نبأ (خبر) است ، و اگر پیامبر را نبی نامیدهاند بدین جهت است که ایشان به وسیله وحی خدا از عالم غیب خبردار هستند بعضی گفتهاند : کلمه مذکور ماخوذ از نبوة به معنای رفعت است ، و انبیاء را به خاطر رفعت مقامشان نبی خوا... معنی أَوْحَیٰ: وحی نمود-اشاره کرد(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی... معنی أَوْحَیْتُ: وحی کردم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و ... معنی أَوْحَیْنَا: وحی کردیم(وحی در اصل به معنای اشاره سریع است البته اشاره ای از جنس کلام و به صورت رمزگویی .به همین جهت ازاین کلمه در القای معنا به نحو پوشیده از اغیار استعمال می شود، کلمه وحی در موارد القای معنا در فهم حیوان از طریق غریزه " و اوحی ربک الی النحل" و... ریشه کلمه: نبو (۸۰ بار) [ویکی فقه] انبیاء (ابهام زدایی). انبیاء ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره انبیا، بیست و یکمین سوره قرآن کریم• پیامبران، برگزیدگان الهی و صاحبان منصب نبوت• آیات انبیاء، آیات بیانگر زندگی پیامبران• آیات عصمت انبیاء، آیات دال بر مصونیت پیامبران از هر لغزش و خطا ...
معنی کلمه انبیاء در ویکی واژه
جِ نبی ؛ پیامبران.
جملاتی از کاربرد کلمه انبیاء
خطابش راست دو نقطه فرو خوان نشان نقطهای انبیاء دان
جهد میکن تا توانی ای کیا در طریق انبیاء و اولیا
تا وقتی که یأجوج و مأجوج [راهشان] گشوده شود و آنها از هر پشتهای بتازند، و وعده حق نزدیک گردد، ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند خیره میشود [و میگویند:] «ای وای بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم، بلکه ما ستمگر بودیم.» (۹۵–۹۶ سوره انبیاء، ترجمه محمدمهدی فولادوند)
این کتاب در مورد اثبات نبوت انبیاء با دلائل عقلانی است و در آن نظریاتی در مورد وحدت ادیان الهی در اصل و منشأ پیدایش خود، حتی ادیانی که نام انبیاء آنها در قرآن ذکر نشدهاست مانند برخی ادیان ایران، مثل حنظلة بن نون (پیامبر مقتول ایرانی) آمدهاست و در آن این نظریه مطرح شده که حکمت و تمامی دانش و کشفیات حکمای باستان، حتی یونانی و هندی و ایرانی، از آموزش انبیای الهی به آنها بودهاست.
وَ لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیراً. این همچنانست که جایی دیگر گفت: وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ، و مقصود آنست که رب العزة میخواهد تا دوستان و خواص بندگان خود را پیوسته معصوم دارد از آنکه ایشان را با خود التفاتی بود یا با روش خویش نظری کنند. موسی کلیم (ع) وقتی ضجرتی نمود و متبرّم گشت از بنی اسرائیل از آنکه سؤال بسیار میکردند از وی. رب العزة تأدیب وی را آن شب بهزار نبی وحی فرستاد از انبیاء بنی اسرائیل. بامدادان همه رسولان بودند، وحی گزاران و پیغام رسانان، خلق همه روی بایشان نهادند و موسی را تنها بگذاشتند، موسی در خود افتاد تنگدل و غمگین، در اللَّه زارید و تضرّع کرد، گفت: بار خدایا! طاقتم نماند فریاد من رس و بر من ببخشای. رب العزّة مراعات دل موسی را هم در آن روز قبض ارواح آن رسولان کرد و موسی بسر وقت خویش بازگشت.
چون در سدههای آغازین اسلام مسلمانان باور داشتند که «یاجوج و ماجوج» نیاکانِ خزرها هستند امروزه گروهی اشکنازیها را نوادگان «یاجوج و ماجوج» مینامند که ذوالقرنین آنها را در پشت کوههای قفقاز محصور کرد. آنها مهاجرت گستردهٔ اشکنازیها از اروپا را برآوردهشدنِ ابلاغِ حزقیال در تصرفِ اسراییل توسط «یاجوج و ماجوج» و همچنین انجام آیات ۹۶ و ۹۷ سورهٔ انبیاء در قرآن میدانند. (۱)
همه انبیاء برای این آمده و وضع مقررات و احکام در جهت خدا و آخرت کردهاند و همه انقلابها برای این صورت گرفته و وضع اصول و قوانین نمودهاند که جلوی زورمندان و مالداران را بگیرند. رسم مستبدها و دیکتاتورها نیز این بودهاست که روی هوس یا نفع و مصلحت خود، آیین و اخلاق مردم و فرهنگ آنان را تعیین کنند. فرعون به قوم خود میگفت مصلحت شما همان است که من میبینم و شما را به خیر و رشد رهبری مینمایم. لویی چهاردهم شخص خود را دولت میدانست. ناصرالدین شاه هم دستور داد بنائی را که اسم قانون به زبان آورده بود طناب بیندازند…
ای تو قطب اولیا و انبیاء پیر عالم محرم خاص خدا
در یکی از سخنرانیهای خود، خطاب به پاپ گفتهاست: ای پاپ وامانده! که سکوت میکنی، عرضه داری جواب این را بدهی؟ اگر این قرآن نبود به حکم تورات و انجیلی که الآن هست، عیسی بن مریم ولد الزنا است و ولد الزنا محروم از ملکوت خدا است پس هم نسب عیسی، هم حسب عیسی به برکت نفس خاتم انبیاء است!
مهترین هر دو عالم مصطفاست انبیاء و اولیا را رهنماست
تا آنگاه که یأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان را از بلندیها به شتاب سرازیر گردند. و آن وعده راستین نزدیک گردد و چشمان کافران همچنان خیره ماند: وای بر ما، ما از این حال غافل بودیم. نه، که ستمکار میبودیم. (۹۵–۹۶ سوره انبیاء، ترجمه محمدمهدی آیتی)
سوره انبیاء به معنای پیامبران، یکی از سورههای قرآن است که ۱۱۲ آیه تشکیل شدهاست. این سوره مطابق با ترتیب در مصحف عثمانی بیست و یکمین سور و مطابق با ترتیب نزول سوره هفتاد و سومین سوره است.
نور چشم مصطفی و مرتضی شمع جمع انبیاء واولیا
السلام ای بندگان صالحین السلام ای انبیاء مرسلین
سوم آنکه: مشاهده أهوال خائفین از خدا را نماید، و حکایات خوف انبیاء و اولیاء را گوش کند، و ملاحظه کند خوف ایشان از پروردگار به چه حد بوده و به فکر کار خود افتد.
روزی شاه از ملاعلی میپرسد بر اساس حدیث «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» (علمای امت من از پیامبران بنیاسرائیل برترند) شما باید لااقل همان کارهایی را بکنید که آن پیامبران میکردند؛ مثلاً آیا شما میتوانید مانند حضرت موسی عصایی را اژدها کنید؟! کنی بدون تأمل و درنگ در پاسخ میگوید: آری، اگر شما ادعای خدایی کنید ما هم عصا را اژدها خواهیم کرد.
برخی شروع علم آخرالزمان اسلامی را در مرحله اول، از آیه ۹۴ سوره کهف و آیات ۹۵ و ۹۶ سوره انبیاء که در آنها به یاجوج و ماجوج اشاره شده دانستهاند. و در مرحله دوم واقعه مشهور آمدن جبرئیل در شمایل یک انسان و سوالاتی که از پیامبر میپرسد. و پس از اینها احادیثی چون بودن دجال به مدت ۴۰ روز در دنیا، یک روز مانند یک سال و یک روز یک ماه و یک روز یک هفته و باقی روزها مانند روزهای معمولی، و همچنین روایت مشهور ۱۰ نشانه اصلی. البته به عقیده دانشمندان متاخر در این حیطه، جسد نشسته بر تخت سلیمان نیز دجال میباشد که سعی در بدست گرفتن پادشاهی او داشته و به دلیل شرارت او بود که سلیمان آن دعا را نمود که در قران ذکر شدهاست.
وی در سنین هجده تا بیست سالگی در حالی که حافظ کل قرآن و نهج البلاغه و چهار هزار حدیث بود به درجه اجتهاد رسید و در سال ۱۳۵۶ قمری مطابق با ۱۳۱۲ خورشیدی از دست رضا نجفی از علماء برجسته آن زمان اجازه اجتهاد دریافت نمود. مقارن همین ایام از دیگر استادانش، موفق به کسب اجازه اجتهاد میگردد همانند سید محمد نجف آبادی و میر محمدصادق صادقی. غروی از آغاز تحصیل و آشنایی با علوم قرآن و تفسیر و فقه معتقد بود سنت حاکم بر حوزههای علمیه مغایر با هدف خدا از بعثت انبیاء و انزال کتب، خصوصاً پیامبر و قرآن است.
و در قرآن و در شریعت نیست که آن مار و کژدم و اژدرها که در گور باشد، بدین چشم ظاهر عموم خلق بتواند دید تا در عالم شهادت باشند، اما اگر کسی که از این عالم دور شود، بدان که بخسبد و حال این مرده وی را کشف کنند، وی را در میان مار و کژدم بیند و انبیاء و اولیا نیز در بیداری بینند که آنچه دیگران را در خواب باشد، ایشان را در بیداری باشد و عالم محسوسات، ایشان را از مشاهده ی کارهای آن جهان حجاب نکند.
و صنف دوّم ارواح اولیاست که آنجا قابل فیض بواسطهٔ تتق ارواح انبیاء بوده اند اینجا نیز قابل آن فیض در دولت متابعت ایشان خمیر مایهٔ رشاش ثمّ رشّ علیهم من نوره نهاده بودند چون بکمند جذبه روی از مزخرفات دنیاوی بگردانیدند هم بدان نور از پس چندین هزار تتق عزّت جمال وحدت مشاهده کردند. چنانکه امیرالمؤمنین علی رضوان الله علیه فرمود: «لا اعبد ربّاً لم اره) مبادی عشق اینجا پیدا گردد.