بنا. [ب ُ ] ( اِ ) بلغت زند، پی. بنیاد. ( از ناظم الاطباء ). بنا. [ ب ِ ] ( از ع ، اِ ) عمارت. ( غیاث اللغات ). عمارت. لاد. ساختمان. ( ناظم الاطباء ). مقابل عرصه. مقابل اعیانی. آن قسمت از خانه که در آن ساختمانی هست. در تداول عامه بفتح باء گفته شود. ( از یادداشتهای مرحوم دهخدا ) : بناهای آباد گردد خراب ز باران و از گردش آفتاب.فردوسی.از چندان باغهای خرم و بناهای جانفزا... چهار پنج گز زمین بسنده کرد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 382 ). کسانی که شهرها و دیهه ها و بناها و کاریزهاساختند... بگذاشتند و برفتند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 339 ). در عالم دوم که بود کارگاهشان ویران کنندگان بنا و بناگرند.ناصرخسرو.محتاج بلشکر نه ای ایرا که ز دولت دارنده لشکرگه این هفت بنائی.خاقانی.بنای قصر مشید آسمان ساخت. ( سندبادنامه ص 2 ). بدین خان کو بنا بر باد دارد مشو غره که بد بنیاد دارد.نظامی.رجوع به بناء شود. || بیخ عمارت. ( غیاث اللغات ). پی. بن. لاد. بنیان. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : چون نباشد بنای خانه درست بی گمانم بزیر رشت آئی.فرالاوی.لاد را بر بنای محکم نه که نگهدار لاد بن لاد است.فرالاوی.میر کز گوهر پاکیزه محمود بود همچو محمود بنای کرم و جود بود.منوچهری.بنای کار بر حیلت باید نهاد. ( کلیله و دمنه ). رجوع به بناء شود. || قرار. برقراری. ( ناظم الاطباء ): هرگونه چیز داشت جهان تا بنای داشت ملکی قوی چو ملک ملک ارسلان نداشت. - بنا گذاشتن ؛ قرار گذاشتن. ( از ناظم الاطباء ). - || طرح ریختن. نقشه ساختمان نهادن : گردون بنای حسن ترا بر زمین گذاشت روزی که رنگ خانه گل را بهار ریخت.دانش ( از آنندراج ). بنا. [ ب َن ْ نا ] ( از ع ، ص ) معمار و بسیار بناکننده. ( غیاث اللغات ) : معمار دین آثار او دین زنده از کردار او گنجی است آن دیوار او از خضر بنّا داشته.خاقانی.بل خشت زرین زان بنان شد درخوی خجلت نهان چون خشت گل در آبدان از دست بنّا ریخته.خاقانی.
معنی کلمه بنا در فرهنگ معین
(بَ نّ ) [ ع . ] ( اِ. ) کارگر ساختمانی ماهر که زیر نظر معمار یا مهندس کارهای ساختمانی انجام می دهد. (بَ ) [ ع . بناء ] ( اِ. ) ساختمان ، ج . ابینه .
معنی کلمه بنا در فرهنگ عمید
کسی که پیشه اش ساختن خانه و سایر کارهای ساختمانی است، سازندۀ عمارت، گِلکار، والادگر، راز. ۱. عمارت، ساختمان. ۲. بُن، پایه، اساس. ۳. (اسم مصدر ) ساختن. * بنا کردن: (مصدر متعدی ) عمارت کردن، ساختمان کردن، ساختن عمارت. * بنا نهادن: (مصدر متعدی ) ۱. ساختمان کردن. ۲. بنیاد کردن، بنا کردن، قرارگذاشتن.
معنی کلمه بنا در فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) بر آوردن ساختن. ۲ - ( اسم ) عمارت ساختمان هر نوع ساختمان که برای سکونت و استفاده انسان و حیوان و جا دادن اشیائ بکار رود . جمع : ابنیه . ۳ - قرار برقراری . ۴ - بنیاد اساس . ۵- شکل . ۶- عدم تغییر اواخر کلمات مقابل اعراب. یا بنائ آهنی.یا بنائ سیمانی. یا بنائ بودن . قرار بودن : ( بنا بود که دیگر دروغ نگویی ) یا بنائ باب رسانیدن.۱ - ساختمان استوار کردن . ۲ - خراب کردن ساختمان . معمار و بسیار بنا کننده ٠
معنی کلمه بنا در دانشنامه عمومی
بنا (بورکینافاسو). بنا شهری در شهرستان سولنزو در استان بانوا در بورکینافاسوی غربی است و جمعیت آن ۱۱, ۹۶۳ نفر است. بنا (پیمونت). بنا ( به ایتالیایی: Benna ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان بیه لا واقع شده است. بنا ۹٫۴ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۱۷۰ نفر جمعیت دارد و ۲۷۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
معنی کلمه بنا در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی بَنَّاءٍ: بنّا-کسی که بنا (هر ساختمانی که بر آن قبه و بارگاه گذارند)را می سازد معنی أَتَبْنُونَ: آیا بنا می کنید معنی ﭐبْنُواْ: بنا کنید معنی مَّبْنِیَّةٌ: بنا شده معنی بَنَاهَا: آن را بنا کرد معنی بَنَوْاْ: بنا کردند - ساختند معنی بَنَیْنَا: بنا کردیم معنی بُنیَان: اساس- بنیان - بنا معنی دَمْدَمَ: فرو ریخت (از دمدمه به معنی خراب کردن بنا بر روی کسی است) معنی رَاکِعاً: رکوع کننده (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . ) معنی رَاکِعُونَ: رکوع کنندگان (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . ) معنی رَّاکِعِینَ: رکوع کنندگان (رکوع - بنا به گفته راغب - به معنای مطلق انحنا و خم شدن است . ) معنی نَتَّخِذَنَّ: حتماً می گیریم (عبارت "لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِداً "یعنی :مسلّماً مسجدی بر روی [جایگاه] آنان بنا خواهیم کرد) معنی فَرْثٍ: کثافاتی که در رودهها ست و در روده بزرگ جمع میشود ، ولی وقتی به خارج آمد آن را سرگین گویند (بنا به روایتی مقصود از فرث ، آن چیزی است که در شکمبه است) ریشه کلمه: ب (۲۶۴۹ بار)نا (۱۱۸۲ بار)
معنی کلمه بنا در ویکی واژه
بنا (جمع بناها) costruzione muratore بناء ساختمان، ابینه. کارگر ساختمانی ماهر که زیر نظر معمار یا مهندس کارهای ساختمانی انجام میدهد. پِی. بُنیاد.
جملاتی از کاربرد کلمه بنا
بنای عمر ترا رخنه افکند به اساس غم عروسی قاسم شهادت عباس
بنام تست جهانگیری و جهانداری همه بسیط جهان صیت گیرودار تو باد
این سمفونی نقطهٔ عطفی در آهنگسازی سبک کلاسیک است. این اثر معادل دو برابرِ طولِ سمفونیهای یوزف هایدن و ولفگانگ آمادئوس موتسارت است. اولین موومان (با تکرار اکسپوزیسیون)، تقریباً به اندازهٔ یک سمفونی دورهٔ سنتی موسیقی کلاسیک است. از لحاظ موضوعی، این زمینهٔ احساسیتری از سمفونیهای اولیهٔ بتهوون را پوشش میدهد و بنابراین نقطهٔ عطفِ مهمی در انتقال از کلاسیک به رمانتیسم است که میتواند «موسیقی هنری غرب» را در دهههای ابتدایی قرن نوزدهم تعریف کند.[نیازمند منبع]
وکیل بیهنر از موش مرده میترسد ولی ز مردن ابناء نوع خائف نیست
همچو ابنای روزگار او نیز تنک چشمی خویش کرد اظهار
بنابر نظر برخی محققین اردستان جزو املاک رستم دستان بوده و مردم شهر هر ساله مبلغ معینی به رستم می پرداخته اند و رستم در آنجا ارگی داشته به نام ارگ رستم دستان که به مرور زمان تبدیل به کلمه اردستان شده است. پس از رستم چون شغاد برادرش مطالبه منال اردستان را نمود مردم زیر بار پرداخت آن نرفتند، شغاد به اردستان لشکر کشید و با مردم آنجا جنگید و اردستان را فتح کرد و شهر را به خرابه ای تبدیل نمود و از آن تاریخ معروف شده که اردستانیها باج به شغاد ندادند.
بنابر نظریهای ریشههای علائم ای جینگ(یی جینگ، یی چینگ و بسیاری تلفظات دیگر) از خطوط پشت لاکپشت اقتباس شده است و افسانهها کشف هشت سهخطی (باگوآ) به فوهسی امپراتور اسطورهای چین نسبت میدهند.
چون خون خورم بناله، میلم زیاده باشد بی نغمه خوش نباشد، جایی که باده باشد
جمعیت این روستا (بنابر سرشماری سال ۱۳۹۵) ۹۴۶ نفر (۲۹۴ خانوار) است.
آموزشکده فنی و حرفهای سما واحد ساوه از سال تحصیلی ۸۴–۸۳ فعالیت خود را آغاز و در حال حاضر دارای ۲ ساختمان آموزشی در زمینی به مساحت ۱۴۶۱۶ متر مربع و زیربنای ۴۱۶۰ مترمربع و یک مجتمع کارگاهی با زیربنای حدود ۸۰۰ مترمربع در سه طبقه دارای ۱۲۰۰ نفر دانشجوی مشغول به تحصیل، ۸ نفر هیئت علمی تمام وقت و ۱۲۵ نفر هیئت علمی مدعو و ۴۵ نفر کارمند در ۹ رشته شامل الکترونیک، الکتروتکنیک، متالورژی، صنایع فلزی، حسابداری، ساختمان، کامپیوتر، امور دامی و امور زراعی است و مجهز به ۴ سایت کامپیوتر و اینترنت با تمام امکانات، کارگاهها و آزمایشگاههای رشتههای الکترونیک و الکتروتکنیک و متالورژی و صنایع فلزی و آزمایشگاه رباتیک است.
محمدابراهیم همت (۱۲ فروردین ۱۳۳۴ – ۱۷ اسفند ۱۳۶۲) معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بهشمار میآمد و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله را برعهده داشت. وی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند، سپس به ایران بازگشت و در جبهههای جنگ ایران و عراق در عملیاتهایی چون؛ فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و خیبر مسئولیتهایی را عهدهدار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر کشته شد.
جامعهشناسی پویا؛ این بخش، جامعه را در حالت پویا و حرکت مطالعه میکند. در این بخش توجه اساسی به شناسائی جریان تطور و دگرگونیهای اجتماعی معطوف است. در این بخش از جامعهشناسی است که کنت قوانین سهگانه تکامل جامعهها را ارائه میدهد. بنا به نظر کنت پویایی تابع ایستایی است.
پس آنگه بنام شَهِ پاکدین محمد رضا شاه ایران زمین
نقطه جوش یک ترکیب به نیروهای جاذبه بین مولکولی بستگی دارد. قدرت این نیروها عبارتند از مقدار انرژی مورد نیاز جهت تبدیل یک مولکول از حالت مایع به حالت گاز. هرچه این نیروها قویتر باشند نقطه جوش ترکیب بالاتر خواهد بود؛ بنابراین به علت ضعیف بودن نیروهای بین مولکولی در آلکانها نقطه جوش آنها نسبت به ترکیبهای هم جرم پایینتر میباشد؛ ولی هرچه تعداد کربنها و هیدروژنها زیادتر میشوند، نقطه جوش آنها بالاتر میرود.
وآنچه باشد فراخور دنیا به ازای جهان سست بنا
در حالی که بسیاری از منابع باستانی - از جمله منابع غیر یهودی - با آنتیوخوس چهارم خصومت دارند، برخی از مورخان معاصر نیز نسبت به آنها بدبین هستند. پولیبیوس مورخ، دوست دمتریوس اول بود که علاقه چندانی به عمویش نداشت و به طور کلی کمی نخبهگرا بود، بنابراین با داستانهایی مانند آنتیوخوس چهارم که با مردم عادی در میخانهها خوشگذرانی میکرد، ممکن است شهرت او را در دوران باستان به گونهای تضعیف کرده باشد که ارزشهای امروزی غیرقابل اعتراض باشد. مورخ دوو گرا در دفاع از آنتیوخوس چهارم می نویسد که او «سیاستمداری با استعداد و کارآمد» بود و «پرتره منفی او که توسط پولیبیوس ترسیم شد تحت تأثیر ملاحظات سیاسی دوستانش بود... و نباید به آن اعتماد کرد».[34]
کیام من تا بنازم بر خود از اندیشهٔ نازت به خود نازیدنت نازم به خود نازیدنت نازم
در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۱۱ دو استان بنامهای (استان شمالی و استان جنوبی) در ضمن ( منطقهٔ باطنه ) تأسیس شده است.
دگرباره اندر دلش تازه شد بنالید و دردش بی اندازه شد
گیرم نشد این بنای ویران آباد بی شبهه از این خرابتر هم نشود