باخراج

معنی کلمه باخراج در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)خرج (۱۸۲ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه باخراج

مشارق الارض نواحی فلسطین است و زمین قدس و عرانین شام، و مغارب اخریات غرب است و شیب زمین مصر. الَّتِی بارَکْنا فِیها این‌ها و الف در فیها با مشارق شود زمین شام، که جای دیگر گفت: بارَکْنا حَوْلَهُ، امّا مغارب دار الفاسقین است و در تحت آن نشود. و روا باشد که مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا بعموم برانند و جمله زمین در تحت آن شود، که در روزگار داود و سلیمان ملک ایشان بهمه زمین برسید، و ایشان را دسترس بود بهمه جهان. الَّتِی بارَکْنا فِیها یعنی باخراج الزّرع و الثمار و الانهار و العیون.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها باخراج الزرع و الاشجار عنها و الارض المیتة التی لیست بمنبتة سمّیت میتة لانّه لا ینتفع بها کما لا ینتفع بالمیتة، لَیَقُولُنَّ اللَّهُ، ای هم مقرّون بذلک، قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ، علی قیام حجتی و صدق لهجتی، قل الحمد للَّه علی اقرارهم و لزوم الحجة علیهم، قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا و اعاذنا من الجهل الذی اضل به هؤلاء الکفار بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ ما یلزمهم فی اقرارهم هذا من الحجة علی ان یعبدوا اللَّه وحده دون غیره.