زین العابدین

معنی کلمه زین العابدین در لغت نامه دهخدا

زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) ابن سیدکمال الدین. او در سال 872 هَ. ق. سیدعبداﷲ فرمانروای ساری را بکشت و بر مسند ایالت ساری متمکن گردید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 353، 356 شود.
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) ابن عبدالرؤوف بن تاج العارفین بن علی الحدادی ثم المناوی القاهری. متصوف و فاضل. وی در قاهره به آموختن علم پرداخت. او راست : شرح تائیة ابن الفارض. شرح المشاهد ابن عربی. حاشیة علی شرح المنهاج للجلال المحلی و شرح الازهریة. او در قاهره بسال 1022 هَ. ق. درگذشت. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 350 ).
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) ابن محیی الدین ، حفید قاضی زکریابن محمد الانصاری السنیکی ( 1001 - 1068 هَ. ق. ). مردی فاضل و اهل مصر بود و در همانجا درگذشت. او راست : «حاشیة علی شرح الجزریة» در قراآت. «الفتوحات الالهیة». ( از اعلام زرکلی ).
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) جنابذی. او نزد امیر تیمور قربی تمام داشت و مرید خواجه حافظ بود و او را به ملازمت امیر تیمور آورد... و از وزراء تیمور بود. و رجوع به کتاب از سعدی تا جامی ص 212 و مجمل فصیحی ذیل وقایع سال 828 و 829 هَ. ق. و تاریخ عصر حافظ ج 1 شود.
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) شیروانی. صاحب «کتاب بستان السیاحه » که در تاریخ 1247 هَ. ق. تحریر یافت. او شیعه و از دراویش نعمةاللهی بوده و در ایران و مصر و شام و عثمانی و هند و یمن و حجاز و افغانستان و بدخشان و ترکستان و غیره سفر کرد. ( از سبک شناسی بهار ج 3 ص 396 ). رجوع به همین کتاب و شد الازار ص 312 و مزدیسنا ص 51 شود.
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب ( ع ). رجوع به ابوالحسن در همین لغت نامه و اعلام زرکلی ج 2 ص 665 شود.
زین العابدین. [ زَ نُل ْ ب ِ ] ( اِخ ) علی بن زین الدین محمود. او مدتی در معظمات مهمات دیوانی مدخل داشت و در اوایل حال به وزارت امیر محمد برندق برلاس قیام می نمود آنگاه منصب وزارت خاصه یافت. هنگامی که نظام الملک به وزارت رسید او را از آن شغل معزول گردانید. پس از کشته شدن نظام الملک در سنه 903 هَ. ق. بار دیگر منصب وزارت به سیدزین العابدین تفویض شد ولی وی استعفا نموده مهم بر آن قرار گرفت که وزراء بی استصواب سید به فیصل مهام دیوانی نپردازند و فرامین را مادام که به توقیع او نرسد به مهر بزرگ همایون نرسانند. آنگاه سیدزین العابدین بیش از پیش اعتبار یافته بر جمیع امراء مقدم می نشست. پس از فوت خاقان منصور سلطان حسین سلطان بدیعالزمان میرزا نیز او را موردالتفات قرار داد و به قبول منصب وزارت تکلیف نمود اما سید در هیچ مهمی دخالت ننمود و چون محمدخان شیبانی به خراسان تاخت سید فرار کرد و در اثنای گریز بدست اوزبکان کشته شد. ( از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 331 ).

معنی کلمه زین العابدین در فرهنگ فارسی

مجاهد الدین بن شاه شجاع مظفری پادشاه از سلسله آل مظفر ( جل. ۷۸۶ ه. ق./ ۱۳۸۴ م. - عزل ۷۸۹ ه . ق . / ۱۳۸۷ م . ) . شاه منصور چشمان او را میل کشید . تیمور او را بسمرقند فرستاد .
مظفری از پادشاهان آل مظفر و فرزند شاه شجاع است که پس از پدر به سلطنت رسید ۷۸۶ ه.ق . پسر عمش شاه منصور او را دستگیر کرده در سال ۷۸۹ ه.ق . معزول و محبوس ساخت .

معنی کلمه زین العابدین در فرهنگ اسم ها

اسم: زین العابدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zaynoleābedin) (فارسی: زين‌العابدين) (انگلیسی: zaynoleabedin)
معنی: زینت بخش عبادت کنندگان، لقب امام چهارم شیعیان، زین العابدین: لقب علی ابن الحسین ( ع ) چهارمین امام معصوم ( ع ) است، که به معنای زینت عبادت کنندگان است امام زین العابدین ( ع ) از عبادت و نیایش خداوند متعال سیر نمی شد و پیوسته در حال دعا و مناجات شور انگیز بود و سجده های طولانی او موجب شد که به او لقب « سجاد » هم بدهند، چسان توان که سرم را ز سجده برگیرم به صبح و شام که دائم تو در نماز منی امام زین العابدین ( ع ) در حادثه کربلا حضور داشت اما به دلیل بیماری سخت در پیکار رو در رو شرکت نکرد و دشمن نیز از کشتن او صرفنظر نمود، البته حکمت الهی اقتضاء نمود که سلسله امامت و ولایت شیعه با حیات او منقطع نشود و سیر علوی در سیرﺓ ائمه ( ع ) استمرار یابد، امام سجاد ( ع ) در دوران اسارت زنان و کودکان امام حسین ( ع ) با آنان همراه بود و سختی های فراوانی را متحمل شد و در مسجد شام در حضور یزید بن معاویه خطبه ای آتشین و کوبنده ایراد نمود و اهداف شوم آنان را بر ملا ساخت تا جائیکه حضار به گریه افتادندو زبان به لعن یزید و عبیدالله بن زیاد و، گشودند، صحیفه سجادیه امام سجاد ( ع ) مجموعه ای از معارف و آموزه های اخلاقی و عرفانی در قالب دعا و نیایش است و بهترین یادگار این خاندان در گنبد دوّار است علما و بزرگانی که به تفسیر این صحیفه نورانی همت گماشته اند از اعجاز و اسرار آن به قدر استعداد خود مطالبی را نگاشته اند، هر که را نام زیــن العابــدین باشد پــیـروی صادق و متـین باشد عاقـــبت در مراتـــتب ایــــــمان صــاحب رتبــه یقیـن باشــد

معنی کلمه زین العابدین در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] زَیْنُ الْعابدین به معنای زینت عبادت کنندگان، از مشهورترین لقب های علی بن الحسین(ع) امام چهارم شیعیان.
ملقب شدن امام سجاد به زین العابدین را، به دلیل کثرت زهد و عبادت دانسته اند. از مالک بن اَنس، فقیه و محدث اهل سنت، نقل شده او در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند و به دلیل عبادتش او را زین العابدین خوانده اند. همچنین در منابع حدیثی از او با عنوان سید العابدین نیز یاد شده است. گفته شده در تاریخ اسلام، کسی جز علی بن الحسین(ع) به زین العابدین ملقب نشده است.
برپایه روایتی که در کتاب عِلَلُ الشرایع نقل شده از قرن دوم قمری از امام سجاد(ع) به این لقب یاد می شده است. ابن شهاب زُهری، فقیه و محدث اهل سنت هر گاه روایتی از علی بن حسین نقل می کرد از او به لقب زین العابدین یاد می نمود، سُفیان بن عُیینَة (۱۰۷- ۱۹۸ق) پرسید چرا او را زین العابدین می خوانی؟ در پاسخ به روایتی از پیامبر(ص) اشاره کرد که در روز قیامت وقتی که منادی فریاد می دهد زین العابدین کجاست؟ گویا فرزندم علی بن حسین را می بینم که در میان صف ها قدم برمی دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه زین العابدین

و امیر یوسف سلطان معتصم را که پسر زین العابدین بن سلطان ابوالفوارس جلال الدین شاه شجاع بن امیر مبارزالدین محمد مظفر بود، از دختر سلطان معزالدین اویس بهادرخان بن امیر حسن، و او در زمانی که حضرت صاحب قرانی آن ممالک را مسخر فرمود، او به جانب شام گریخته بود و بعد از وفات حضرت [صاحب] قرانی، دیگر باره به تطمیع جماعتی از افراد الناس به خوزستان آمد و با شیخ‌زاده که داروغای هویزه بود، او را مصافی واقع شد و شکست یافته از آنجا پناه به امیر[محمود] ساکی که از مشاهیر احشام لر دودانگه بود، برد و بار دیگر غلبه سوار و پیاده جمع کرده بر سر دزفول آمد.
ز زین العابدین و باقر و صادق رسم جایی بارشاد ائمه قابل قرب خدا باشم
ناوبات باکیات خلف زین العابدین یا ولی المؤمنین
نظر کن به معاویه پسر یزید پلید که بعد از آنکه پدر او به جهنم واصل شد، خلایق به او بیعت کردند چون چهل روز از خلافت او گذشت روز جمعه به منبر برآمد بعد از حمد الهی و درود بر حضرت رسالت پناهی گفت: ای مردمان بدانید که بدن من جز پوستی و استخوانی نیست و طاقت آتش جهنم ندارد و ای قوم آگاه باشید که امر خلافت به من و آل ابوسفیان نسبت ندارد و هر که امام به حق واجب الإطاعه می خواهد باید به نزد امام زین العابدین که دخترزاده پیغمبر خداست برود و با او بیعت کند، که اوست سزاوار خلافت این بگفت و از منبر به زیر آمد و به منزل خود رفته در به روی خلایق بست و دیگر از خانه بیرون نیامد تا به عالم آخرت پیوست.
از نظر تاریخی شاه فرج‌الله در عصر حکمرانی سعد بن زنگی از اتابکان فارس در شیراز، سکونت داشته‌است، به دلیل اختلافاتی با وی از شیراز جلای وطن کرده و در قصبه دوراهک (امروزه از روستاهای شهرستان دیر استان بوشهر می‌باشد) متوطن می‌شود. و بعدها در دامنه کوه درنگ مدفون می‌شود. وی جد اعلای بیشتر سادات منطقه بخصوص سادات کاکی و دشتی می‌باشند و نسب او به امام سجاد؛ زین العابدین (ع) می‌رسد.
از فرماندارانی که در سلطنت زندیه به یزد آمده‌اند، از زین العابدین خان بافقی و بعد از او عبدالرحیم خان بافقی، فرزندان محمد تقی خان بافقی نام برده شده‌است. عبدالرحیم خان بافقی به‌آبادی و عمران میل زیادی داشت و مزرعه رحیم آباد را که جزء حومه یزد است، احداث نمود. همچنین مدرسه عبدالرحیم خان که اکنون با عنوان دبستان همت است، از بناهای اوست. او در سال ۱۲۰۱ ه‍.ق درگذشت. در سال ۱۳۰۹ ه‍.ق لطفعلی خان زند (آخرین جانشین کریم خان زند) پس از واقعه ایرج، به لار رفت و چون نتیجه‌ای نگرفت عازم راور کرمان گردید، و چون حاکم کرمان قصد دستگیری او را داشت از طریق لوت و چهل پایه و نای بند خود را به طبس رساند.
پس پیر بوالفضل شیخ را بوعبدالرحمن سلمی شد و خرقه از وی فراگرفت و شیخ عبدالرحمن سلمی از دست ابوالقسم نصرآبادی و او از دست شبلی و او ازدست جنید و او از دست سری سقطی و او از دست معروف کرخی و او از دست جعفر صادق و او از دست پدر خویش محمد باقر و او از دست پدر خویش علی زین العابدین و او از دست پدر خویش امیرالمؤمنین حسین و او از دست پدر خویش امیر المؤمنین علی بن ابی طالب رضی اللّه عنهم اجمعین و او از دست محمد مصطفی صلوات اللّه و سلامه علیه چون شیخ ما خرقه گرفت پیش بوالفضل حسن آمد بوالفضل گفت اکنون تمام شد. با میهنه باید شد و خلق را بخدای تعالی خواند و پند داد.
*جلدهای سوم و چهارم کتاب گیتی نامک، به دلایل نامشخصی هنوز منتشر نشده‌اند. این در حالیست که زین العابدین مرتضویان فارسیانی، مدیر انتشارات اطلاعات، در مصاحبه با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) که در ۲۲ تیر ۱۳۸۸ و بعد از مرگ امان‌الله قرشی منتشر شد، اعلام کرد که جلد سوم از مجموعه چهار جلدی گیتی نامک، به زودی منتشر می‌شود که در آن تا حدی به رشته اسامی گیتایی در جهان پرداخته می‌شود. بحثی که تاکنون در جهان مطرح نشده‌است.
اصل دوم متمم قانون اساسی معروف به اصل طراز در دوره دوم مجلس شورای ملی اجرا شد. در این دوره آخوند خراسانی و ملا عبدالله مازندرانی ۲۰ نفر از مجتهدین به مجلس معرفی می‌شوند و در نهایت حاجی میرزا زین العابدین قمی، به اتفاق آراء و آقا سید ابوالحسن اصفهانی و حاجی میر سید علی حائری و آقا سید حسن مدرس قمشه ای و حاجی امام جمعه خوئی، به حکم قرعه، به عنوان مجتهدین ناظر بر مجلس انتخاب شدند.
مروی است که حضرت امام زین العابدین علیه السلام به خادم خود فرمود: «اندکی دست نگاه دارد تا فقیر دعا کند، که دعای سائل فقیر رد نمی شود» و خادم را می فرمود که «چون به سائل چیزی دهی بگو دعا کند» و نیز مروی است که «هرگاه فقرا را چیزی دهید یاد دهید ایشان را که شما را دعا کنند، که دعای ایشان در حق شما مستجاب می شود و در حق خودشان مستجاب نمی شود» و آنچه بعضی از عرفا گفته اند که توقع دعا از فقیر مکنید به جهت اینکه آن یک نوع مکافاتی است خلاف طریقه ائمه علیه السلام و اعتباری ندارد.
رهنمای خلق عالم هست زین العابدین باقر است از بعد او، وز بعد باقر جعفر است