بیبو
معنی کلمه بیبو در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بیبو
دادگاهی در ایالات متحده آمریکا، مانع از استرداد جان دمیانیوک به کشور آلمان شد. جان دمیانیوک مشهور به «ایوان مخوف» متهم به جنایت علیه بشریت و کشتار بیش از ۲۹ هزار زندانی یهودی در اردوگاه مرگ سوبیبور است. یک دادگاه بدوی در آمریکا حکم به استرداد وی به دولت آلمان داده بود. دویچه وله فارسی، وزارت امور خارجه اسرائیل
چند بیبوسه جای خواهد بود بر زمین شاهراه کشور تو
ز کنج بیکسی رفتم غبار ننگ سامان را نمردم تا که این ویرانه را بیبوریا دیدم
کنون گفت از می بیرنگ و بیبوی نقوش تختهٔ هستی فرو شوی
بیکار نه جان است جان، ازیرا بیبوی نه مشک است مشک سارا
عیش دانی تو که بیرویِ تو نتوان کردن زنده دانیم که بیبویِ تو نتوان بودن
شد ز دستِ پارتی این مملکت بیبوی و رنگ پارتی زد شیشهٔ ناموسِ ایران را به سنگ
وام یکماههکت از بوسه به من باید داد همه را بازستانم ز تو بیبوک و مگر
نیست یک نیرنگ تو بیبوی خون گر مرا رنگیست در پهلوی تو
با بانگ یکی باشد بیمعنی گفتار بیبوی یکی باشد خاکستر و عنبر
بیبوی خوشت نیایدم خوش بوی خوش هیچ نوبهاری
بهطور معمول به عنوان یک محلول غلیظ بیرنگ با غلظت ۸۵٪ در آب مشاهده میشود. ترکیب خالص آن یک جامد بیرنگ است و معمولاً در آزمایشگاههای شیمی به عنوان محلول آبی ۸۵٪ مشاهده میشود که یک مایع شربتی بیرنگ، بیبو و غیر فرار است. اگرچه اسید فسفریک تعریف دقیق اسید قوی را برآورده نمیکند، اما محلول ۸۵٪ آن بازهم میتواند پوست را به شدت تحریک کرده و به چشم آسیب برساند.