بندد
معنی کلمه بندد در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بندد
پس از بازگشت به ایستواچ ، جان از دنریس به خاطر مرگ ویسریون عذرخواهی کرد. دنریس عهد می بندد که مقابل پادشاه شب با جان بجنگد. جان او را به عنوان ملکه خود قبول میکند و معتقد است که اربابان شمالی رهبری او را خواهند پذیرفت.
و فقیه بو بکر حصیری را درین روزها نادرهیی افتاد و خطائی بر دست وی رفت در مستی که بدان سبب خواجه بر وی دست یافت و انتقامی کشید و بمراد رسید، و هرچند امیر پادشاهانه دریافت، در عاجل الحال آب این مرد ریخته شد، و بیارم ناچار این حال را تا بر آن واقف شده آید، و لا مرّد لقضاء اللّه عزّوجلّ . چنان افتاد که حصیری با پسرش بو القاسم بباغ رفته بودند. بباغ خواجه علی میکائیل که نزدیک است، و شراب بیاندازه خورده و شب آنجا مقام کرده و انگاه صبوح کرده- و صبوح ناپسندیده است و خردمندان کم کنند- و تا میان دو نماز خورده و آنگاه برنشسته و خوران خوران بکوی عبّاد گذر کرده. چون نزدیک بازار عاشقان رسیدند، پدر در مهد استر با پسر سوار و غلامی سی با ایشان، از قضا را چاکری از خواصّ خواجه پیش آمدشان سوار، و راه تنگ بود و زحمتی بزرگ از گذشتن مردم. حصیری را خیال بست، چنانکه مستان را بندد که این سوار چرا فرود نیامد و وی را خدمت نکرد، مر او را دشنام زشت داد. مرد گفت: ای ندیم پادشاه، مرا بچه معنی دشنام میدهی؟
به این معنی نفس تبدیل به آیینه درخشانی میشود تا معقولات در آن نقش بندد. به این جهت در نظر غزالی مهمترین و اولین وظیفه متعلم این است که جان خود را از آلودگیها پاک کند.
شخصیتی که کتاب مقدس از ابراهیم به نمایش میگذارد، رهبر یک گروه بزرگ چادرنشین نیمهعشایری که در نزدیکی مراکز شهرنشین مرکز منطقه فلسطین تا صحرای نگب دررفت و آمد هستند، است. ابراهیم صاحب گله، نقره، طلا و برده است و برای خودش یک ارتش شخصی دارد. او با دیگر رهبران اتحاد نظامی میبندد، با پادشاهان ارتباط دارد و با اشرافزادگان شهر برای خرید زمین مذاکره میکند. ابراهیم مردی خداترس است و خدا نیز در تصمیمات خود با او مشورت میکند. وی همچنین «نبی» نامیده شده زیرا میتواند میانجی دیگران نزد خدا شود. روی هم رفته، این بخش از کتاب مقدس مطلبی دینی را روایت میکند، نه تاریخی.
هست زور می کلید خانگی این قفل را از برون گر محتسب بندد در میخانه را
چو بندد بیدلی دل در نگاری نگیرد کار او هرگز قراری
برقع از روی چو خورشیدت بکش زآنکه بر خور کس نمی بندد نقاب
در نظر جوزف کمبل، داستان یونس یادآور صحنهای در حماسه گیلگمش است که در آن، گیلگمش از کف دریا گیاهی میچیند. در کتاب یونس، کرمی ریشه گیاه سایهبان را گاز میگیرد و باعث خشک شدن آن میشود و در حماسه گیلگمش، گیلگمش به پاهای خود سنگ میبندد و گیاه خود را از کف دریا میکند. زمانیکه به ساحل میرسد، گیاه توسط ماری خورده میشود.
در پایان فیلم الیزابت جک را به کشتیاش میبندد تا او و ویل از دست هیولایی که دنبال جک است نجات یابند.
ناز پروردی که موج گوهرش گرد رم است ترک تمکینش نبندد صورت از سعی خرام
اکسانموبیل نوآوری و فناوری را بکار میبندد تا انرژی و محصولهای پتروشیمی را برای رفع نیاز جهانی در حال رشد، عرضه کند. کارکنان، دانش فنی، توان مالی و دسترسی به بازارهای جهانی، به ایجاد مزیت رقابتی و پیدایش فرصتهای ناب، از اکتشاف میدانها گرفته، تا فرصتهایی که نیازمند همکاری نزدیک بین واحدی است، برای شرکت میانجامد.
بعد از اینکه او جوزف را به بیمارستان برد، ادلاید از شنیدن خبر کر شدن پسرش بسیار عصبانی شده بود و سعی کرد به اسلید شلیک کند، ولی فقط توانست چشم راست او را نابود کند. بعد از آن، تنها اعتماد به نفس در قدرت فیزیکی او این چشم کور بود، که توسط ماسک سیاه، بدون ویژگی او که چشم راستش را پوشش میدهد پنهان شده بود. بدون این ماسک، اسلید فقط یک چشمبند میبندد. قد اسلید ۱٫۹۳ متر است.
پس از این دیدار چند روزه تنسی ویلیامز با نماینده خود در نیویورک تماس گرفت و به او گفت که به هر شکلی که شده تهیهکننده نمایشنامه را قانع کند تا هر چه سریعتر با مارلون براندو قرارداد نهایی را ببندد.
کسی کو نقش می بندد خیال غیر او امروز به جز نقش خیال او نباشد حاصل فرداش
آمیزش جنسی بدون دخول بین زنان شامل انگشت کردن و استفاده از لرزاننده جنسی است. استفاده از انگشتان برای تحریک فرج یا واژن شخص دیگر و همچنین انگشت کردن مقعد زن دیگر در آمیزش جنسی زن با زن رواج دارد. تحریک فرج و به ویژه چوچوله رایجترین راه برای رسیدن زنان به اوج کامش است. ماساژ داخل واژن ممکن است ناحیه بسیار حساس نقطه جی را تحریک کند. در برخی از زنان تحریک ناحیه نقطه جی اوج کامش شدیدتری نسبت به تحریک مستقیم چوچوله ایجاد میکند. برای نفوذ عمیقتر به واژن، مقعد یا دهان میتوان از کیرکاشی، کیرکاشی بنددار یا سایر اسباببازیهای جنسی استفاده کرد.
در عذر اجابت کوش گر حرص گداطینت ابرام تمنایی بر دست دعا بندد
فرانکلین بالای بدن ناهوشیار راتنهاکتون مینشیند و وقتی او بیدار میشود ذکر میکند که چشمانش به طرز عجیبی رنگی آبی پیدا کردهاست. پس از آن از هم جدا شده تا توماس جفرسون را بیابند اما وقتی شورشیان او را یافتند نزد هم برمیگردند. جفرسون و نیروهایش به کاخ هرمی واشینگتن حمله کردهاند اما نتیجهاش چندان امیدوارکننده نیست. راتنهاکتون با استفاده از قدرت جدیدش راه را بر روی نیروهای کمکی واشینگتن میبندد و راه فراری برای جفرسون و سربازانش مییابد.
کی در بهاران دیده ای بلبل فرو بندد نفس یا در میان کاروان بی غلغله ماند جرس
اگر بود خواهد تو را بوق و کوس به بندد کمر گرد فیروز طوس
بنوخط گلرخی دل بستم آه از حسرت مرغی که در پایان گل بر شاخ گلبن آشیان بندد