نفس لوامه

معنی کلمه نفس لوامه در لغت نامه دهخدا

نفس لوامه. [ ن َ س ِ ل َوْ وا م َ / م ِ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس بسیارملامت کننده خود رابه وقوع معاصی به هدایت نور دل و این نفس صلحا و اولیا را حاصل باشد، از این سبب اﷲ تعالی او را مقسم به قسم گردانیده : لااقسم بالنفس اللوامة. ( قرآن 2/75 ). ( از غیاث اللغات ). این اصطلاح مذهبی است که عرفا و فلاسفه اسلام به کار دارند نفس انسان را در مقام تلألؤ نور قلب از غیب برای اظهار کمال آن و ادراک قوت عاقله به وخامت عاقبت و فساد احوال آن نفس لوامه گویند از جهت لوم و سرزنش بر افعال خود و این مرتبت مقدمه برای ظهور مرتبت قلب است که هرگاه نور قلبی ظاهر شود و غالب شود و سلطنت آن بر قوای حیوانیه آشکار گردد یعنی تسلط پیدا کند و نفس مطمئن شود نفس مطمئنه گویند. ( از فرهنگ علوم عقلی ص 598 ) ( از اکسیرالعارفین ص 306 ). رجوع به مصباح الهدایة ص 59 شود.

معنی کلمه نفس لوامه در فرهنگ فارسی

نفس بسیار ملامت کننده خود را به وقوع معاصی به هدایت نور دل و این نفس صلحا و اولیا را حاصل باشد ازین سبب الله تعالی او را مقسم به قسم گردانیده : لا اقسم بالنفس اللوامه . این اصطلاح مذهبی است که عرفا و فلاسفه اسلام بکار دارند نفس انسان را در مقام تلالو نور قلب از غیب برای اظهار کمال آن و ادراک قوت عاقله به و خامت عاقبت و فساد احوال آن نفس لوامه گویند از جهت لوم و سرزنش بر افعال خود و این مرتبت مقدمه برای ظهور مرتبت قلب است که هرگاه نور قلبی ظاهر شود و غالب شود و سلطنت آن بر قوای حیوانیه آشکار گردد یعنی تسلط پیدا کند و نفس مطمئن شود نفس مطمئنه گویند .

معنی کلمه نفس لوامه در دانشنامه آزاد فارسی

نَفس لَوّامه
رجوع شود به:نفس

معنی کلمه نفس لوامه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «نفس لوّامه» عبارت است از نفسی که صاحب خود را بر گناهی که از او صادر شده و بر آنچه از منافع حقیقی و کمالات انسانی و درجات اخروی از او فوت می شود، ملامت می نماید.
«نفس لوّامه» عبارت است از نفسی که صاحب خود را بر گناهی که از او صادر شده و بر آنچه از منافع حقیقی و کمالات انسانی و درجات اخروی از او فوت می شود، ملامت می نماید. و این از علایم ایمان است که اگر از شخص گناهی صادر شود و پشیمان نگردد، به حکم: «مَنْ لَمْ یَنْدُمْ عَلی ذَنْبٍ ارْتَکَبَهُ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ»؛ (این عبارت برگرفته از روایات است و خودش لفظ روایت نیست؛ رجوع شود به )«کسی که پشیمان نشود از گناهی که مرتکب شده، مؤمن نیست»و اگر پشیمان شود، لازمه آن، ملامت و سرزنش نفس است بر گناهی که از او صادر شده است. و نیز در روایت است: مؤمن گناه خود را مانند صخره و سنگ بزرگی می بیند که می ترسد بر او فرود آید، و منافق گناه را مثل مگسی می بیند که بر بینی او نشسته باشد. «اِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَریٰ ذَنْبَهُ کَاَنَّهُّ صَخْرَةٌ یَخافُ اَنْ تَقَعَ عَلَیْهِ، وَاِنَّ الْکافِرَ یَری ذَنْبَهُ کَاَنَّهُ ذُبابٌ مَرَّ عَلی اَنْفِهِ». («مؤمن گناه خود را مانند صخره می بیند که می ترسد بر روی او بیفتد و کافر گناه خود را مگسی می بیند که بر روی بینی اش بخورد و بگذرد»)
نفس لوّامه در قرآن
و این نفس لوّامه همان نفسی است که در قرآن مجید می فرماید: (وَلآ اُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ)؛ «و سوگند به (نفس لوّامه) وجدان بیدار و ملامتگر (که رستاخیز حقّ است)» به هرحال از آیات و روایات، مدح نفس لوامه استفاده می شود و صاحب چنین نفسی باید آن را علامت بیداری وجدان و آگاهی باطن و ضمیر و غنیمت بداند و در نیل به مراتب بالاتر تلاش کند.
[ویکی شیعه] نفس لَوَّامه به معنای نفس سرزنش گر نیرویی در وجود آدمی است که او را به خاطر انجام کارهای بد و گناه سرزنش می کند. چون پس از انجام گناه، صاحبش را ملامت می کند، به آن لوامه می گویند. این اصطلاح از آیه «وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» گرفته شده است. برخی از آن به وجدان اخلاقی تعبیر می کنند. همچنین برخی معتقدند نفس لوامه، بر اثر تکرار گناه، کارکرد خود را از دست می دهد.
برخی نفس لوامه، را مرتبه ای از نفس می دانند که در مرحله ای بالاتر از نفس اماره و پایین تر از نفس مطمئنه قرار دارد.
[ویکی فقه] نفس لوامه (قرآن). نفس لوّامه یکى از مراتب نفس است که آرام نگرفته و دفع کننده نفس شیطانی است و به جهت آنکه خود را پیوسته در کوتاهى اطاعت مولایش سرزنش مى کند آن را نفس لوّامه مى نامند.
اهمّیّت وجود نفس لوّامه، در انسان:وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ.
قیامت/سوره۷۵، آیه۲.
••• سوگند مؤکّد خداوند به نفس ملامت گر:وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ .
قیامت/سوره۷۵، آیه۲.
••• انسان، ملامت کننده خود در قیامت:وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ.
قیامت/سوره۷۵، آیه۲.
...

جملاتی از کاربرد کلمه نفس لوامه

مقام ایشان پیوسته در خرابات وجودست و جام ایشان مداوم مالامال شراب شهود هرچ نعیم هشت بهشت است نقل مجلس این خراباتیان را نمیشاید. چه این جمله را چرب علف آخر نفس ملهمه و نفس لوامه ساخته‌اند که «ولکم فیها ما تشتهی الانفس و تلذالاعین». نفس مطمئنه را با آن اطمینان نیست او را از خوان «ابیت عند ربی و یطعمنی و یسقینی» نواله «ارجعی الی ربک» میفرستند. بیت
بقر چون نفس لوامه ریاضت مشک و هم عنبر چو آهو طبع دانایان ز دانش مشک تر دارد
سخن درویشان چون درونشان آئینه مصفاست صورت افعال هرکس درآن پیدا گاه پرده دار است و گاه پرده بردار مراد از عراق تن بود و قریه دل نفس لوامه بود درویش ناقابل و برادرش نفس اماره و زن دنیا و نفس ملهمه بود توبه فرما و نفس مطمئنه قبول کننده توبه و عفو نماینده حوبه