بگرمی

معنی کلمه بگرمی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بَگِرمی، منطقه ای در ساحل راست رود شاری، در جنوب شرقی دریاچه چاد، که تا قرن سیزدهم/ نوزدهم، کشور مسلمان و سیاهپوست نشین به شمار می آمد.
پایتخت این مملکت در زمان بارت (۱۲۶۹/۱۸۵۲) ماسینیا بود. در حوزه حاکمیت این مملکت، که در ْ۱۰تاْ۱۲ عرض شمالی و ْ۱۵ تا ْ۱۸ طول شرقی گسترده بود، تعدادی سرزمین خراجگزار وجود داشت.این نام تاریخی امروز دیگر به صورت رسمی متداول نیست؛ تنها یک بخش از ماسینیا بر جا مانده، و مناطق خراجگزار دیگر به ناحیه های بوسو و مِلفی منضم شده اند. مناطقی که روزگاری بگرمی نامیده می شدند در ارتفاع هزار پایی در جلگه وسیعی قرار دارند که با شیب ملایمی منطقه بگرمی در ساحل راست رود شاری به ساحل دریاچه چاد می پیوندند. تنها وجود برخی تپه های شنی لم یزرع، و نیز وجود صخره های منفرد پراکنده در جانب مشرق در ناحیه دکاکره، یکدستی هموار این جلگه پوشیده از خاکهای رسوبی و آبرفتی را گسسته است.این مناطق در منتهاالیه بیابانهای ساحل و سودان واقع شده اند.
تقسیم سال در منطقه بگرمی
سال در این مناطق به دو فصل تقسیم می شود؛ یکی فصل خشک که زمستانی سرد و بهار و پاییزی بسیار داغ و سوزان دارد؛ دیگری تابستان که فصلی گرم و مرطوب است. بارندگی سالانه در حدود هفتصد میلیمتر مربع نوسان می کند، ولی میزان تبخیر آب بسیار زیاد است.رود شاری تنها رود دایمی این منطقه است، سایر رودها (بَحر ارگویگ و بَحرنارا) تنها در فاصله شهریور تا آذر آب دارند.
اقتصاد منطقه بگرمی
اقتصاد این منطقه بر کشت و زرع و پرورش دام استوار است.محصول عمده آن ارزن است که قوت غالب مردم این سرزمین را تشکیل می دهد؛ ذرتنیز که در اطراف واحه ها کشت می شود، محصول مکمّلی است که در فواصل دوره های کشت ارزن کاشته می شود. علاوه بر این، در اراضی این منطقه نخودفرنگی، مانیوک، بامیه، کُنجد و بادام زمینی نیز کشت می شود.
کشت پنبه در بخش جنوب شرقی این منطقه، در کرانه رود شاری معمول شده است. در مراتع این منطقه، با آن که کیفیت خوبی ندارند، گاو، گوسفند و بز پرورش می دهند.
جمعیت منطقه بگرمی
...

جملاتی از کاربرد کلمه بگرمی

بگرمی مرا گفت: ای هوشمند ز بازار سرد سخن شکوه چند؟!
و چو درست کردیم که وجود آب بسردی و تری است و وجود آتش بگرمی و خشکی است، و این هر چهار اعراض‌اند و جوهریت این دو جوهر بدین اعراض است. پس واجب آید ازین روی که جوهریت طبایع باعراض است. و پیش ازین چنان درست کردیم که جوهریت مر هیولی راست که اعراض را بر گرفتست. وز بهر آن چنین است که این دو جفت اعنی هیولی و صورت جفت کرده مبدع حق‌اند، و یکی ازین دو بی جفت خویش وجود نیست.
با وصالت بزمستان نفروزم آتش که بگرمی نگرم ثانی سوزان شررت
زمین چون مهربانی زابر کم دید تلافی را بگرمی کرد خورشید
عمده شهرت این روستا به دلیل وجود آبشار لاتون بلندترین آبشاراستان گیلان است. دیگر مکان مشهور این روستا آبگرم کوته کومه‌است. آبگرمی است کوچک که در خود روستا واقع شده‌است.
همیشه تا بتموز و به دی خلایق را دهد بگرمی و سردی خلاص جنبش و تک
بدیماه و بهمن اگر پی زنی چو رستم بگرمی و روئین تنی
همه از جان خود بگرمی عشق دل خود سرد کرده چون کافور
خوش آن فتاده که هر چند یار سرکش بود بگرمی نفسش بر کنار بام کشید
بگرمی تن قندس بنرمی بر قاقم که افتاده بر وی تخته بر آبی چو سنجابم