فیثاغورس

معنی کلمه فیثاغورس در لغت نامه دهخدا

فیثاغورس. [ رِ ] ( اِخ ) پیثاگوراس . پیتاگر. از فلاسفه بزرگ یونان است که میان سالهای 583 تا 572 ق. م. در شهر سامس تولد یافت و چون پیکراتس در آن شهر حکومت جبارانه ای آغاز کرد از وطن دوری گرفت و به ایتالیا رفت ، پیش از آن نیز مصر و قسمت های مختلف یونان را سیاحت کرده بود. مسافرتهای او به هند و کشورهای مشرق ظاهراً حقیقت ندارد. فیثاغورس با حکومت عامه و تبلیغاتی که دماگوگوسها در راه ایجاد حکومت جباری میکردند مخالف بود و به همین سبب برضد آنان با حکومت اشرافی دریس بساخت و بر آن شد که مردم را به علوم راغب سازد و اندک اندک اخلاق و عقاید آنان را به طریق صواب رهبری کند. فیثاغورس به ریاضیات عشق و عقیده بسیار داشت ، چنانکه اصل فلسفی اعداد و تطبیق آنها با علوم طبیعی و الهی و معرفةالروح واخلاق ، زاده فکر اوست. وی چنانکه مورخان قدیم نگاشته اند در ریاضیات و فیزیک و نجوم کشفیات و اختراعات متعدد داشته که اکنون حقیقت آنها بر ما مجهول است. اختراع جدول ضرب را نیز بدو نسبت میدهند. و میگویند که عنوان فلسفه را نخست او استعمال کرد. از تاریخ مرگ او اطلاع دقیقی در دست نیست. ( از تاریخ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ترجمه نصراﷲ فلسفی ، قسمت فرهنگ اعلام ).

معنی کلمه فیثاغورس در فرهنگ فارسی

فیلسوف و ریاضی دان یونانی ( و. جزیره سامس حدود ۵۸٠- ف. حدود ۴۹۷ ق م . ) دوره زندگانی او روشن نیست ولی گفته اند بمصر و ایران و هندوستان سفر کرده است و از دانشمندان آن کشورها بهره برده و معاصر کورش و داریوش هخامنشی بوده . در اواخر سده ششم قبل از میلاد بیونان بازگشت و گروهی پیرو او شدند . وی انجمنی سری تشکیل داد که هم دینی و هم اخلاقی و هم سیاسی بود. ظاهرا لفظ فیلسوف از مخترعات فیثاغورس است باین معنی که در یونانی حکیم یعنی خردمند را سوفوس و حکمت را سوفیا می گفتند . فیثاغورس گفت: ماهنوز لیاقت آن را نداریم که خردمند خوانده شویم و لیکن چون خواهان حکمت هستیم باید مارا فیلوسوفوس خواند یعنی دوستدار حکمت و همین لفظ است که فیلسوف شده و فلسفه از آن مشتق گردیده .اختراع جدول فیثاغورس و کشف شکل عروس در هندسه و بسیاری قضایای دیگر باومنسوب است . کلیه در فلسفه فیثاغورس علوم ریاضی اهمیت تمام داشته و او عدد را اصل وجود پنداشته و همه امور را نتیجه ترکیب اعداد و نسبتهای آنها دانسته است که ترکیب صوتها در تولید نغمات تابع تناسبات عددی میباشد موسیقی را نیز مانند هندسه و نجوم از رشته های علوم ریاضی میداند و کلیه نظام عالم را تابع عدد میشمارد و هر وجودی را - مادی باشد یا معنوی - با یکی از اعداد مطابق میداند خلاصه آنکه عدد را حقیقت اشیائ و واحد را حقیقت عدد میخواند تضاد و واحد و کثیر و زوج و فرد را منشا همه اختلافات می پندارد اما واحد مطلق را از زوجیت و فردیت و وحدت و کثرت بری میداند . حکمت فیثاغورس از چند جهت قابل توجه است یکی این که حقیقت غیر جسمانی است یعنی به نسبتهای عددی که امری فرضی و عقلی است قایل شده و بدان اهمیت داده . دیگر اینکه کرویت زمین را معلوم کرده و حقیقت اشیائ و واحد را حقیقت مزیت مرکز و ساکن بودن آنرا از آن برداشته است . هر چند این رای تا مدتی نزد حکما طرف اعتنا نبود و فرض فیثاغورس در باب هیئت عالم درست با حقیقت موافقت نداشت مع هذا نمی توان آنرا در کشف هیئت جدید بی تاثیر دانست .
یا پیتاگوراس یا پیتاگر از فلاسفه بزرگ یونان است که میان سالهای ۵۸۳ تا ۵۷۲ پ . م . در شهر سامس تولد یافت و چون پیکراتس در آن شهر حکومت جبارانه آغاز کرد از وطن دوری گرفت و به ایتالیا رفت .

معنی کلمه فیثاغورس در دانشنامه آزاد فارسی

فیثاغورِس (ح ۵۸۰ـ ۵۰۰پ م)(Pythagoras)
ریاضی دان و فیلسوف یونانی. قضیۀ فیثاغورس را عرضه کرد. بیشتر کارهای فیثاغورس دربارۀ اعداد است. او خصوصیات اسرارآمیزی به اعداد نسبت می داد. کشف اعداد مصور ازجمله کارهای او در این زمینه است؛ مثلاً اعداد مثلثی ...، ۱۰، ۶، ۳، ۱، که هریک را می توان به شکل آرایهای مثلث شکل از نقاط نشان داد یا اعداد مربعی ...، ۱۶، ۹، ۴، ۱، که آرایه هایی مربعی از نقاط تشکیل می دهند. همچنین، دریافت که مجموع دو عدد مثلثی متوالی عددی مربعی است، مثلاً ۴=۳+۱، ۹=۶+۳، و ۱۶=۱۰+۶. فیثاغورس در جزیرۀ ساموس زاده شد و ظاهراً از ظلم و جور حاکم خودکامۀ آن جا به کروتونه (کروتون) در ایتالیای جنوبی گریخت. در کروتون، مدرسه ای تأسیس کرد که در ضمن نوعی جمعیت یا انجمن اخوت با شعائر و اعتقاداتی خاص، ازجمله اعتقاد به بقا و تناسخ، بود. انجمن ریاضی و فلسفی فیثاغورسی به توسعۀ علم پرداخت و از نظر سیاسی نیز دامنۀ نفوذ آن به مهاجرنشین های غربی یونان رسید. این امر باعث کشمکش و اغتشاشی شد که به تبعید فیثاغورس به شهر متاپونتوم، در خلیج تارانتو، انجامید. فیثاغورس در این شهر درگذشت. مدرسۀ فیثاغورس حدود ۵۰ سال دایر بود و بعد از آن به کلی از هم پاشید. فیثاغورسیان، شاگردان و پیروان فیثاغورس، توانستند با استفاده از نظریۀ موازی ها ثابت کنند که مجموع زاویه های هر مثلث معمولی برابر با دو زاویۀ قائمه است. همچنین، روشی برای حل هر معادلۀ درجۀ دوم جبری با ریشۀ حقیقی به دست آوردند. آن ها نظریۀ تناسب ها (نسبت ها) را تدوین کردند. این نظریه منجر به گسترش اطلاعات آن ها دربارۀ کسرها شد و به کمک آن، به مطالعۀ هارمونیک ها (هماهنگ ها) در سازهای زهی پرداختند. آن ها دریافتند که هارمونیک اوکتاو با لمس کردن تار در فاصلۀ یک دوم طول آن از یک انتها، هارمونیک پنجم در فاصلۀ دو سوم طول، و بقیه هارمونیک ها نیز به همین ترتیب ایجاد می شوند. کشف عدد گنگ را نیز به فیثاغورسیان نسبت داده اند.

جملاتی از کاربرد کلمه فیثاغورس

گاتلیب نیز نظر مشابهی با گاتری دارد. وی می‌گوید هراکلیتوس هیچ شباهتی با پیشینیان نداشت و پیرو هیچ مکتبی نبود. گاتلیب می‌گوید با آنکه هراکلیتوس در مورد عناصر طبیعی بخشی از شیوهٔ گفتارِ میلتوسیان را به‌کار برد، اما انگیزه‌های هراکلیتوس با انگیزه‌های فیلسوفان میلتوس بسیار متفاوت بود، و خصوصیاتش وی را از فیلسوفان میلتوسی و فیثاغورس متمایز می‌کرد.
شیخ اشراق نسبت به فیلسوفان الهی یونان احترامی فوق‌العاده قائل بود. او هرمس را پدر حکیمان، افلاطون را امام حکمت، انباذقلس (امپدوکلس) و فیثاغورس را اساطین حکمت و آغاثاذیمن (شیث) و اسقلینوس را رسولان حق معرفی می‌کند.
مشابه ترجمهٔ هندسی قدر مطلق اعداد حقیقی، در قدر مطلق اعداد مختلط نیز از مفهوم قضیهٔ فیثاغورس استفاده می‌شود. قدر مطلق یک عدد مختلط برابر است با فاصلهٔ آن عدد مختلط در صفحهٔ مختلط از مبدأ و در حالت کلی تر قدر مطلق تفاضل دو عدد مختلط برابر است با فاصلهٔ میان آن دو.
ساده‌ترین شکل قضیهٔ فیثاغورس در مثلثات به صورت زیر است:
آناکسیمن یکی از شاگردان تالس، فیلسوف مشهور یونانی گمان داشت که هرگاه باران یخ بزند، برف پدید می‌آید و اگر در این هنگام با آب و هوا آمیخته شود، تگرگ تولید می‌شود. در نظریه‌ای دیگر که به فیثاغورس و پیروان او منسوب شده، آمده‌است که هوای پدید آورندهٔ برف و باران سردتر از هوای پدید آورندهٔ تگرگ است، در حالی که محل پدید آمدن آن‌ها گرم‌تر از محل تولد تگرگ است.
فرهنگ یونان‌باستان به‌شدت تحت‌تأثیر فرهنگ‌هایی بوده که در سرزمین‌های شام و بین‌النهرین، رواج داشته‌اند. گفته می‌شود که تالس به بازرگانی مشغول بوده و از مصر یا بابل دیدن کرده است. به هر ترتیب، مدرک محکمی مبنی بر سفر او به خاور نزدیک در دست نیست، اما بر سر این موضوع میان پژوهشگران اختلاف است. در میان نويسندگانی که پس از این فیلسوفان آمدند، بسیاری سفر به این اماکن را به آن‌ها نسبت می‌دادند و این مسئله تبديل به امری عادی در میان آن‌ها شده بود، مخصوصاً زمانی که این نویسندگان در پی توضیح منشأ دانش ریاضی خود به کمک افرادی مانند تالس، فیثاغورس و ادوکسوس، بودند.
قطعه بندی یک مربع به سه قسمت همنهشت، یک مسئله هندسی است که قدمت آن به دوران طلایی اسلام می‌رسد. صنعتگری که بر هنر زلیج تسلط داشت، برای دستیابی به موزاییک‌های افسانه ای خود با اشکال هندسی پیچیده، به تکنیک‌های ابتکاری نیاز داشت. اولین راه حل برای این مشکل در قرن دهم پس از میلاد توسط ریاضیدان ایرانی ابوالوفاء بوزجانی (۹۴۰–۹۹۸) در رسالهٔ خود تحت عنوان "در مورد ساخت‌های هندسی لازم برای صنعتگر" (فیما یحتاج الیه الصانع من الاعمال الهندسه) ارائه شد. ابوالوفا از راه حل خود برای نشان دادن قضیه فیثاغورس نیز استفاده کرد. این اثبات هندسی قضیه فیثاغورس در سالهای 1835 - 1840 توسط هنری پریگال دوباره کشف شد و در سال ۱۸۷۵ منتشر گردید
دربارهٔ اینکه چگونه امکان گذار این اندیشه‌ها در جهان باستان وجود داشته‌است نظریه‌پردازی‌های بسیاری شده‌است، که از میان می‌توان به نظریهٔ سفر فیثاغورس به هند، نظریهٔ سفر فلاسفهٔ هندی به آتن، این نظریهٔ که افلاطون در هنگام تبعید به سیراکوس با این ایده‌ها آشنا شده‌است و امکان انتقال غیرمستقیم آنها از طریق ایران اشاره کرد.
در منابع رومیان از ترک دنیا توسط زرتشت سخن به میان آمده است. پلینی می‌گوید او ۲۰ سال را در بیابان سپری کرد، هیچ نخورد مگر پنیر. دیو کریسوستوم، فیلسوف یونانی-رومی خبر می‌دهد که زرتشت در پی یافتن خرد و عدالت، ترک دنیا کرد و زندگی‌اش را در کوهی سپری کرد، تا اینکه کوه آتش گرفت. ایرانیان و پادشاه آمدند تا آن ایزد [که کوه را آتش زده بود] را بپرستند که زرتشت سالم از آن خارج شد و به آنان دین مغان را آموزش داد. شبه-افلاطون می‌گوید زرتشت از هفت سالگی دیگر سخن نگفت، تا اینکه در ۳۰ سالگی زبان به سخن باز کرد و همه فلسفه جهان را به پادشاه آموخت. امیانوس مارسلینوس می‌گوید او نزد برهمن‌های هندی رفت. این موضوعات بیشتر یادآور روایات زندگی فیثاغورس هستند، تا زرتشت.
همگی این متون قضیه فیثاغورس را مورد توجه قرار می‌دهند. به نظر می‌رسد که این قضیهٔ معروف، قدیمی و گسترده‌ترین پیشرفت ریاضی پس از حساب و هندسه پایه‌است.