معنی کلمه خوف از خدا در دانشنامه اسلامی
لازم است انسان از خداوند ترس داشته باشد.«یـبنی اسرءیل اذکروا نعمتی... وایـی فارهبون؛ ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید.»«ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره لئلا یکون للناس علیکم حجة الا الذین ظـلموا منهم فلا تخشوهم واخشونی....؛ و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! تا مردم، جز ظالمان (که دست از لجاجت برنمی دارند،) دلیلی بر ضد شما نداشته باشند (زیرا از نشانه های پیامبر، که در کتب آسمانی پیشین آمده، این است که او، به سوی دو قبله، نماز می خواند.) از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید! (این تغییر قبله، به خاطر آن بود که) نعمت خود را بر شما تمام کنم، شاید هدایت شوید.»«. . واعلموا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه....؛ ... و بدانید خداوند آنچه را در دل دارید، می داند! از مخالفت او بپرهیزید! و بدانید خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمی کند).»«. . ویحذرکم الله نفسه...؛ ... خداوند شما را از (نافرمانی) خود، بر حذر می دارد و بازگشت (شما) به سوی خداست.» «انما ذلکم الشیطـن یخوف اولیاءه فلا تخافوهم وخافون ان کنتم مؤمنین؛ این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی اساس،) می ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!»«... الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون...؛ ... امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند بنا بر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم....»«لـئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لاقتلک انی اخاف الله رب العــلمین؛ اگر تو برای کشتن من، دست دراز کنی، من هرگز به قتل تو دست نمی گشایم، چون از پروردگار جهانیان می ترسم.»«. . فلا تخشوا الناس واخشون... ؛ ... بنا بر این، (بخاطر داوری بر طبق آیات الهی،) از مردم نهراسید! و از من بترسید! و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید! و آنها که به احکامی که خدا نازل کرده حکم نمی کنند، کافرند.»«واطیعوا الله واطیعوا الرسول واحذروا فان تولیتم فاعلموا انما علی رسولنا البلـغ المبین؛ اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روی برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگری نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است).»«یـایها الذین ءامنوا لیبلونکم الله بشیء من الصید تناله ایدیکم ورماحکم لیعلم الله من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خداوند شما را به چیزی از شکار که (به نزدیکی شما می آید، بطوری که) دستها و نیزه هایتان به آن می رسد، می آزماید تا معلوم شود چه کسی باایمان به غیب، از خدا می ترسد و هر کس بعد از آن تجاوز کند، مجازات دردناکی خواهد داشت.»«ولما سکت عن موسی الغضب اخذ الالواح وفی نسختها هدی ورحمة للذین هم لربهم یرهبون؛ هنگامی که خشم موسی فرو نشست الواح (تورات) را برگرفت و در نوشته های آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خویش می ترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند).»«الا تقـتلون قومـا نکثوا ایمـنهم وهموا باخراج الرسول وهم بدءوکم اول مرة اتخشونهم فالله احق ان تخشوه ان کنتم مؤمنین؛ آیا با گروهی که پیمانهای خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی کنید؟! در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند آیا از آنها می ترسید؟! با اینکه خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!»«انما یعمر مسـجد الله من ءامن بالله والیوم الاخر واقام الصلوة وءاتی الزکوة ولم یخش الا الله فعسی اولـئک ان یکونوا من المهتدین؛ مساجد خدا را تنها کسی آباد می کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد امید است چنین گروهی از هدایت یافتگان باشند.»«والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل ویخشون ربهم...؛ و آنها که پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده، برقرار میدارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب (روز قیامت) بیم دارند»«وقال الله... فایـی فارهبون• ... افغیر الله تتقون؛ خداوند فرمان داده: «دو معبود (برای خود) انتخاب نکنید معبود (شما) همان خدای یگانه است تنها از (کیفر) من بترسید! • آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست و دین خالص (نیز) همواره از آن او می باشد آیا از غیر او می ترسید؟»«فقولا له قولا لینـا لعله یتذکر او یخشی؛ اما بنرمی با او سخن بگویید شاید متذکر شود، یا (از خدا) بترسد.»وقالوا اتخذ الرحمـن ولدا سبحـنه بل عباد مکرمون• ... • وهم من خشیته مشفقون. آنها گفتند: خداوند رحمان فرزندی برای خود انتخاب کرده است! او منزه است (از این عیب و نقص) آنها (فرشتگان) بندگان شایسته اویند. • .... . • او اعمال امروز و آینده و اعمال گذشته آنها را می داند و آنها جز برای کسی که خدا راضی (به شفاعت برای او) است شفاعت نمی کنند و از ترس او بیمناکند.»«الذین یخشون ربهم بالغیب...؛ همانان که از پروردگارشان در نهان می ترسند، و از قیامت بیم دارند!»«الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم...؛ همانها که چون نام خدا برده می شود، دلهایشان پر از خوف (پروردگار) می گردد و شکیبایان در برابر مصیبتهایی که به آنان می رسد و آنها که نماز را برپا می دارند، و از آنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند.»«ان الذین هم من خشیة ربهم مشفقون؛ مسلما کسانی که از خوف پروردگارشان بیمناکند.»«ومن یطع الله ورسوله ویخش الله ویتقه فاولـئک هم الفائزون؛ و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد، چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند.» «واذ تقول للذی انعم الله علیه وانعمت علیه امسک علیک زوجک واتق الله وتخفی فی نفسک ما الله مبدیه وتخشی الناس والله احق ان تخشـه...؛ (به خاطر بیاور) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی (به فرزند خوانده ات «زید») می گفتی: همسرت را نگاه دار و از خدا بپرهیز! (و پیوسته این امر را تکرار می کردی) و در دل چیزی را پنهان می داشتی که خداوند آن را آشکار می کند و از مردم می ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی! هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان- هنگامی که طلاق گیرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنی است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود).»«الذین یبلغون رســلـت الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله....؛ (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است.»«. . انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب....؛ .... تو فقط کسانی را بیم می دهی که از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر کس پاکی (و تقوا) پیشه کند، نتیجه آن به خودش بازمی گردد و بازگشت (همگان) به سوی خداست.»«. . انما یخشی الله من عباده العلمـؤا...؛ و از انسانها و جنبندگان و چهارپایان انواعی با رنگهای مختلف، (آری) حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می ترسند خداوند عزیز و غفور است.»«انما تنذر من اتبع الذکر وخشی الرحمـن بالغیب...؛ تو فقط کسی را انذار می کنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده.»«لو انزلنا هـذا القرءان علی جبل لرایته خـشعـا متصدعـا من خشیة الله...؛ اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، می دیدی که در برابر آن خاشع می شود و از خوف خدا می شکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم می زنیم، شاید در آن بیندیشید!»«ان الذین یخشون ربهم بالغیب لهم مغفرة واجر کبیر؛ (اما) کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند، مسلما آمرزش و پاداش بزرگی دارند.»«انا نخاف من ربنا یومـا عبوسـا قمطریرا؛ ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزی که عبوس و سخت است.»«واهدیک الی ربک فتخشی؛ و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی).»«جزاؤهم عند ربهم جنـت عدن تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا رضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک لمن خشی ربه؛ پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهای بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش جاری است همیشه در آن می مانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد.»
لزوم ترس از مقام پروردگار
لازم است انسان از مقام پروردگار ترس داشته باشد.«ولنسکننکم الارض من بعدهم ذلک لمن خاف مقامی وخاف وعید؛ و شما را بعد از آنان در زمین سکوت خواهیم داد، این (موفقیت)، برای کسی است که از مقام (عدالت) من بترسد و از عذاب (من) بیمناک باشد!»«ولمن خاف مقام ربه جنتان؛ و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشتی است!»واما من خاف مقام ربه ونهی النفس عن الهوی• فان الجنة هی الماوی. و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد، • قطعا بهشت جایگاه اوست.»
لزوم یاد خدا
...