در مدرسه سن لویی تهران درس خواند و برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و پس از کسب دکترای حقوق و اقتصاد به ایران بازگشت و در سال ۱۳۰۶ به دعوت علیاکبر داور وزیر عدلیه وارد مشاغل قضائی شد. چندی معاون مدعیالعموم (دادستان) تهران و مدتی مستنطق (بازپرس) بود.
حَتَّی إِذا ما جاؤُها ای جاءوا النار، شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ ای بشراتهم بِما کانُوا یَعْمَلُونَ قال اهل التفسیر: المراد بالجلود الفروج انّ اللَّه عز و جل حییّ یکنی روی عن عبد اللَّه بن مسعود رضی اللَّه عنه قال: یجادل المنافق عند المیزان و یدفع الحق و یدعی الباطل فیختم علی فیه ثمّ تستنطق جوارحه فتشهد علیه ثمّ یطلق فیقول: بعدا لکنّ و سحقا، فعنکنّ کنت اناضل، ای اجادل.
ساختم با وکیل و مستنطق رای اقضی القضات را چکنم
پس از روی کار آمدن رضا شاه، روزنامهنگاری را رها کرد و به معلمی پرداخت. در ۱۳۰۶ که علیاکبر داور بنای دادگستری نوین ایران را گذاشت، به کار عدلیه دعوت شد و با سمت مستنطقی (بازپرسی) به شهر اصفهان رفت. یک سال و نیم بعد، مدعیالعموم (دادستان) اصفهان شد.
هم تو زبان بیان تو تنطق تو میکنی هم در دهان زبان تو و گفتار ما توئی
قرأ حمزة الکسائی و ابو بکر عن عاصم مثل برفع اللام علی انّه نعت للحق و الباقون بالنصب علی انّه صفة مصدر محذوف ای انّه لحق حقا مثل ما انّکم تنطقون.
و عن ابی بن کعب فی قوله تعالی: وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ الایة، قال: فجمع له یومئذ جمیع ما هو کائن الی یوم القیامة، فجعلهم ارواحا، ثم صوّرهم، ثم استنطقهم فتکلموا، و کلمهم قبلا، و أخذ علیهم العهد و المیثاق، و أشهدهم علی انفسهم: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟ قالُوا: بَلی، شَهِدْنا، أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ. قال: فانّی اشهد علیکم السماوات السّبع و الارضین السبع، و أشهد علیکم آباؤکم آدم أن تقولوا یوم القیامة: لم نعلم بهذا.
پس از مشروطیت به چند منصب اداری-سیاسی منصوب شد و تا کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ مشغول به فعالیت بود؛ از جمله به ریاست نظمیهٔ تهران رسید، نظمالدوله لقب گرفت و بازجوی (مستنطق) میرزا رضا کرمانی در پی ترور ناصرالدین شاه قاجار بود. سپس بقیهٔ عمر را در سوهانک در باغ خود منزوی شد.
قال النبی (ص) لبعض النّساء: «علیکنّ بالتسبیح و التهلیل و اعقدن بالانافل فانهنّ مسئولات مستنطقات».
لا تنطق فی العشق و یکفیک انین فالمخلص للعاشق صبر و جحود