معنی کلمه سجاوندی در لغت نامه دهخدا
سجاوندی. [ س َ وَ ] ( اِخ ) ( الامام ) سراج الدین ابوطاهر محمدبن محمدبن عبدالرشید. رجوع به محمد... شود.
سجاوندی. [ س َ وَ ] ( اِخ ) محمدبن ابی یزید طیفور ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوالفضل السجاوندی القاری ، متوفی 560 هَ. ق. او راست :
1 - «الوقف و الابتداء» که هفت گونه وقف رامیشناساند.
2 - «الموجز» که پنج گونه را در بر دارد.
3 - «عین المعانی » فی تفسیر سبع المثانی.
سجاوندی نخستین کسی است که نشانه های هفتگانه وقف را بکار برده و از این رو این نشانه ها سجاوندی خوانده شده و قرآن ها را که این نشانه ها در آن بکار رود «قرآن سجاوندی » خوانند. رجوع به فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه ج 1 ص 242 و الذریعه ج 9 شود.