ینه. [ ن َ / ن ِ ] ( پسوند ) مانند «ین » علامت نسبت است و به آخر اسم پیوندد و معنی صفت نسبی دهد، چون : زرینه ، سیمینه ، برنجینه ، رویینه ، چرمینه ، مویینه ، مسینه ،کمینه ، گنجینه ، دیرینه ، سفالینه ، کشکینه ، نرینه ، مادینه ، پلنگینه ، گرگینه ، پارینه ، نوشینه ، دوشینه ، پیشینه ، نخستینه. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به ین شود. ینه. [ ی َن ْ ن َ ] ( اِخ ) ابوعبدالرحمان حمراوی مسمی به ینه. در فتح مصر حاضر بود و حمام ینه به مصر بدو منسوب است. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به عبدالعزیز ( ابن ابراهیم بن هبةاﷲبن ینه ) شود.
معنی کلمه ینه در فرهنگ فارسی
ابو عبدالرحمان حمراوی مسمی به ینه در فتح مصر حاضر بود و حمام ینه به مصر بدو منسوب است
جملاتی از کاربرد کلمه ینه
ز درد و داغ دل را نیک محضر می توان کردن به چاکی ینه را صحرای محشر می توان کردن
آب ... ینه رفت و رونق ... تا علمشان بدین نشان بینی
وطنی باغریوا باسسان سه وینرسن ینه سن که وطن ده بالاسین باغرینا باسسا سه وینر.
بآباد ینه روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ازنا در استان لرستان ایران است.