حسگر
معنی کلمه حسگر در فرهنگستان زبان و ادب

حسگر

معنی کلمه حسگر در فرهنگستان زبان و ادب

{sensor} [عمومی] دستگاهی که در برابر تغییرات یک کمیت فیزیکی مانند نور یا صوت یا گرما واکنش نشان دهد و آنها را به علائم اطلاعاتی مناسب تبدیل کند

معنی کلمه حسگر در دانشنامه عمومی

سنسور یا حسگر ( زبان انگلیسی: Sensor ) ابزاری است که به یک محرک فیزیکی خاص واکنش نشان می دهد و یک سیگنال الکتریکی قابل اندازه گیری تولید می کند. سنسورها می توانند مکانیکی، الکتریکی، مغناطیسی یا نوری باشند.
سنسور گونه ای مبدل است. بعضی از حس گرها به تنهایی قابل استفاده اند و برای خواندن آن ها نیازی به وسایل جانبی دیگر نیست، مانند دماسنج جیوه ای. دستهٔ دیگر برای استفاده باید با وسایل دیگری همراه باشند مثل ترموکوپل. حس گرها در زندگی روزمره ما به صورت فراوان مورد استفاده قرار می گیرند، مثلاً در خودرو، گوشی همراه، ابزار برقی، و ماشین آلات صنعتی.
پیشرفت های اخیر در زمینه میکرو ابزارها، میکرو ساخت، فرایندهای شیمیایی و پردازش سیگنال دیجیتال ساخت سنسورهایی کم مصرف و کم هزینه با ابعاد میکرو یا نانو را فراهم ساخته است که میکروسنسور نامیده می شوند. میکروسنسورها کاربردهای فراوانی در زمینه پزشکی، هوافضا، تجهیزات نظامی، مخابرات و … پیدا کرده اند.
سنسورها را می توان بسته به نحوه کارکردشان به گروه های مختلفی طبقه بندی کرد. به عبارتی سنسورها می توانند خواص فیزیکی از قبیل تغییر در مقاومت الکتریکی، تغییر در ظرفیت خازن، القای الکتریکی، اثر ترموالکتریک، اثر پیزوالکتریک، اثر فتوالکتریک، اثر هال و … را اندازه بگیرند.
سنسورها همچنین می توانند بر اساس پدیده فیزیکی که اندازه می گیرند نیز طبقه بندی شوند. برای مثال:
• سنسور موقعیت سنسورهایی هستند که اندازه گیری موقعیت را فراهم می کنند، از قبیل: لیمیت سوئیچ ها، سنسورهای مجاورتی، پتانسیومترهای خطی یا دورانی، اینکودر، سونار.
• سنسور سرعت که با محاسبه دقیق موقعیت نسبت به بازه های زمانی مشخص امکان پذیر است. تاکومتر مثالی از سنسور سرعت می باشد.
• سنسور شتاب یا شتاب سنج سنسورهایی هستند که بیشتر برای اندازه گیری ارتعاشات مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرند. شتاب سنج ها معمولاً از المان های پیزوالکتریک و کرنش سنج ها استفاده می کنند.
سایر انواع دیگری از سنسورها وجود دارند که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• دبی سنج ها: برای اندازه گیری دبی سیالات استفاده می شود.
• سنسورهای التراسونیک یا مافوق صوت: این سنسورها با فرستادن یک موج صوتی با فرکانسی بالاتر از محدوده شنوایی انسان و دریافت بازگشت موج آن و محاسبه زمان رفت و برگشت آن، قادر به اندازه گیری فاصله می باشند.
• سنسورهای دید: این سنسورها معمولاً شامل یک دوربین، یک رایانه پردازش عکس و یک سیستم نورپردازی می باشند و در طول دهه های اخیر یک المان استاندارد دید در اتوماسیون کارخانه ها می باشند.
• سنسورهای دما: این سنسورها برای اندازه گیری دمای محیط یا سیالات استفاده می شوند.
• سنسورهای حرکت: این سنسورها برای ثبت حرکت در محیط اطراف کاربرد دارند و بیشتر در سیستم های دزدگیر یا درهای اتوماتیک استفاده می شوند.
• سنسورهای اندازه گیری رطوبت: این سنسورها برای اندازه گیری رطوبت هوا استفاده می شوند.

معنی کلمه حسگر در دانشنامه آزاد فارسی

حِسْگر (sensor)
وسیله ای که با تبدیل انرژی غیرالکتریکی به انرژی الکتریکی، چیزی را اندازه گیری یا آشکار می سازد. مثلاً یک حسْگر نوری، شدت نور را به وسیلۀ تبدیل آن به انرژی الکتریکی، اندازه گیری یا آشکار می کند.

معنی کلمه حسگر در ویکی واژه

دستگاهی که در برابر تغییرات یک کمیت فیزیکی مانند نور یا صوت یا گرما واکنش نشان دهد و آنها را به علائم اطلاعاتی مناسب تبدیل کند.

جملاتی از کاربرد کلمه حسگر

به دنبال گرمای جسم می‌گردد. هیچ گونه انرژی از حسگر منتشر نمی‌شود.
به عنوان نمونه به «شبکه‌های حسگر بی‌سیم» می‌پردازیم.
از سال ۱۹۹۵ این پهپاد که مجهز به دوربین و انواع حسگرها بوده و قابلیت حمل موشک را داراست در عملیات شناسایی و رزم به‌طور گسترده در کشورهای عراق، پاکستان، یمن، لیبی و بوسنی به کار گرفته شده است.
حسگرهای تصویر رنگی به ساختار پیچیده‌ای برای تمایز طول‌موج‌ها نیاز دارند و رنگ در خارج از طیف مرئی معمولی معنای کمتری دارد زیرا طول‌موج‌های متفاوت به‌طور یکنواخت در سامانه بینایی رنگی مورد استفاده انسان نگاشت نمی‌شوند. گاهی اوقات این تصویرهای تک رنگ در رنگ‌های ساختگی نمایش داده می‌شوند که تغییر رنگ بیشتر از تغییر در سختی استفاده می‌شود تا تغییرات در سیگنال را نمایش دهد. این مفید است به دلیل اینکه هر چند بشر رنج حرکتی بیشتری در پیداکردن سختی از سراسر رنگ دارد. توانایی بهتر دیدن سختی در منطقه‌های روشن یک محدودیت عادلانه‌ای است. این فن برش سختی نامیده می‌شود.
حسگرهای دود کار تشخیص دود در محل را برعهده دارند. این حسگرها معمولاً در دو گروه حسگر نوری و حسگر یونیزاسیون جای می‌گیرند. حسگرهای نوری با ارسال علایم نوری به یک گیرنده (که در داخل خود حسگر مسقر است) میزان تغییر و کاهش نور رسیده را اندازه‌گیری می‌کنند و اگر تغییر آشکاری در میزان نور دریافتی مشاهده کنند، آن را به آتش تعبیر می‌کنند. حسگرهای یونیزاسیون، شامل دو صفحه نزدیک به هم (الکترودها) هستند و از هوای محیط به عنوان الکترولیت استفاده می‌کنند. چنانچه تغییر ناگهانی در غلظت هوای محیط روی دهد، حسگر آن را به آتش تعبیر می‌کند. حسگرهای یونیزاسیون، حاوی مقادیر کمی مواد رادیواکتیو بوده (برای یونیزه کردن ذرات موجود در هوای اطراف الکترودها) و برای همین عمر دائمی ندارند.
اثر پیزوالکتریک عموماً به عنوان یک حسگر نیروی بیولوژیکی عمل می‌کند. این اثر در تحقیقات انجام شده در دانشگاه پنسیلوانیا در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ به کار گرفته شد که در نتیجه مشخص گردید استفادهٔ پیوسته از پتانسیل الکتریکی می‌تواند هم تخریب استخوان‌ها و هم رشد استخوان‌ها را (بسته به پلاریته یا قطبیت آن‌ها) باعث شود. مطالعات بیش‌تر انجام گرفته در دههٔ ۱۹۹۰ معادلهٔ ریاضی را فراهم نمود که شباهت انتشار موج استخوان‌های بلند را همانند کریستال‌های شش گوشه (کلاس ۶) تأیید می‌کرد.
یکپارچه سازی سیستم‌های حسگر و محرک متصل به اینترنت برای بهینه‌سازی مصرف انرژی استفاده می‌شود. انتظار می‌رود که دستگاه‌های اینترنت اشیاء یکپارچه شوند (سوییچ‌ها، پریز، لامپ، رسانه‌های قدرت، تلویزیون و غیره) و قادر به برقراری ارتباط با شرکت تأمین ابزار به منظور تعادل تولید برق به صورت مؤثر و مصرف انرژی باشند. این دستگاه‌ها همچنین این شانس را به کاربر می‌دهند تا به صورت کنترل از راه دور دستگاه‌های خود را کنترل کنند یا به صورت مرکزی به وسیله یک رابط متنی برابر و فعال کردن توابع پیشرفته‌ای مانند برنامه‌ریزی، آنها را مدیریت کنند (مانند روشن و خاموش کردن دستگاه‌های گرمایشی از راه دور، کنترل کردن اجاق، تغییر شرایط نور و غیره).
آشکارساز حرکت دستگاهی است که از یک ساختار فیزیکی یا حسگری الکترونیکی تشکیل شده‌است. این نوع از حسگرها می‌توانند به صورت کیفی حرکت را تشخیص داده (این حرکت می‌تواند متعلق به خود جسم مورد نظر یا اجزای متصل به آن باشد) و کاربر را نسبت به وجود این حرکت در میدان تحت نظر آگاه سازد.
به صورت کلی جداسازی ارتعاش به دو صورت فعال و غیرفعال صورت می‌گیرد: جداسازی ارتعاش غیرفعال از مواد و پیوندهای مکانیکی جهت جذب امواج مکانیکی استفاده می‌کند و جداسازی ارتعاش فعال شامل حسگرها و محرک‌هایی است که تداخل مخرب ایجاد می‌کنند و ارتعاش ورودی را خنثی می‌کنند.