گردیز
معنی کلمه گردیز در فرهنگ فارسی
معنی کلمه گردیز در دانشنامه عمومی
زمین های هموار ولایت پکتیا بیشتر در پیرامون گردیز زرمت قرار دارد و بیشتر آب زمین های کشاورزی آن از کاریزها تأمین می شود. گردیز فاصله بسیار نزدیکی با غزنی دارد و توسط سلطان محمود غزنوی ساخته شده است.
در دیوان سید اسماعیل بلخی این شعر را در وصف گردیز می خوانیم:
بوی عنبر دارد گرد و غبار گردیز
این نگهت بهشتی هست از مزار گردیز
گویا نسیم صبحش از کوه یار خیزد
این سان که روح پرور باشد دیار گردیز
زلف عروس باغش زاهد فریب دیدم
بس شیخ راه خود شد اندر کنار گردیز
شبنم به هر سحرگاه جام امید بر کف
تا عطر خاص گیرد از نوک خار گردیز
او جان نثار حق بود بر زایرین قبرش
آید ندا که جان ها بادا نثار گردیز
روحانیان سرودند یک یک ترانه هایی
سید حسن چو افتاد اندر کنار گردیز
بلخی به روضهٔ او با صد نیاز گوید
یا رب خزان نگیرد هرگز بهار گردیز
گاردیز یک شهر باستانی است و از بخاطر قرار گرفتن سر راه تجارتی با هند و کابل شاهیان مردن آن سود خوبی به جیب می زدند. در قرن هشتم میلادی، لاویک های گردیز اسلام را پذیرفتند. آنها قبلاً یا آیین هندو یا آیین بودا داشتند، زیرا با شاهان بودایی کابل و بعداً با شاهین هندو مستقر در گندهارا، روابط تجارتی خوبی داشتند.
در ۲۵۶ق/۸۷۰م، یعقوب لیث صفاری به نواحی شرقی خراسان تاخت و جنگی سخت میان او و ابومنصور افلح امیر گردیز درگرفت و سرانجام ابومنصور با دادن گروگان و تعهد به پرداخت ۱۰هزار درم خراج سالیانه به امیر سیستان، با وی صلح کرد. پس از افلح، اخلاف و تا اواسط سدهٔ ۵ق بر حکومت گردیز باقی ماندند. نواحی دوردست و بعضاً سخت گذر پکتیا یکی از پناهگاه های خوارج در نواحی شرقی ایران به شمار می رفت. این نواحی در دورهٔ اقتدار خوارج سیستان زیر سلطهٔ آنان بود. به گزارش نویسندهٔ گمنام حدودالعالم بیشتر اهالی گردیز بر مذهب خوارج بودند.
گردیز در ارتفاع ۲٬۳۰۸ متری از سطح دریا واقع شده است که سومین مرکز ولایتی با ارتفاع بلند در افغانستان می باشد. گردیز دارای غارها و تونل های تورا بوراژی است. شهر قدیمی، واقع در پای دژ بال حصار از رودخانه گردیز که به آب استاده غزنی می ریزد سیراب می شود. گردیز در تقاطع دو جاده مهم کابل با خوست و غزنی را به پاراچنار در خیبر پختونخوا پاکستان واقع شده است. گردیز در ۷۰ کیلومتری شمال غربی خوست و ۱۰۰ کیلومتری ( ۶۲ مایلی ) جنوب کابل است.
معنی کلمه گردیز در دانشنامه آزاد فارسی
شهری در افغانستان با جمعیت ۱۱۱,۷۴۷ نفر (۲۰۰۷). در ۶۶۵کیلومتری غزنه واقع شده و مرکز ولایت جنوبی (پَکتیا) است. ارتفاع شهر از سطح دریا ۲,۲۸۹ متر است. باغ های میوه از هر سو گردیز را دربرگرفته، جز در سمت جنوب به غرب، کوه های بلند آن جا احاطه کرده اند. در این شهر تپه ای مصنوعی وجود دارد که بالای آن قلعۀ بالا حصار، متعلق به قرن ۱۹، بنا شده است. تاریخ احداث گردیز به درستی دانسته نیست. به روایت تاریخ سیستان، بنیادگذار آن حمزة بن عبدالله سرکردۀ خوارج است (۱۸۹ق). حدودالعالم نیز مؤید حکومت امیران خوارج در گردیز است. گردیزی در زین الاخبار از حملۀ یعقوب لیث صفاری به ابومنصور افلح، امیر گردیز، خبر می دهد (۲۵۶ق). بیلگتگین، از اسلاف غزنویان، در ۳۶۴ق آن جا را محاصره کرد و سرانجام غزنویان بر آن جا مسلط شدند و از آن پس اهمیت تاریخی گردیز کاهش یافت. این شهر در حملۀ مغول میدان نبرد مهاجمان با سلطان جلال الدین خوارزمشاه شد. بابُر، امپراتور هند، نیز در گردیز با عبدالرحمان افغان جنگید. در ۱۹۴۷ در چشمه ای مقدس واقع در ۵۳کیلومتری گردیز گنجینه ای با ارزشِ تاریخی بسیار، از سکه های هند و باکتریایی و هندوسکایی یافت شده که بیانگر اهمیت این ناحیه در قرن ۲پ م بوده است.
جملاتی از کاربرد کلمه گردیز
حمله اکتبر ۲۰۱۷ پکتیا در روز سه شنبه ۱۷ اکتبر در جنوبشرقی افغانستان به وقوع پیوست که منجر به کشته شدن دست کم ۷۲نفر و زخمی شدن ۱۷۰ نفر شد. این حملات به مرکز فرماندهی پلیس در گردیز ولایت پکتیا و در نزدیکی یکی از مراکز نیروهای امنیتی در غزنی ولایت همجوار پکتیا بودهاست. طالبان مسئولیت یکی از حملات را برعهده گرفته و متهم به انجام حمله دیگر است.
شمالیترین بخش که در لبه جنوبی کوههای هندوکش در ولایت نورستان در حدود ۶۰ کیلومتری شمال جلالآباد قرار دارد. این منطقه از شمال و جنوب به منطقه بومگردی کوهستانی هندوکش و از غرب و شرق به درختزارهای خشک بلوچستان محدود میشود. ناحیه میانی در ولایت پکتیا در جنوب کابل متمرکز است. کوههای شرق دره گردیز را میپوشاند. بخش جنوبی این بوم منطقه در کوههای بالای کویته و کوچلاک در پاکستان است.
تاجیکان گروههای عمدهٔ قومی در افغانستان در شهرهای کابل، هرات، مزار شریف، گردیز و ولایات بدخشان، پروان، پنجشیر، کاپیسا، سمنگان، سرپل، تخار، و لوگر، بلخ، جوزجان، بغلان، ولایت هرات، ولایت کابل، ولایت لغمان، کهندژ، فاریاب، بامیان، فراه، غور، بادغیس و پکتیا مناطق هستند که تاجیکها در آن سکنی دارند. البته تاجیکها در بسیاری از ولایات افغانستان زندگی میکنند. تاجیکها در افغانستان دومین قوم پس از پشتونها از نگاه نفوس هستند.
دولت افغانستان طالبان را مقصر این حملات دانست و بلافاصله به ارتش دستور داد تا حملات خود را علیه طالبان و سایر گروه های شورشی از سر بگیرد. این در حالی بود که طالبان مسئولیت حملات بیمارستان کابل و کوز کونر را رد کرده بود اما حملات غزنی و گردیز را به عهده گرفته بود. داعش خراسان بعداً مسئولیت حمله کوزکونر را بر عهده گرفت، اما تا کنون هیچ یک از گروه های شورشی مسئولیت حمله به بیمارستان کابل را بر عهده نگرفته اند.
حدود ۶۵۰–۵۰۰ میلادی: در گردیز و کابل، کابلشاهان بر تکههایی از جوامع بودایی، هندو و زرتشتی فرمانروایی میکنند. شاهیها چند فرهنگی و پُرمُدارا با تمام عقیدهها گوناگون هستند، و تنها وقتیکه از سوی تازیان (عربها) از سوی ایران (۶۴–۶۵۲ میلادی) و ترکان مسلمان از سوی آسیای میانه (سدهٔ هشتم میلادی) تهدید میشوند به نبرد و دفاع از خود میپردازند. زمانیکه درهم شکسته میشوند، بهسوی گندهارا و پنجاب عقبنشینی میکنند.
همچنان مناطق شمالی و مرکزی لغمان، سرخرود در ننگرهار، گردیز در پکتیا، اورگون در پکتیکا و نواحی توپخانه در قندهار مناطق تاجیک نشین فارسیزبان در افغانستان هستند. در ولایات لوگر، وردک و غزنی این کشور نیز کم و بیش، یک یا دو سوم جمعیت را تاجیکها تشکیل میدهند.
در اواسط قرن هفتم(۶۴۲–۸۷۰) و در حمله اعراب به ایران، مسلمانان عرب، امپراتوری ساسانی را در جنگهای ولجه، نهاوند و قادسیه شکست دادند. اعراب سپس بهسوی شرق سرزمین ایران حملهور شده و در سال ۸۱ هجری شهر کابل را که در کنترل کابلشاهیان بود، از طرف دهمَزنگ شکافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت ولی بزودی دوباره کابل را بهدست آوردند. پس از آن کابلشاهیان ۲۳ بار با اعراب جنگیدند. در بعضی مواقع که ناتوان میگردیدند باج را قبول مینمودند. بدین ترتیب تا سقوط امپراتوری اعراب کابل را در حفاظت داشتند. پس از شکست امویان توسط عباسیان حکمرانهای خراسانی وابسته با اعراب در کشور بهسر اقتدار آمدند.
ز بهر حضرت غزنین و اهل فضلش را غلام و بنده گردیز و زابلستانیم
طایفه شادی باز یا شادی وان درکابل جلالآباد گردیز و شمال افغانستان زندگی دارند. طایفه شادی باز مشغول دوره گردی تکه بزازی مردانه فروش عطریات، تار و سوزن فروشی؛ نمایش دادن بازی خرس و شادی میباشند. زنان این طایفه چوری فروشی مینمایند. زبان این طایفه اندکوان یا اندکی است. دین آن اسلام سنی مذهب میباشند.