تیربار

معنی کلمه تیربار در فرهنگ معین

(اِ. ) سلاح خودکار آتشین ، مسلسل سنگین .

معنی کلمه تیربار در ویکی واژه

سلاح خودکار آتشین، مسلسل سنگین.

جملاتی از کاربرد کلمه تیربار

بدانید کاین تیرباران بود خروش نبرد سواران بود
احمد زاویه (زاده ۱۲۷۸ خورشیدی در تهران - درگذشته ۱۳۱۲ در کردستان) معروف به سرهنگ زاویه از فرماندهان دوره رضا شاه بود که فرماندهی تیپ مختلط کردستان را بر عهده داشت. او در جریان درگیری‌های منطقه غرب در منطقهٔ به نام نوسود کشته شد.پیکر وی به کرمانشاه منتقل شد و در در مقبره آل آقا به خاک سپرده شد. او در جنگ‌های مهمی از جمله جنگ شیشه و حفظ منطقه غرب در جریان جنگ جهانی اول حضوری مؤثر داشت. شهرت وی به علت دادگاه‌های نظامی که برپا می‌کرد بود که از مهم‌ترین آن‌ها حکم تیرباران محمود پولادین است.
دل سپر بفکند از هر غمزهٔ چشم تو بس در کم از یک چشم زد صد تیرباران می‌رسد
بکاموس بر تیرباران گرفت کمان را چو ابر بهاران گرفت
سرنشینان این هواپیما شامل یک خلبان و یک تیربارچی جهت مقابله با هواگردهای دشمن بودند که پشت سر هم قرار داشتند.
می‌رسد هر لحظه زخم تازه بر جان بی‌غلط کرده مژگانت دلم را تیرباران بی‌غلط
بدو گفتم که چون کشتی مرا تر کن زبان باری بگفت افتاد چون صیدم چه حاجت تیرباران را
ابر زنگله تیرباران گرفت ز هر سو کمین سواران گرفت
بر اساس اسنادی که در سپتامبر ۲۰۱۳ میلادی از سوی اداره دادستانی هلند منتشر شده و در روزنامه ۸ صبح کابل نیز به چاپ رسیده، اداره زیر فرمان سروری طی ۹ ماه در سال‌های ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ نزدیک به ۵۰۰۰ نفر را در زندان پلچرخی کابل تیرباران کرده‌است. این کشتار به کشتار اگسا موسوم است، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین موارد جنایت علیه بشریت در افغانستان در اذهان عمومی شناخته می‌شود.
هنریش هیملر در سال ۱۹۴۱ از حومه مینسک دیدار کرد تا شاهد یک تیرباران جمعی باشد. افسر فرمانده به او گفته بود که ثابت شده‌است کسانی که این عمل را انجام می‌دهند، دچار آسیب روان‌شناسی می‌شوند. پس هیملر به دنبال روشی دیگر برای کشتار بود. بعد از جنگ، طبق خاطرات فرمانده آشویتس، رودولف هوس، مشخص شد که بسیاری از افراد مسئول کشتار هم دیگر ازلحاظ روان‌شناسی قادر نبودند خون‌ریزی را تحمل کنند یا دیوانه شدند یا خودشان را کشتند.
برادرش آلفرد نیز به لوفت‌وافه پیوست و به عنوان تیربارچی دم هواگرد یو-۸۷ در کارزار شمال آفریقا خدمت کرد تا این که به اسارت بریتانیایی‌ها درآمد و سال‌های پایانی جنگ را در اردوگاه جنگی گذراند.
یکی تیرباران بکردند سخت ابر سام بیدار فرخنده بخت
در فروردین ۱۳۰۳ یاور احمد خان حکیمی، رئیس قوای استرآباد،که از تلاش های اسداله خان و برادرش برای یاغی شدن به حکومت مرکزی ( با تحریک پدرشان ) با خبر شده بود ، هژبر و سهم‌الممالک را به بهانهٔ دادن مواجب افراد تحت فرمانش به گرگان فراخواند. به محض رسیدنشان قوای احمدخان حکیمی آن‌ها را خلع سلاح کردند و همان شب چندی از ژاندارم‌ها در راه بندرگز آنها را کَت‌بسته تیرباران کردند. فردای آن صبح مردم روستای کلاک جسد آنان را دفن نمودند. امیرمؤید نیز پس از آن از پا درآمد و در ۱۳۱۱ چشم از جهان فروبست.
بس که زخم تیرباران غمت بر من رسید چشمه سار محنت و درد است ازین باران تنم
پس دستگیری به دستور قاضی طباطبائی به تهران فرستاده می‌شود. در تهران صادق خلخالی او را به اتهام مفسد فی الارض بودن به اعدام محکوم کرده و تیرباران می‌کند.
شش نفر را دستگیر کردند و یکی از آنها به نام «ارنست کهن» کمی بعد تیرباران شد.
اوست بران در صف هیجا چو تیغ تیرباران بر سر اعدا چو میغ
ای که رویت را بود بر مهر تابان صد شرف تیرباران خیال غمزه ات جان را هدف
در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، گروه‌های از فدائیان خلق به رهبری علی اکبر صفایی فراهانی و حمید اشرف در کوه‌های گیلان که مناسب جنگ‌های چریکی بود مستقر شدند. آن‌ها در فوریه آن سال اولین عملیات چریکی تاریخ ایران را با حمله به یک پاسگاه ژاندارمری در سیاهکل، و کشتن سه مأمور انجام داده و به جنگل بازگشتند. شاه شدیداً پاسخ داد، و برادرش را در راس یک نیروی مجهز به منطقه اعزام کرد، نتیجتاً تعداد زیادی از سربازان و ۳۰ فدایی کشته شدند. ۱۱ فدایی دستگیر شدند که ۱۰ نفرشان تیرباران شدند و دیگری در اثر شکنجه جان باخت.
ام۱۱۳ یک خودروی شنی‌دار جعبه‌مانند است که مدل پایهٔ آن حدود ۱۲ تن وزن، ۲٫۵ متر ارتفاع، ۲٫۷ متر عرض و ۴٫۸۶ متر طول دارد و به یک تیربار ام۲ برونینگ مسلح است. نفربر ام۱۱۳ با یک راننده و یک فرمانده هدایت می‌شود و ظرفیت حمل ۱۱ سرباز را دارد که از در پشت نفربر برای ورود و خروج استفاده می‌کنند. اولین مدل ام۱۱۳ از موتور بنزینی استفاده می‌کرد که خیلی سریع در سال ۱۹۶۴ با موتور دیزلی ساخت دیترویت دیزل به قدرت ۲۱۲ اسب بخار جایگزین شد و در سال‌های بعد موتورهای پرقدرت‌تری برای آن ساخته شد.