طاهر مقدسی

معنی کلمه طاهر مقدسی در لغت نامه دهخدا

طاهر مقدسی. [ هَِ رِ م َ دِ / م ُ ق َدْ دَ ] ( اِخ ) از طبقه ثالثه است از بزرگان مشایخ شام ، و قدمای ایشان. ذوالنون مصری را دیده ، و با یحیی جلا صحبت داشته ، عالم بوده. گویند شبلی وی را حبرالشام خواندی. طاهر مقدسی گوید: ذوالنون مرا گفت : العلم فی ذات الحق جهل ، والکلام فی حقیقة المعرفة حیرة، و الاشارة عن المشیر شرک ، شیخ الاسلام گفت که سخن در ذات حق جهل است که هیچکس را در ذات اﷲ سخن نیست ، وروا نبود که گوید مگر آنکه خدای تعالی را و پیغمبر وی گفت وی را، و گفت : آن دانستنی نیست و جز تصدیق و تسلیم در آن روی نیست و سخن در معرفت و حقیقت حیرت است که او خود، خود را شناسد بحق الحقیقة، دیگر همه عاجزند و متحیر، و او عجز رهی را از معرفت خود بفضل خودمعرفت می انگارد. و مصطفی صلی اﷲ علیه و آله و سلم میگوید در ثناء و دعاء خداوند: لاابلغ مدحتک و لااحصی ثناء علیک ، انت کما اثنیت علی نفسک. حق تعالی میگوید: ولایحیطون به علماً. از وی همین ذاتی که اوست خدای یگانه بی همتا و اشارت از مشیر شرک ، شرک است ، یعنی شرک خفی که اشارت را اشارت کننده ای باید داد و به دوگانگی درنیاید. هست بحقیقت اوست ، و دیگر همه بهانه ، و وی در بود و هستی یگانه. الا کل شی ما خلااﷲ باطل. طاهرمقدسی گوید: اگر مردمان نور عارف ببینند در آن بسوزند، و اگر عارف نور وجود ببیند در آن بسوزد، و هم وی گوید: حدالمعرفة التجرد من النفوس و تدبیرها فیها یحل و یصغر ( کذا؟ ). ( نفحات الانس ص 129 چ توحیدی پور ).

معنی کلمه طاهر مقدسی در دانشنامه آزاد فارسی

طاهر مَقْدِسی (قرن ۴ق)
از رجال صوفیه. اهل شام و در شمار نخستین مشایخ این دیار بود. با صحبت یحیی بن جلّاء به سلک تصوف درآمد. با ذوالنون مصری و شبلی نیز مصاحبت داشت. شبلی او را حِبر أهل شام می خواند. او را به کثرت علم نیز ستوده اند. ابوالقاسم دمشقی صوفی و عبداللّه بن محمّد دمشقی درشمار یاران او بوده اند. از او اشاراتِ بسیاری، به ویژه دربارۀ معرفت، به جای مانده است.

جملاتی از کاربرد کلمه طاهر مقدسی

ابن‌خردادبه، بذ (نام کهن دژ بابک) را رستاقی در آذربایجان نوشته و شهر بذ را «مدینة بابک» نامیده‌است. طبری، بذ را قریه و شهری در حدود اردبیل نوشته‌است. مطهربن طاهر مقدسی آن را شهری با دیوارهای استوار خوانده‌است. ابن ندیم از آنجا به عنوان سرزمینی کوهستانی یاد کرده‌است. یاقوت آن را کوره‌ای میان آذربایجان و اران نوشته‌است. مسعودی، بذ را به صیغه تثنیه، بذین نامیده که در کنار رود ارس واقع بوده‌است. وی در جایی بذین را ناحیه و کوهی در آذربایجان دانسته، در جای دیگر آن را در آذربایجان و اران نوشته‌است. ابن عبدالمنعم نیز کوه بذین را در اران دانسته‌است ابودُلَف و یاقوت ذکر کرده‌اند که آب و هوای قلعه بذ ابری و مه‌آلود است.