قارص
معنی کلمه قارص در لغت نامه دهخدا

قارص

معنی کلمه قارص در لغت نامه دهخدا

قارص. [ رِ ] ( ع ص ) شیر زبان گز. || شیر ترش که بر آن شیرهای دیگر دوشند چندانکه ترشی آن زائل گردد: عدا القارص فحزر؛ ای جاوز الی اَن حمض ؛ بجائی گویند که کار از حد درگذرد. ( منتهی الارب ). رجوع به دزی :«ق رس » و «ق رص » شود. || ( ص ) گزنده. || ( اِ ) کرمکی است شبیه به پشه. ( منتهی الارب ).
قارص. ( اِخ ) خُرسه. قرص. شهری است در قفقاز. در 70هزارگزی جنوب غربی الکساندروپول و 200هزارگزی شمال شرقی ارض روم ( ارزنة الروم ) و ارتفاع آن از سطح دریا1905 گز میباشد. این شهر از لحاظ موقع نظامی اهمیت فراوانی دارد و دارای قلعه های محکم و استحکامات نظامی است و از لحاظ تجارت نیز قابل اهمیت است. از شهرهای بسیار قدیمی است و در کتاب بطلمیوس به نام «خرسه » از آن یاد شده و در جغرافیای عرب قرص ضبط گردیده است. سلجوقیان این شهر را تصرف کردند و به کشورهای اسلامی ملحق ساختند و بعد به تصرف مغول ها درآمد و باز به دست ایرانیان افتاد و در جنگهای چالدران ضمیمه کشورعثمانی گردید. 62 درصد سکنه آن مسلمان و 32 درصد مسیحی هستند و مرکب از طوائف ترکمان و کرد و قرة قالپاق و غیره میباشند. از روزی که این شهر به دست روسها افتاد 60870 تن از سکنه مسلمان آن به مملکت عثمانی مهاجرت کرده اند. ( از قاموس الاعلام ترکی ). مؤلف معجم البلدان آن را قرص ضبط کرده و مینویسد شهری است در ارمنستان از نواحی تفلیس دو روز فاصله است. ( از معجم البلدان چ سعادت مصر ج 7 ص 52 ). و رجوع به کارس شود.

معنی کلمه قارص در فرهنگ فارسی

شهریست قدیمی که امروزه در کشور ترکیه در کنار رود [ قارص چای ] قرار دارد و حدود ۲٠۵٠٠ تن جمعیت آنست و آن سابقا جزو قفقاز محسوب میشد .
خرسه قرص

معنی کلمه قارص در دانشنامه عمومی

قارص ( به ترکی استانبولی: Kars، به ارمنی: Կարս، به کردی: qares، به آذری: Qars ) شهری است در شمال شرقی ترکیه که مرکز استان قارص می باشد. شهر قارص پیش از این مرکز شهرستان سنجق از استان ارزروم بود.
شهر باستانی آنی واقع در استان قارص ترکیه در فهرست میراث جهانی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل متحد «یونسکو» به ثبت رسیده است.
در سده ۱۰ میلادی ناحیه قارص تشکیل یکی از پادشاهی های ارمنی به نام پادشاهی باگراتونی را می داد.
بعدها قارص توسط سلجوقیان، در سده سیزدهم توسط مغول ها و در ۱۳۸۷ توسط تیمور لنگ اشغال شد. همچنین نبرد قارص جنگی بود از سری جنگ های صفویان و عثمانی بین سال های ۱۵۳۲ و ۱۵۵۵ میلادی که در ۲۷ اوت ۱۵۴۸ میلادی روی داد. پس از آن این شهر تا سال ۱۸۷۷ در دست عثمانیان بود. ارگی که توسط سلطان مراد سوم عثمانی ساخته شده بود توانست در برابر محاصره لشکر ایران در سال ۱۷۳۱ به فرماندهی نادر شاه و بعدها در برابر حملات روسیه دوام بیاورد.
این شهر در «نبرد قارص» در جنگ روسیه و عثمانی در ۱۸۷۷–۷۸ به شدت شکست خورد و با عقد قرارداد سن استفانو به روسیه پیوسته شد.
تا این که پس از سقوط شاهنشاهی تزار و قرارداد برست - لیتوسک در ۱۹۱۸ طی ماجراهایی خونین که باعث کوچ تعداد زیادی از اهالی این منطقه با شهرهای مجاور از جمله باکو و تبریز گردید به امپراتوری عثمانی واگذار شد. امروزه نوادگان این افراد در این شهرها به نام زادگاهشان معروف هستند! البته در اثر اشتباهی که در موقع صدور شناسنامه در ایران رخ داده به جای کلمه صحیح قارص کلمه اشتباه قارس درج گردیده است.
• قارص محلی است که داستان برف ( 'Kar' ) ، رمان معروف اورهان پاموک، نویسنده ترکیه ای، در آن قرار دارد.
• شاعر ارمنی، یغیشه چارنتس در قارص به دنیا آمده است.
• فیلسوف و عارف یونانی - ارمنی، جورج ایوانویچ گورجیف دروان کودکی و بلوغ خود را در قارص گذراند.
معنی کلمه قارص در فرهنگ فارسی
معنی کلمه قارص در دانشنامه عمومی
معنی کلمه قارص در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه قارص

معنی کلمه قارص در دانشنامه آزاد فارسی

قارْص (Kars)
کلیسای جامع ارمنی حواریون مقدس، کلیسای جامع ارمنی حواریون مقدس، کلیسای جامع ارمنی حواریون مقدس، مرکز استان قارص، در شمال شرقی ترکیه، کنار رود قارص، در ۱۹۲ کیومتری شمال شرقی اَرزروم و نزدیک ویرانه های آنی، پایتخت قدیم ارمنستان. ۷۸,۵۰۰ نفر جمعیت دارد (۱۹۹۰). در ارتفاع ۱,۷۵۰متری از سطح دریا و نزدیک کوه آرارات، بلندترین قلۀ ترکیه، قرار دارد. در منطقه ای کوهستانی است و آب و هوای بسیار سرد و زمستان های طولانی و پربرف دارد. اقتصاد آن بر پایۀ کشاورزی و دامداری استوار است و پنیر، قالی، نمد، و پارچه های ضخیم تولید می کند. از مراکز جهانگردی زمستانی و توریسم فرهنگی است. ۴۸ کیلومتر از مرز ارمنستان فاصله دارد و جنگ های متعدد و تغییراتی را در مالکیت خود شاهد بوده است و هنوز هم از پایگاه های مهم نظامی است. ازجمله بناهای دیدنی آن است: کلیسای جامع ارمنی حواریون مقدس، از قرن ۵ق/۱۱م چندین بنا به شیوۀ معماری روسی؛ پل سنگی بازالتی بر روی رود آرپاچای (۹۸۷ق/۱۵۷۹)؛ و یک کاخ دو طبقه از سنگ بازالت در دامنۀ قلعۀ قارص (۹۸۷ق/۱۵۷۹). قارص از عصر سنگ تراشیده تاکنون مسکونی بوده است. کارساک ها از ۱۲۷ تا ۱۳۰پ م از قفقاز به این منطقه آمدند. اورارتوها، سکاها، اشکانیان، ساسانیان، رومیان، سلجوقیان، گرجیان، ترکمانان، و عثمانیان بر آن فرمان رانده اند. اوایل قرن ۴ق/۱۰م پایتخت ارمنستان شد. ترک های سلجوقی در اواسط قرن ۵ق/۱۱م و گرجی ها در اوایل قرن ۷ق/۱۳م آن را تصرف کردند. امیرتیمور شهر و باروی آن را که سلجوقیان ساخته بودند، ویران کرد (۷۸۹ق/۱۳۸۶م). عثمانی ها در قرن ۱۰ق/۱۶م به فرمان مراد سوم آن را بازسازی کردند. در ۱۱۱۳ق/۱۶۰۴ شاه عباس کبیر آن را تصرف کرد. در ۱۲۴۶ق/۱۸۲۸ روس ها آن را تسخیر کردند و کنگرۀ برلین شهر و نواحی پیرامون آن را به روس ها واگذار کرد (۱۲۹۵ق/۱۸۷۸)؛ در حالی که بر طبق پیمان های صلح، قارص به ترکیه بازگردانده شده بود. پیمان برست لیتوفسک مجدداً آن را به دولت عثمانی بازگرداند (۱۳۳۷ق/۱۹۱۸) و پیمان بین ترکیه و شوروی (۱۳۴۰ق/۱۹۲۱) در قارص امضا شد. این شهر که در گذشته ۱۰۰هزار نفر جمعیت داشت، پس از حملۀ مغول ها در ۶۳۷ق/۱۲۳۹م متروکه شد. قارص درگذشته از منزلگاه های جادۀ ابریشم بود.

جملاتی از کاربرد کلمه قارص

به دنبال پیروزی نیروهای متفقین بر آلمان و متحدانش، ارتش جمهوری ارمنستان در آغاز ۱۹۱۹ مناطق گیومری و قارص را تصرف کرد. منطقه اخیر به ویژه برای دولت جدید ارمنستان حایز اهمیت بسیار بود، زیرا زمین‌های قابل کشت و زرع گندم در آنجا واقع بود و از آنجا ممکن بود آذوقه خواربار کشور را از لحاظ غلات تأمین کرد.
قلمرو مورد مناقشه در اطراف قارص و اردهان از سال ۱۸۷۸ تا ۱۹۲۱ تحت کنترل امپراتوری روسیه بود، زمانی که توسط روسیه به ترکیه واگذار شد، اقوامی که اکنون متعلق به جمهوری‌های سوسیالیستی شوروی شوروی بودند، در آن ساکن بود. مولوتف استدلال کرد اراضی که شوروی در زمان ضعف اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۱ واگذار کرده‌است، همانند آنچه در خصوص مرز خود را با لهستان و ترکیه انجام داده بود مشروعیت ندارد.
وی در ۱۶ سپتامبر ۱۸۹۵ در قارص به دنیا آمد . وی عضو اتحادیه نویسندگان شوروی بود. همچنین برندهٔ جوایزی همچون چهره فرهنگی شایسته ارمنستان شوروی شده‌است. وی در ۲۲ ژوئن ۱۹۷۹ در سن ۸۳ سالگی در ایروان درگذشت.
استان شیراک بخش شمال غربی ارمنستان را اشغال می‌کند و مساحتی معادل ۲۶۸۰ کیلومتر مربع (۹٪ از کل مساحت ارمنستان) را در بر می‌گیرد. شیراک با استان لوری از شرق، استان آراگاتسوتن از جنوب، استان قارص ترکیه از غرب، و منطقه سامتسخه-جاواختی گرجستان از شمال مرز مشترک دارد.
سرانجام پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای روسیه با ایران در سال ۱۸۲۸، کُردها مجال یافتند تا به عنوان رعیت به گرجستان بازگردند. در اواسط سده ۱۹، شمار مهاجرین کُرد در گرجستان فزونی گرفت و از ابتدای سدهٔ ۲۰، تعداد زیادی از کُردهای شهرهای وان، قارص و سایر مناطق کردنشین ترکیه برای در امان ماندن از فشار حکام عثمانی و نیز عدم تمایل آنها به گرویدن به دین اسلام، به گرجستان روی آوردند.
با ضعف خلافت، آشوت یکم از دودمان باگراتونی فرصت را غنیمت شمرد و در ۸۸۵ میلادی خود را پادشاه ارمنستان خواند و توانست هم از سوی خلیفه و هم امپراتور بیزانس برای پادشاهی‌اش تایید بگیرد. آشوت سوم پایتخت را از قارص به آنی منتقل نمود. آنی به زودی به مهمترین مرکز اقتصادی و فرهنگی منطقه بدل گردید. در ۱۰۴۵ میلادی بیزانس بر قلمرو باگراتونی مسلط شد و پادشاهی ایشان را برانداخت. ولی در ۱۰۶۴ سلجوقیان رومیان را از منطقه بیرون راندند و خود کنترل این سرزمین‌ها را به دست گرفتند.
در ۱۸۷۸ میلادی و پس از اتمام جنگ روسیه تزاری و امپراتوری عثمانی، بر اساس توافق‌نامه‌ای (عهدنامه قارص) بین این دو کشور، آنی به منزلهٔ بخشی از ناحیهٔ قارص به روسیهٔ تزاری واگذار شد. با شروع جنگ جهانی اول، آنی نیز به مانند دیگر بخش‌های ارمنستان غربی به میدان نبرد تبدیل شد. در پاییز ۱۹۲۰ میلادی، سپاهیان تُرک، آنی را به تصرف خود درآوردند و بر اساس عهدنامه‌ای که در ۱۶ مارس ۱۹۲۱ میلادی بین روسیه و تُرک‌ها امضاء شد آنی تحت حکومت تُرک‌ها قرار گرفت.
ایستگاه مرکزی راه‌آهن گنجه پایانه راه‌آهن ملی و بین‌المللی این کشور است. راه‌آهن باکو – تفلیس – قارص که مستقیماً ترکیه، گرجستان و جمهوری آذربایجان را به هم متصل می‌کند، در سال ۲۰۰۷ میلادی آغاز به ساخت کرد و در سال ۲۰۱۷ ساخت آن به پایان رسید. این خط ریلی گنجه را به تفلیس در گرجستان متصل می‌کند و از آنجا به سوی آخالکالاکی و قارص در ترکیه ادامه می‌یابد.
راه‌آهن باکو – تفلیس – قارص به طور مستقیم این شهر را به کشورهای ترکیه و گرجستان متصل می‌کند.
جنگ عثمانی و صفوی اندکی پیش از مرگ پدر احمد یکم (محمد سوم) آغاز شده بود. احمد یکم پس از به تخت نشستن، زاده یوسف سنان پاشا را به عنوان رهبر سپاه شرق منصوب کرد. ارتش عثمانی در ۱۵ ژوئن ۱۶۰۴ از قسطنطنیه حرکت کرد اما خیلی دیر شده بود، و زمانی که در ۸ نوامبر ۱۶۰۴ به جبهه شرقی رسید، ارتش صفوی ایروان را تصرف کرد و وارد ایالت قارص شد و فقط قوای عثمانی می‌توانست در آخالتسیخه آنها را متوقف کند. با وجود مساعد بودن شرایط، یوسف سینان پاشا تصمیم گرفت برای زمستان در وان بماند، اما پس از آن به ارزروم لشکر کشید تا از حمله صفویان جلوگیری کند. این امر باعث ناآرامی در سپاه عثمانی شد و آن سال عملاً برای عثمانی‌ها هدر رفت و بی‌نتیجه ماند.