فلک پرواز

معنی کلمه فلک پرواز در لغت نامه دهخدا

فلک پرواز. [ ف َ ل َ پ َرْ ] ( ص مرکب )فلک سیر. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلک سیر شود.

معنی کلمه فلک پرواز در فرهنگ فارسی

( صفت ) فلک سیر .

جملاتی از کاربرد کلمه فلک پرواز

غبارم بر فلک پرواز مانند ملک دارد هنوز آن کینه جو کین مرا همچون فلک دارد
شهپر دولت فلک پرواز می گردد ز تیغ این هما از بیضه فولاد می آید برون
مرغ گل را در زمین پوشیده‌دار مرغ دل را در فلک پرواز ده
طایر عقل فلک پرواز او دانی که چیست؟ «ماکیان کز زور مستی خایه گیرد بی خروس»
در قفس می افکند مرغ فلک پرواز را هر که در ملک عدم می بندد احرام حیات
می شود زنجیر پا عقل فلک پرواز را کوچه راهی را که مجنون با سلاسل رفته است
بادبان کشتی می را فلک پرواز کرد تا فکند از چهره پرنور چادر ماهتاب
به پای قافله نتوان شدن فلک پرواز سفر چو عیسی ازین خاکدان جریده خوش است
نخل نورس در زمین پاک قامت می کشد دامن مریم مسیحا را فلک پرواز کرد
کو می گرمی که در جوش آورد خون مرا؟ چون شفق سازد فلک پرواز گلگون مرا