ترسا

ترسا

معنی کلمه ترسا در لغت نامه دهخدا

ترسا. [ ت َ ] ( نف / ص ، اِ ) ترسنده و بیم برنده و واهمه کننده را گویند. ( برهان ). ترسنده. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). || نصرانی. ( برهان ) ( دهار ). عابد نصاری که بتازی راهب گویند. ( فرهنگ رشیدی ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). پهلوی ترساک. لغةً بمعنی ترسنده و خائف از خدا ومجازاً به مسیحیان اطلاق شده ، چنانکه راهب نیز در عربی بهمین معنی است و در فارسی ترسکار نیز بهمین معنی آمده. استاد هنینگ ترسا را ترجمه از سریانی داند. ( حاشیه برهان چ محمد معین ) : جهودان و ترسایان ندانستند که آن چه چیز بود که مریم از آن بار گرفت و قدرت خدای بحقیقت نشناختند. ( ترجمه طبری بلعمی ). ترسایان امروز آن شب را بزرگ دارند که عیسی اندر آن شب از آسمان فرودآمد و باز به آسمان شد و آن شب عید کنند. ( ترجمه طبری بلعمی ). [ و اندر شهر دون ] ترسایان بسیارند. ( حدود العالم ). و اندر وی [ دههای بکتکین ] ترسایان و گبرکان و صابیان نشینند. ( حدود العالم ). و این [ مردم ناحیت مرو ] مردمانند ترسا و بدو زبان سخن گویند، به تازی و رومی. ( حدود العالم ).
جمال گوهرآگین است چون زی قبله ترسا
میان زر گهر اندر چنانکه کوکب رخشا. دقیقی ( از فرهنگ اسدی ).امروز بامداد مرا ترسا
بگشود باسلیق به نشگرده.کسائی.چو بر جامه ما چلیپا بود
نشست اندر آئین ترسا بود.فردوسی.جهودان و ترسا ترا دشمنند
دو رویند و با کیش اهریمنند.فردوسی.هر آنکس که ترساست با لشکرش
همی ازپی کیش پیچد سرش.فردوسی.فضل تو چیست بنگر بر ترسا
از سر هوس برون کن و سودا را
تو مؤمنی گرفته محمد را
او کافر و گرفته مسیحا را
ایشان پیمبران و رفیقانند
چون دشمنی تو بیهده ترسا را؟ناصرخسرو.گر زی توقول ترسا مجهول است
معروف نیست قول تو زی ترسا.ناصرخسرو.ترسا، پسر خدای گفت او را
از بی خردی خویش و نادانی.ناصرخسرو.نخستین پادشاهی که دین ترسایان گرفت از روم ، وی بود و رعیت را به ترسایی بازخواند. ( مجمل التواریخ و القصص ).
گوید کز نسبت سامانیم
سامان ترسا بده باشد مگر.سوزنی.دم عیسوی جوی کآسیب جان را
ز داروی ترسا شفایی نیابی.

معنی کلمه ترسا در فرهنگ معین

(تَ ) [ په . ] (ص فا. ) ۱ - ترسنده . ۲ - مسیحی .

معنی کلمه ترسا در فرهنگ عمید

۱. عیسوی مذهب، مسیحی، نصرانی.
۲. [قدیمی] راهب.
۳. (صفت ) [قدیمی] ترسنده، بیم دارنده.

معنی کلمه ترسا در فرهنگ فارسی

ترسنده، بیم دارنده، مسیحی، نصرانی، ترسایان
۱-( صفت ) ترسنده بیم دارنده. ۲- ( صفت اسم ) نصرانی مسیحی . جمع : ترسایان .

معنی کلمه ترسا در فرهنگ اسم ها

اسم: ترسا (پسر) (فارسی) (تلفظ: tarsā) (فارسی: تَرسا) (انگلیسی: tarsa)
معنی: ترسنده، راهب مسیحی

معنی کلمه ترسا در دانشنامه عمومی

ترسا (مجموعه تلویزیونی). تِرِسا ( به انگلیسی: Teresa ) مجموعه ای تلویزیونی ساختهٔ سال ۲۰۱۰ با هنرمندی آنجلیکا بویر، آرون دیاز و سباستین رولی است که از از شبکهٔ فارسی۱ پخش شد. این سریال بازآفرینی مجموعه ای به همین نام در سال ۱۹۶۹ است. آنجلیکا بویر با بازی در نقش ترسا، برندهٔ جایزهٔ Premios TVyNovelas در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
ترسا دختر باهوش و خوش قیافه ای است که در خانوادهٔ فقیری به دنیا آمده و این موضوع او را به شدت ناراحت می کند. او تصمیم می گیرد تا خود را از این وضعیت بغرنج بیرون بیاورد. ابتدا با پائولا پسر پولدار مدرسه آشنا می شود و رابطه ای را با او آغاز می کند؛ اما او را فریب می دهد و خود را از خانوادهٔ سطح بالایی معرفی می کند. پائولا به این موضوع پی می برد و از ترسا جدا می شود. پس از این اتفاق، او با عشق زندگی اش، ماریانو که از بچگی در همان خانه های اجاره ای با ترسا بزرگ شده است، رابطه ای را شروع می کند. آنها دلبستهٔ هم می شوند و سه سال نامزد می مانند. در این حین ترسا در رشتهٔ حقوق پذیرفته می شود و استاد دانشگاهش، آرتورو، با دیدن وضعیت مالی او حاضر به پرداخت شهریه به شرط کار کردنش در دفتر وکالت خود می شود. این کار کردن ها و رفت وآمدها باعث شیفتگی آرتورو به ترسا می شود و به او پیشنهاد ازدواج می دهد. ترسا که آرزوی زندگی در خانه های اشرافی و پولدار شدن را دارد ماریانو را کنار می گذارد و با آرتورو ازدواج می کند و اتفاق های دیگری برایش رخ می دهد.
کشورهایی نظیر آرژانتین، رومانی، آمریکا، لهستان، اسلواکی و کشورهای عربی حق پخش این سریال را خریدند و آن را به نمایش گذاشتند.
شبکهٔ فارسی۱ پخش اصلی سریال را از اکتبر ۲۰۱۱ تا مه ۲۰۱۲ شنبه ها تا چهارشنبه ها ساعت ۱۹:۰۰ آغاز کرد.

معنی کلمه ترسا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَرسا، واژه ای پُرکاربرد در ادب فارسی ، به معنای مسیحی و نصرانی، خاصه عابد مسیحی است.
ترسا (در پهلوی) صفت فاعلی از «ترسیدن» به معنای ترسنده و مترادف « راهب » در زبان عربی است، همچنانکه در شعر فارسی نیز به «ترسِ ترسا » اشاره شده است
← واژه ترسا درسرزمینهای اسلامی
۱. ↑ محمدحسین بن خلف برهان، برهان قاطع، ج۱، ص۴۸۴، های ۵ و ۶، چاپ محمد معین، تهران ۱۳۶۱ ش. ۲. ↑ ناصرخسرو، دیوان، ج۱، ص۵، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۶۸ ش. ۳. ↑ محمدبن عبدالملک امیر معزّی، دیوان،ص۵، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۱۸ ش ۴. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، ج۴، ص۱۳۳، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش. ۵. ↑ قمر آریان، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ج۱، ص۲۳۳، تهران ۱۳۶۹ ش. ۶. ↑ محمدبن عبدالملک امیر معزّی، دیوان، ج۱، ص۱۸، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۱۸ ش. ۷. ↑ اسماعیل بن محمد کمال الدین اسماعیل، دیوان، ج۱، ص۱۵، چاپ حسین بحرالعلومی، تهران ۱۳۴۸ ش. ۸. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، ج۵، ص۲۲۹، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش. ۹. ↑ ناصرخسرو، دیوان، ج۱، ص۵۸، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۶۸ ش. ۱۰. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، الهی نامه ، ص ۶۲ـ۶۳ ،چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۴۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش ۱۱. ↑ محمدبن عبدالملک امیر معزّی، دیوان، ج۱، ص۳، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۱۸ ش. ۱۲. ↑ مجدودبن آدم سنایی، دیوان، ج۱، ص۸۰۳، چاپ محمدتقی مدرّس رضوی، تهران ۱۳۴۷ ش. ۱۳. ↑ مسعودسعدسلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشیدیاسمی، ص۶۳۶، تهران ۱۳۳۹ ش .۱۴. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، الهی نامه، ج۱، ص۹۵، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۴۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. ۱۵. ↑ ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، شرح قصیده ترسائیّه خاقانی، ج۱، ص۵۵، ترجمه و تعلیقات از عبدالحسین زرین کوب، تبریز ۱۳۴۸ ش. ۱۶. ↑ بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۲۳، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۶۸ ش. ۱۷. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد استعلامی، دفتر پنجم، تهران ۱۳۷۰ ش. ۱۸. ↑ پیشاهنگان شعر پارسی: سده های سوم و چهارم و آغاز سده پنجم هجری، چاپ محمد دبیرسیاقی، ج۱، ص۱۶۱، تهران ۱۳۷۴ ش. ۱۹. ↑ علی بن جولوغ فرخی سیستانی، دیوان، ج۱، ص۲، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۵ ش. ۲۰. ↑ مجدودبن آدم سنایی، دیوان، ج۱، ص۶۹۳، چاپ محمدتقی مدرّس رضوی، تهران ۱۳۴۷ ش. ۲۱. ↑ علی بن جولوغ فرخی سیستانی، دیوان، ج۱، ص۴، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۵ ش. ۲۲. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، غزلیات سعدی، ج۱، ص۴۲۴، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۶۱ ش. ۲۳. ↑ تعلیقات زرین کوب، ص ۱۰۱، ج۱، ص۶۰، ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، شرح قصیده ترسائیّه خاقانی، ترجمه و تعلیقات از عبدالحسین زرین کوب، تبریز ۱۳۴۸ ش. ۲۴. ↑ بدیل بن علی خاقانی، دیوان، ج۱، ص۶۲۲، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۶۸ ش. ۲۵. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، الهی نامه، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۷۹، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۴۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. ۲۶. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، غزلیات سعدی، ج۱، ص۴۹۵، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۶۱ ش. ۲۷. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، ج۳، ص۳۶، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش. ۲۸. ↑ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل «کُستی»، تهران ۱۳۶۳ ش. ۲۹. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، گلستان سعدی، ج۱، ص۴۹، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۸ ش. ۳۰. ↑ ، مجدودبن آدم سنایی، ج۱، ص۳۶۰، دیوان، چاپ محمدتقی مدرّس رضوی، تهران ۱۳۴۷ ش. ۳۱. ↑ مجدودبن آدم سنایی، ج۱، ص۳۶۰، دیوان، چاپ محمدتقی مدرّس رضوی، تهران ۱۳۴۷ ش. ۳۲. ↑ محمدعلی صائب، دیوان، ج۶، ص۳۱، چاپ محمد قهرمان، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۷۰ ش. ۳۳. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، بوستان سعدی: سعدی نامه، ج۱، ص۱۴۲، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ ش. ۳۴. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، بوستان سعدی: سعدی نامه، ج۱، ص۱۷۶، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ ش. ۳۵. ↑ عبدالحسین زرین کوب، ج۱، ص۲۱۴، با کاروان حُلّه: مجموعه نقد ادبی، تهران ۱۳۷۰ ش. ۳۶. ↑ ، عبدالحسین زرین کوب، ج۱، ص۲۱۷، با کاروان حُلّه: مجموعه نقد ادبی، تهران ۱۳۷۰ ش. ۳۷. ↑ قمر آریان، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ج۱، ص۳۰۴، تهران ۱۳۶۹ ش. ۳۸. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۶۹۵، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۳۹. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، مختارنامه: مجموعه رباعیات، ج۱، ص۲۹۳، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ ش. ۴۰. ↑ ابن بزاز، صَفوة الصفا، ج۱، ص۵۳۷ ـ۵۳۹، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز ۱۳۷۳ ش. ۴۱. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۲۲۷، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۲. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، بوستان سعدی: سعدی نامه، ج۱، ص۱۰۳، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ ش. ۴۳. ↑ شمس الدین محمد حافظ، دیوان، ج۲، ص۱۰۳۱، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۴. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۳۱۵، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۵. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۱۴۶، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۶. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۱۹۲، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۷. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، دیوان، ج۱، ص۱۲۰، چاپ تقی تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۴۸. ↑ محمدبن ابراهیم عطّار، منطق الطیر: مقامات الطیور، ص ۶۷ـ ۸۸ ،چاپ صادق گوهرین، تهران ۱۳۶۵ ش .۴۹. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، ج۱، ص۸۹، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش. ۵۰. ↑ جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کلیات شمس، ج۱، ص۹۸، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش. ۵۱. ↑ ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، ج۱، ص۵۶۵، چاپ نسرین محتشم، تهران ۱۳۷۲ ش. ۵۲. ↑ ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، ج۱، ص۳۳۳، چاپ نسرین محتشم، تهران ۱۳۷۲ ش. ۵۳. ↑ ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، ج۱، ص۱۹۷، بیت ۲۲۵۷، چاپ نسرین محتشم، تهران ۱۳۷۲ ش. ۵۴. ↑ مصلح بن عبدالهب سعدی، غزلیات سعدی، ج۱، ص۶۱۹، چاپ حبیب یغمائی، تهران ۱۳۶۱ ش. ۵۵. ↑ شمس الدین محمد حافظ، دیوان، ج۱، غزل ۲، بیت ۳، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش. ۵۶. ↑ شمس الدین محمد حافظ، دیوان، ج۱، غزل ۳۰۴، بیت ۴، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش. ۵۷. ↑ شمس الدین محمد حافظ، دیوان، ج۱، غزل ۴۸۱، بیت ۹ـ۱۰، چاپ پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۶۲ ش. ۵۸. ↑ محمدعلی اسلامی ندوشن، نوشته های بی سرنوشت : «عرفان اصل و عرفان کاسبانه»، ج۱، ص۱۶۸ـ ۱۶۹، تهران ۱۳۷۶ ش. ۵۹. ↑ محمدشیرین شمس مغربی، دیوان محمدشیرین مغربی، ، ص ۲۵۵ ، چاپ لئونارد لوئیزان، تهران ۱۳۷۲ ش ۶۰. ↑ محمدشیرین شمس مغربی، دیوان محمدشیرین مغربی، ، ص ۳۴۶ ، چاپ لئونارد لوئیزان، تهران ۱۳۷۲ ش ۶۱. ↑ نعمة اهلی ولی، کلیات اشعار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۳۱۴، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۶۹ ش. ۶۲. ↑ نعمة اهلی ولی، کلیات اشعار شاه نعمت اللّه ولی، ج۱، ص۵۸۳، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۶۹ ش. ۶۳. ↑ علی بن نصیر قاسم انوار، کلیات قاسم انوار، ج۱، ص۳۶۳، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۷ ش. ۶۴. ↑ یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۲۴۵، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش. ۶۵. ↑ محمودبن عبدالکریم شبستری، گلشن راز، ج۱، ص۱۰۵، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۸ ش. ۶۶. ↑ یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۲۴۵، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش. ۶۷. ↑ محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۵۶۴، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش. ۶۸. ↑ یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۲۴۵، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش. ۶۹. ↑ حسین بن احمد الفتی تبریزی، رَشف الالحاظ فی کشف الالفاظ، ج۱، ص۶۷، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۷۰. ↑ محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۵۸۸، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش. ۷۱. ↑ محمودبن عبدالکریم شبستری، گلشن راز، ج۱، ص۱۰۳، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۸ ش. ۷۲. ↑ یحیی بن احمد باخرزی، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج۲، ص۲۴۵، ج ۲: فصوص الا´داب، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۵ ش. ۷۳. ↑ محمدبن یحیی لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۵۴۴، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۱ ش. ۷۴. ↑ که زنّار را «استظهار به حبل متین توحید ذاتی» دانسته است، حسین بن احمد الفتی تبریزی، ج۱، ص۶۸، رَشف الالحاظ فی کشف الالفاظ، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش. ۷۵. ↑ علی بن نصیر قاسم انوار، کلیات قاسم انوار، ج۱، ص۱۴۹، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۷ ش. ۷۶. ↑ علی بن نصیر قاسم انوار، کلیات قاسم انوار، ج۱، ص۸۴، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۷ ش. ۷۷. ↑ علی بن نصیر قاسم انوار، کلیات قاسم انوار، ج۱، ص۲۱۸، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۷ ش. ۷۸. ↑ علی بن نصیر قاسم انوار، کلیات قاسم انوار، ج۱، ص۲۶، چاپ سعید نفیسی، تهران ۱۳۳۷ ش.
منبع

معنی کلمه ترسا در ویکی واژه

ترسنده.
(مجاز): فرد مسیحی، و فرد مادیگرا و دنیا پرست.

جملاتی از کاربرد کلمه ترسا

"در مدتی که او (مکنونا) مورد لطف شوهرم بود، من بسیار پریشان بودم؛ هیچ زنی جز او مرا نترساند و در میان همسران او (مهدی) موقعیتم را دشوار نکرد؛ اما او (مکنونا) به زودی توجه و لطف او (مهدی) را از دست داد و من به موقعیت امن خودم بازگشتم."
به تاب آتش دوزخ مرا مترسان باز که سخت تر ز بلای غمت عذابی نیست
چرا فایز چنین کشتی به ناحق تو را آیین ترسائی مگر بود؟
آندرونیکوس در ادبیات فارسی نیز وارد شده است. خاقانی شروانی شاعر معروف قرن ششم هجری به علت بیرون رفتن از شروان بدون اجازهٔ پادشاه مدت هشت ماه زندانی شد. در همین وقت قصیدهٔ معروف خود به نام «ترساییه» را خطاب به آندرونیکوس مسیحی که مهمان پادشاه بود سرود تا با شفاعت او از زندان رهایی یابد.
کتنیس و پیتا به همان شکل به دیگر مناطق و کاپیتول هم سفر می‌کنند. پیتا به امید جلب رضایت رئیس‌جمهور اسنو،در یک برنامهٔ تلویزیونی از کتنیس تقاضای ازدواج می‌کند. کتنیس هم می‌پذیرد؛ اما اسنو همچنان ناراضی است و کتنیس را با تهدید جان عزیزانش می‌ترساند.
بر اساس گزارشی از سال ۲۰۰۵ توسط مرکز ملی قربانیان جرائم ایالات متحده، تعریف آزار تعقیب عبارت است از: «هرگونه تماس ناخواسته بین دو نفر{چه آشنا چه غریبه} که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم، درجاتی از تهدید را نشان می‌دهد یا قربانی را می‌ترساند (ولو با نیت سوء نباشد مثل علاقه‌مندی به فرد)
ایلاک، رودخانه‌ای در ناحیه فیض‌آباد و کشور تاجیکستان است که بزرگترین شاخه سمت چپ رود کافرنهان به‌شمار می‌رود. طول این رودخانه ۹۷ کیلومتر است و مساحت حوضه آبریز آن ۸۲۹ کیلومتر مربع می‌باشد. الاک از دامنه جنوبی رشته‌کوه قراتگین و سرخ‌کوه سرچشمه می‌گیرد و پایان آن از وادی حصار می‌گذرد. در ترسالی، میانگین دبی آن نیم متر مکعب بر ثانیه است. این رود برای آبیاری این منطقه اهمیت زیادی دارد.
یار ترسا و ما مترس از کس عاشقی خود همین هنر دارد
پیروی گفته‌های دیده‌بان حقوق بشر، نیروهای روسیه غیرنظامیان اوکراینی را در سرزمین‌های تصرف شده زاپوریژژیا اذیت و شکنجه، قتل و نظایر آن کرده‌اند. به سخن یکی از محقق‌های حقوق بشر «نیروهای روسی ناحیه‌های تصرف شده قسمت جنوب اوکراین را به گرداب حراس و بی قانونی وحشی ایجاد نموده‌اند.» هدف از کشتن‌ها و شکنجه ترساندن شهروندان بومی برای قبول نمودن تصرف روسیه می‌باشد، چون روسیه حاضر است تا با ابطال یا نقض قوانین بین‌المللی، قلمروی خود را لحاظ نماید.
تا چند عقابم کنی از جرعه ای از می می در قدحم ریز و، مترسان ز عقابم
چوبشنید شیروی بگریست سخت دلش گشت ترسان ازان تاج وتخت
از مظهر جهان چو توئی ظاهر از چه شد این اختلاف مؤمن و ترسا و بت پرست
در گزارشی دیگر از سال ۱۷۱۴ ارتش امپراتوری در راه مقابله با شورشیان با مزاحمت شدید دزدان مواجه بود. پس از اعدام دو دزد از قبیله مینا با توپ، حدت عمل دیگر دزدان را ترساند و آن‌ها دیگر مزاحمتی برای ارتش ایجاد نکردند.
رد وموبد و بخردان ارجمند بداندیش ترسان ز بیم گزند
نخستین اف-۱۰۰دی در ۲۴ ژانویه ۱۹۵۶ به وسیلهٔ خلبان دانیل دارنل به پرواز درآمد و در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۱۹۵۶ وارد خدمت در نیروی هوایی آمریکا شد. بد کار کردن ارابه فرود و چتر ترمز در اف-۱۰۰دی چند فروند از این هواپیما را از میان برد. میلهٔ سوخترسانی هوایی نیز در سرعت بالا در این هواپیما شکننده بود.
تمامتانبیا ترسان از ایناند که ایشان اندر این ره راز بینند
ز رحمش بیشتر می ترسم از بیداد او، ورنه مسلمان می توانم ساختن آن شوخ ترسا را
ترسای نا مسلمان چون آهوی رمیده آرام من گرفته، در زلف خود کشیده
ادوراد براون خاورشناس انگلیسی می‌گوید: «چه بسا تصور کنند که جنگجویان اسلام، اقوام و ممالک مفتوحه را در انتخاب یکی از دو راه مخیر می‌ساختند: اول، قرآن، و دوم، شمشیر؛ ولی این تصور، صحیح نیست؛ زیرا گبر و ترسا (مسیحی) و یهود اجازه داشتند آیین خود را نگاه دارند و فقط مجبور به دادن جزیه بودند، و این ترتیب، کاملاً عادلانه بود؛ زیرا اتباع غیرمسلمان از شرکت در غزوات و دادن خمس و زکات - که بر امت پیامبر فرض (واجب) بود - معافی بودند.»
افترسان در وبگاه نقد و بررسی راتن تومیتوز بر اساس نظر ۲۲۴ منتقد، امتیاز ۹۶٪ با میانگین نمرهٔ ۸٫۸/۱۰ را کسب کرده‌است. اجماع منتقدان این وبگاه می‌گوید: «با هدایت از سوی نقش‌آفرینی چشمگیر فرنکی کوریو، افترسان به‌طرز ماهرانه‌ای مخاطبان را به وجه مشترک بین خاطرات ما از عزیزان و اینکه آنها واقعاً عزیز هستند، هدایت می‌کند.» این فیلم در متاکریتیک، که از میانگین وزنی استفاده می‌کند، بر اساس نظر ۴۶ منتقد امتیاز ۹۵ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشان‌گر «تحسین همگانی» است.