( ولدة ) ولدة. [ وَ ل َ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ والد. ( منتهی الارب ). رجوع به والد شود. ولدة. [ وِ دَ] ( ع اِ ) ج ِ ولید. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل ). رجوع به ولید شود.
معنی کلمه ولده در فرهنگ فارسی
جمع ولید .
معنی کلمه ولده در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی وَلَدِهِ: فرزند آن مرد ریشه کلمه: ه (۳۵۷۶ بار)ولد (۱۰۲ بار) فرزندخواه فرزند انسان باشد یاغیر آن بر مذکر ومونث، تثنیه و جمع اطلاق میشود و بروزن «فَرَسْ، فَلْس، قُفْل، جِسْر» خوانده میشود. ولی در قرآن مجید فقط بر وزن اول بکار رفته است. وُلْد بر وزن قفل جمع وَلَد نیز آید چنانکه جوهری گفته است. . گفت: خدایا چطور فرزندی خواهم داشت حال آنکه کسی به من دست نزده است. وِلادَتْ، وِلاد و مَوْلِد (به کسر لام) مصدراند به معنی زاییدن. . بدان آنها از روی باطل میگویند: خدا فرزند زاییده و حقا که آنها دروغگویانند. والد پدر حقیقی و والده مادر حقیقی که انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام که اعم اند . . *** جمع ولد اولاد است مثل . ولید به معنی خادم و کودک است به اعتبار نزدیک بودن ولادتش جمع آن ولدان میباشد در صحاح گوید: «اَلْوَلیدُ:اَلصَّبِیُّ» و در قاموس گفته: «اَلْوَلیدُ:اَلْمَوْلُودُ وَ اَلصَّبِیُّ وَ الْعَبْدُ». راغب میگوید: ولید به کسی گفته میشود که از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد دیگر ولید گفته نمیشود جمع آن ولدان میباشد. علی هذا در ولید قریب الولادة بودن معتبر است . گفت: آیا تو را در کودکی تربیت نکردیم. و سالی چند در میان ما ماندی. . چه شده که در راه خدا و خلاص بیچارگان از مردان و زنان و کودکان، جنگ و جهاد نمیکنیدأ!!. * . مراد ازولدان خدمتکاران بهشت اند و اطلاق ولدان روشن میکند که همه تازه جوان اند. *** * . در «بنو - ابن» بطور مشروح گفته شده که عدهای در باره خدا به فرزند حقیقی قائل بودند که از خدا زاییده شده (نعوذبالله) نه اینکه مراد ولد تشریفی بوده است چنانکه آیه . فرزند حقیقی را نفی میکند. * . قسم به این دیار تو در این دیار ساکنی، قسم به پدری بزرگ و آنچه متولد کرده. حقا که انسان را در رنج و تعب آفریدهایم به قولی مراد از والد آدم و از «ماوَلَد» ذریه اوست. به قولی مراد ابراهیم و فرزندش اسماعیل علیهماالسلام است. در المیزان فرموده: میان قسم و مقسم علیه نوعی تناسب لازم است و لذا مراد از «وَ والِدِ وَ ماوَلَدَ» کسی است که میان او و بلد مقسوم علیه نسبتی است و آن منطبق است بر ابراهیم و فرزندش اسماعیل علیهماالسلام و آن دو سبب اصلی بناء مکه و بانیان بیت الحرام اند... و ابراهیم «علیه السلام» همان است که از خدا خواست مکه را بلد امن قراردهد. . و تنکیر والد دلالت بر تعظیم دارد و آمدن «ماوَلَد» در جای«مَنْ وَلَد» دال بر شگفتی امر اوست از جهت مدح مثل . (تمام شد). پس در این آیات قسم یاد شده به دیار مکه که با سکونت حضرت رسول «صلی الله علیه واله» بر شرافتش افزوده شد و نیز قسم یاد شده به ابراهیم و فرزندش که بانیان کعبهاند .
جملاتی از کاربرد کلمه ولده
و قال (ص): «انّ المؤمن یعرف فی السماء کما یعرف الرجل اهله و ولده و انّه اکرم علی اللَّه من ملک مقرّب».
و دلیل سنت آنست که مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم گفت: «ان اطیب ما یأکل الرجل من کسبه و انّ ولده من کسبه.
وَ جُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ، ای متّبعوه من ولده و ولد آدم.
مصطفی گفت: لا یؤمن احدکم حتی اکون احبّ الیه من والده و ولده و الناس اجمعین، و قال ص: ثلث من کنّ فیه وجد حلاوة الایمان من کان اللَّه و رسوله احبّ الیه من سواهما و من احبّ عبد الا لحبّه الّا للَّه و من یکره ان یعود الی الکفر بعد اذا نقذه اللَّه منه کما یکره ان یلقی فی النّار.
و در کار مصطفی (ص) چنان فتنه بود که گفت: یا رسول اللَّه! بخدا که وقت بود که گرسنه باشم دست بطعام برم، تو در یاد من آیی، نتوانم که آن طعام خورم، آن را گذارم، و آیم بر تو، و در تو نگرم، آن گه بطعام خوردن باز روم، و همچنین گفت: در آشامیدن آب بوقت تشنگی، و در مباشرت اهل در وقت توقان نفس. گفتا: چون توام یاد آیی همه بگذارم، و فراموش کنم. آن گه گفت: فردا که ترا در درجه برترین فرود آرند در بهشت، ما ترا کی بینیم؟ این آیت بجواب وی فرو آمد، و مصطفی (ص) گفت: «و الّذی نفسی بیده لا یؤمن عبد حتّی اکون احبّ الیه من نفسه و أبویه و أهله و ولده و النّاس اجمعین».
در سال ۱۹۰۶ در شهر وایمار آلمان، مدرسه هنرها و صنایع دستی به ریاست هانری وان ده ولده (۱۹۵۷–۱۸۶۳) تأسیس شد. او معتقد بود که که دروس به جای آتلیه، باید در کارگاه و به صورت عملی تدریس شود.[نیازمند منبع]