بهاءالله

معنی کلمه بهاءالله در دانشنامه آزاد فارسی

بَهاءُالله (تهران ۱۲۳۳ـ عکّا ۱۳۱۰ق)
(لقبِ میرزا حسینعلی نوری) مؤسس فرقۀ بهائی. پدرش از مستوفیان و منشیان محمدشاه قاجار بود. نخست از پیروان سید علی محمد شیرازی، مشهور به باب، بود. درپی سوءقصد بابیه به ناصرالدین شاه به زندان افتاد. سپس به عراق تبعید شد و در بغداد به برادر کوچک ترش، میرزا یحیی نوری معروف به صبح ازل که باب وی را به جانشینی خود برگزیده بود، پیوست. چون بین بابیه و مسلمانان در بغداد اختلافاتی درگرفت دولت عثمانی آنان را به استانبول و سپس از آن جا به اَدِرنه انتقال داد و حدود پنج سال در آن جا ماندند. در اَدِرنه میرزا حسینعلی نوری ادعا کرد کسی که باب به نام «مَن یُظْهِرُهُُ الله» ظهور او را پیش گویی کرده است، اوست (۱۲۸۰ ق). برادرش، صبح ازل، دعوی او را به شدت تکذیب کرد. بدین ترتیب بین پیروان بهاءالله (بهائیه) و طرفداران خلیفۀ باب (ازلیه) تفرقه افتاد و درگیری هایی نیز به وجود آمد لذا دولت عثمانی این بار بهاءالله را به شهر عکّا در فلسطین و صبح ازل را به جزیرۀ قبرس تبعید کرد. بهاءالله در عَکّا به نشر مذهب جدید خود پرداخت و کتابی به نام اقدس نوشت که بنیاد تعالیم اوست. افکار و تعالیم او بیشتر به وسیله فرزندش، عباس افندی، ملقب به عبدالبهاء، نشر یافت. بهاءالله در عکا درگذشت و در همان جا نیز مدفون شد. دیگر آثارش عبارت اند از ایقان، هفت وادی، کلمات مکنونه، کتاب الشیخ، و ادعیه.

معنی کلمه بهاءالله در ویکی واژه

بهاءالله (جمع بهاءالله‌ها)
#

جملاتی از کاربرد کلمه بهاءالله

بهاءالله آثاری هم به زبان فارسی سره دارد که کلمات عربی در آن دیده نمی‌شود. مخاطب این آثار زرتشتیان و بهائیانی بودند که پیشینه دینی زرتشتی داشتند.
دلیل مذهبی بهائی‌ستیزی این بود که برخی مجتهدان دینی و حکومت ادعا می‌کردند پس از اسلام دین جدیدی نباید ظاهر شود. از نظر اجتماعی و سیاسی علّت مخالفت آن بود که در صورت قبول ادعای باب و بهاءالله، قدرت مادی و مذهبی و سیاسی طبقهٔ روحانیون و حکومت با چالش‌های جدّی روبه‌رو می‌شد.
در صدور این فرمان دخالتهای نزدیک عالی پاشا و فؤاد پاشا نخست‌وزیر و وزیر خارجه وقت عثمانی و احتمالاً فشار ایران برای تبعید بهاءالله و ازل به مناطق دور افتاده‌تر بسیار مؤثر بوده‌است. اگرچه ممکن است انگیزه‌های عالی پاشا و فؤاد پاشای تجدد خواه از انگیزه‌های سلطان عبدالعزیز مرتجع متفاوت بوده باشد، ولی تصمیم نهایی آنها یکسان بود. نگرانی‌های دو پاشای مذکور از جنبشی سیاسی - مهدوی می‌آمد در حالی که سلطان عبدالعزیز از بدعت در دین بیمناک بود. از سوی دیگر بعضی منابع درگیری بین دو گروه بهائی و ازلی را علت تبعید می‌دانند.
بهاءالله، مانند سید علی‌محمد باب، ادعا کرد که منجی وعده داده شده در همه ادیان، شامل مزدیسنا، است. مطابق بهائیت، مزدیسنا یکی از نه دین شناخته شده جهان است و در نوشته‌های مقدسش ظهور بهاءالله پیشگویی شده‌است. بر اساس باور بهائیان، بهاءالله یکی از نوادگان زرتشت و یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، بوده‌است. بهائیان زرتشت را در کنار بودا، کریشنا، محمد و موسی، و عیسی همچون باب و بهاءالله به عنوان یکی از مظاهر ظهور به شمار می‌آورند. از نوروز که معتقدند زرتشت مبتکر آن بوده‌است، به عنوان یکی از نه روز مقدس سال در تقویم بهائیان یاد شده‌است. در این تقویم نوروز، روز اول سال و جشن پایان روزه‌داری است.
به دستور امیرکبیر، سید باب رهبر جنبش بابیه در تبریز تیرباران شد و بابیان به شدت سرکوب شدند. پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب به دنبال «من یظهره الله» می‌گشتند. در سال ۱۲۷۹ قمری، بهاءالله خود را «من یظهره الله» یا همان موعود کتاب بیان خواند. اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نام گرفتند. گروه کوچک که به پیروی از میرزا یحیی صبح ازل، بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند که تعداد آن‌ها اکنون اندک است.
نفحات ظهور حضرت بهاءالله، ادیب طاهرزاده، صفحه ۵۱ پیوند به صفحه کتاب
عباس افندی (۱۲۲۳–۱۳۰۰ هجری شمسی، ۱۸۴۴–۱۹۲۱ میلادی) فرزند ارشد بهاءالله که به نام عبدالبهاء شناخته می‌شود، سومین شخصیت محوری آیین بهائی است که پدرش بهاءالله آنچنانکه در کتاب اقدس و نیز در کتاب عهدی اشاره کرده‌است، وی را به مقام جانشین، مبیّن و مفسر متون بهائی برگزید. او در فاصلهٔ سال‌های ۱۸۹۲ تا ۱۹۲۱ میلادی مسئولیّت ادارهٔ جامعهٔ بهائی را برعهده داشت. بهائیان عبدالبهاء را مفسّر و تبیین کنندهٔ رسمی آثار بهائی، جلوهٔ تمامی آرمان‌ها و ایده‌آل‌های بهائی و معمار نظم جهانی بهاءالله می‌دانند.
عبدالبهاء در سفرهای خود به غرب، پیام جهانی و آموزه‌های اجتماعی بهاءالله را مفصلاً شرح داد. او برای رساندن پیام صلح جهانی در زمانی که ابراز برتری غرب در همه ابعاد ـ سیاسی ـ اجتماعی، مادی و فرهنگی، روابط شرق و غرب را ناهنجار کرده بود به غرب سفر نمود. به گفتهٔ وی، ارزش این سفرها تنها در آینده مشخص خواهد شد. زیرا تا آن روز هیچ‌کس با هدفی مانند او از ایران به آمریکا سفر نکرده بود، و اشاره نمود که شاید بتوان گفت سفر ما اولین سفر بسیار مهم شرقی‌ها به آمریکاست.
تقریباً دو سوم از آثار بهاءالله به زبان عربی است و مابقی یا به زبان فارسی یا به تلفیقی از هر دو زبان تحریر گشته. سبک عربی مورد استفاده او با سبک عربی مورد استفاده در متون مذهبی ایران در قرن نوزدهم میلادی متفاوت است. در فارسی نیز اگر چه سبک مورد استفاده با فارسی زمان خود مطابقت دارد، اما مکرراً از کلماتی با ریشه عربی استفاده شده‌است. البته بهاءالله آثاری به فارسی سره نیز دارد که در آنها هیچ کلمه‌ای با ریشه عربی دیده نمی‌شود.مخاطب این آثار زرتشتیان و بهائیانی بودند که پیشینه دینی زرتشتی داشتند.
بهاءالله از این اثر به عنوان اولین و بزرگ‌ترین کتاب‌ها یاد می‌کند و شوقی افندی آن را قرآن دوران بابی می‌داند. اما این اثر اولین نوشته باب نیست بلکه اولین نوشته او پس از آغاز دعوتش است. به عنوان مثال قبل از آن باب نوشتن تفسیری بر سوره بقره را آغاز کرده بود. اما این تفسیر از دو بخش تشکیل می‌شود که بخش اول از آغاز سال ۱۲۶۰ هجری قمری شروع و در انتهای سال به پایان رسیده‌است درحالی‌که بخش دوم همگی پس از آغاز دعوتش بوده‌است.