حضوری

معنی کلمه حضوری در لغت نامه دهخدا

حضوری. [ ح ُ ] ( ص نسبی ) مقابل غیابی.
- تلگراف حضوری ؛ که مخاطِب و مخاطَب هر دو در تلگرافخانه باشند.
- طبخ حضوری ؛ نوعی تفنن شکمخوارگان از شاهان و اعیان رجال که امر دهند طعامی را در حضور آنان پزند. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || مقابل حصولی و کسبی. ( علم... ) ( اصطلاح حکمای اسلام ) علم حضوری مقابل است با علم حصولی و آن علمی است که در آن صورت علمی عین صورت عینی باشد همچون علم نفس بذات و آثار خود و بطور کلی علم هر علت حقیقی و هر مجردی بذات و معلومات خود و هم بعقیده بعضی علم فانی و بمفنی فیه یعنی علم معلول بعلت حقیقی خود از این رو که در آن فانی می باشد. علم حصولی را علم ارتسامی و علم حضوری را علم اشراقی نیز خوانده اند. کلمه «کنسیانس » که ترجمه تحت لفظی آن «علم معی » و بنابراین از جهت ترکیب لفظی با علم حضوری بسیار نزدیک است از جهت مفهوم نیز در اصطلاح فلاسفه و روان شناسان غرب با علم حضوری فرقی چندان ندارد چه مراد آنها از این لفظ معرفت مستقیمی است که نفس بذات و آثار خود دارد و چون این نحو علم را در واقع با خود نفس امتیازی مصداقی نیست و همان نفس است ، از این رو که عالم بذات خویش می باشد از این جهت گاهی کلمه «کنسیانس » را به معنی خود نفس نیز بکار می برند. همین گونه معلوماتست که بنزدیک حکمای ما غالباً معلومات حضوری و هم در ضمن بحث و گفتگوی از مقدمات قیاسی منطقی مشاهدات وجدانی و وجدانیات خوانده شده و از مواد ضروری و یقینی قیاس قرار داده شده است. درین جا باید گفته شود که در نظر محققین قدیم ما در واقع علم حقیقی منحصر است بعلم حضوری که جز حضور ذات شی برای خود آن و بالنتیجه نحوی از خود وجود چیز دیگر نیست و از اینجا معلوم میشود که چندانکه بهره و دارائی و وجدان موجودی از وجود بیشتر باشد، علم آن موجود بیشتر خواهدبود. اینست که قدمای ما علم حضوری را گاهی وجدان و علم وجدانی و معلومات حضوری را وجدانیات و جهل بسیط را فقدان و مجهولات بسیط را وجدان فقدانیات نیز خوانده اند، ولی باید دانست که ما به ازای حقیقی لفظ وجدان بفرانسه «کنسیانس » نیست ، بلکه «پسسیون » می باشد که معمولاً از طرف حکمای غرب بمعنی ملک یا جده ( یکی از مقولات دهگانه ارسطو ) بکار میرود. لیکن گاهی نیز در ضمن بعضی از تعبیرات به معنی علم حضوری استعمال میشود،چنانکه گاهی هم در مثل جمله «بخود علم حضوری گرفتن » بجای «کنسیانس » لفظ «پسسیون » بکار برده میشود. مقابل این لفظ در زبان فرانسه لفظ «پریواسیون » در اصطلاح فلسفه به معنی فقدان و عدم ملکه می باشد. ( مجله مهرسال 5 شماره 9 مقاله دکتر فردید ). و نیز رجوع به لفظ حصولی در همین لغت نامه شود.

معنی کلمه حضوری در فرهنگ فارسی

نام شاعری از ترکان عثمانی معاصر سلطان سلیم خان ثانی است

جملاتی از کاربرد کلمه حضوری

من و دامن خیالت که نه روز داند از شب نه وصالی از فراقی نه حضوری از غیابی
این امر بنا بر الزام مندرج در ماده ۲، بخش ۳، بند ۱ قانون اساسی ایالات متحده آمریکا انجام می‌شود که طبق آن رئیس‌جمهور باید گزارش دوره ای به مجلس ارائه دهد. در بیشتر قرن اول کشور، رئیس‌جمهور فقط یک گزارش کتبی به کنگره ارائه می‌کرد. پس از سال ۱۹۱۳، وودرو ویلسون، بیست و هشتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، سخنرانی منظم شخص رئیس‌جمهور به صورت حضوری در کنگره آمریکا را به عنوان راهی برای حمایت از دستور کار رئیس‌جمهور آغاز کرد. با ظهور رادیو و تلویزیون، این سخنرانی در بسیاری از شبکه‌ها به صورت زنده در سراسر کشور پخش می‌شود.
کلوب‌های ورزشی ارمنی مذکور دارای حضوری گسترده‌ای در تعدادی از ورزش‌های دیگر در لبنان و به‌طور برجسته در تنیس روی میز و دوچرخه سواری می‌باشند. ارمنی‌ها همچنین در وزنه‌برداری، کشتی و ورزش‌های رزمی برتری دارند.
هر نفس این قصه نوری بخشدش بی غم وغصه حضوری بخشدش
خارج از فضای فوتبالی نیز نیلوفر اردلان فعالیت‌هایی را هم در عرصه رسانه دنبال می‌کرد؛ او در اولین دوره برنامه خانم گزارشگر که از سوی سایت تماشا و با حمایت وبگاه خبری ورزش سه به عنوان کارشناس و داور حضور داشت و ضمن آن‌که در شبکه دو صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و برنامه ورزش از نگاه دو در نقش مجری حضوری کوتاه‌مدت را تجربه کرد تا در فضای رسانه‌ای نیز فعالیت‌هایی را انجام دهد.
حضور مداوم ردماین در عرصه نمایش سبب افزایش تجربه‌های او در زمینه بازیگری شد به حدی که وی تبدیل به ستاره‌ای در عرصه تئاتر لندن شد و جوایز معتبری در این راه کسب کرد. ردماین پس از موفقیت در عرصه تئاتر موفق شد در اولین قدم در عرصه سینما در فیلم «چوپان خوب» به کارگردانی رابرت دنیرو ایفای نقش کند و پس از آن در سال ۲۰۰۷ در فیلم «الیزابت: عصر طلایی» حضوری موفق را تجربه کرد.[نیازمند منبع]
چه نکو حضوری و وحدتی بود از دو جانب اگر تو را من ازین خسان بستانم و تو ازین بتان بستانیم
تو گرچه با منی واندر حضوری ز نزدیکی که هستی دور دوری
چون شمع حضوری نشد آیینهٔ هوشت ناپخته عبث سوختی‌ای خام تماشا
در سیه خانه لیلی نبود مجنون را با خیال تو حضوری که مرا در شبهاست
او اولین فیلم خود را در سال ۱۹۹۸ کارگردانی کرد؛ و در سال ۱۹۹۹ به عنوان بازیگر در سینما حضوریافت. حلمی در بیش از ۲۵ فیلم مصری به عنوان بازیگر حضور داشته‌است.
حضوری داشتم شب با خیالش که در خاطر نمی آمد وصالش
ایزما که از سال ۲۰۱۲ به عضویت تیم ریو آوه پرتغال درآمده بود و اکثراً به تیم‌های دیگر قرض داده می‌شد، بالاخره در ابتدای فصل ۱۶–۲۰۱۵ از این تیم جدا شد و پس از حضوری بسیار کوتاه در الاتفاق عربستان به باشگاه قبرسی آنورتوسیس فاماگوستا بازگشت که در آن درخشان ظاهر شده‌بود. اما این بار نه به‌صورت قرضی؛ بلکه با یک قرارداد آزاد.
اریش کلایبر در بسیاری از اجراهای ماندگار به عنوان رهبر ارکستر حاضر شد و حضوری موفق نیز داشت. اریش کالیبر در سن 66سالگی در کشور سوئیس،شهر زوریخ از دنیا رفت.
بگیر از من که بر من، بارِ دوش است ثوابِ این نمازِ بی‌حضوری
چون خامه سبک مغز از بی حضوری دل شد بیش رو سیاهی در هر سجود ما را
مکاشفه: حضوری است که وصف آن ممکن نمی‌باشد در جریان کشف و شهود.
«شاهرودی» در گروه‌های داوری بسیاری از نمایشگاه‌ها و مسابقات معتبر عکاسی ایران در بیست سال گذشته حضوری فعال و مؤثر داشته و مدتی نیز در دانشگاه‌ها و مجامع فرهنگی به تدریس این رشته پرداخته است.
شراب بی‌خودی بستان ببر عمری ز نو حافظ حضوری گر همی‌خواهی ازو غایب مشو «حافظ»
با وجود حضور گسترده هواپیماهای جنگنده عراقی در آسمان منطقه، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پشتیبانی از یگان‌های نیروی زمینی، در عملیات بیت‌المقدس حضوری موفق داشت و با بمباران پل شناور عراقی‌ها بر روی اروندرود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند. در انتهای روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از نیروهای عراقی پاک کنند. در ساعت ۳ بامداد ۳ خرداد، واحدهایی از نیروهای مسلح ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.