معنی کلمه هرجاب در لغت نامه دهخدا
هرجاب. [ هََ / هَِ / هَُ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). در شعر عامربن طفیل مذکور است. ( معجم البلدان ).
هرجاب. [ هََ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان برغان ولیان شهرستان کرج واقع در 33 هزارگزی شمال باختری کرج و 9 هزارگزی شمال راه شوسه کرج به قزوین. جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 278 تن سکنه است. محصول عمده اش غلات و بنشن و انگور و میوه های دیگر و آب مشروب آن از قناتهاست. کار مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).