ترویج

معنی کلمه ترویج در لغت نامه دهخدا

ترویج. [ ت َرْ ] ( ع مص ) رایج کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). روان کردن.( تاج المصادر بیهقی ). روایی دادن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( غیاث اللغات ). رواج دادن کالا. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || آرایش دادن کلام و مبهم ساختن آن چنانکه حقیقت آن درک نشود. ( از المنجد ). || تعجیل کردن چیزی را. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || دوام یافتن غبار بر سر شتر. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه ترویج در فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) رواج دادن .

معنی کلمه ترویج در فرهنگ عمید

۱. رواج دادن، رونق دادن.
۲. روا کردن چیزی.

معنی کلمه ترویج در فرهنگ فارسی

رواج دادن، رونق دادن، رواکردن چیزی
۱- ( مصدر ) رواج دادن روا کردن روایی دادن . ۲- ( اسم ) رواج روایی . جمع : ترویجات .

معنی کلمه ترویج در ویکی واژه

رواج دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه ترویج

روشهای دشته زن‌های (استیکر) سبز و اکو برچسب‌های سبز با رویارویی مشتریان با اندازه‌های هواداری و دوستداری محیط و توسعه پایدار پدید آمده‌اند. بسیاری از صنایع شروع به اتخاذ این روش‌ها به عنوان روش مهم و حیاتی ترویج روش‌های سبز خود در جهانی سازی اقتصاد کرده‌اند.
از قراری که در پرده مذکور است بل پیدا و گل کرده مسکین برده را به ترویج شریعت برده اند، و به تزویج یکی از منتسبان نامزده کرده، هنگام خروج و روز رکوب خر متذکر دستان ام النسا و داستان این تمنا گشته تا دردی از دل و گردی از رخ برزداید، فردی دو به رسم تعزیه و سبک مرثیه منظوم و سکینه دل را درین سفینه مرقوم افتاد، مرثیه:
برچسب‌های ضبط مستقل و هنرمند بدون امضاء تشویق می‌شوند، برای ترویج موسیقی خود از لست. اف‌ام استفاده کنند. آن‌ها می‌توانند با برچسب‌های مناسب و اضافه کردن خواننده‌های شبیه کاربران را به موسیقی خود هدایت کنند. این هنرمندان می‌توانند موسیقی خود را در لست. اف‌ام قرار دهند و امکان پخش موسیقی را فعال کنند و در قبال این کار آماری از تعداد بار گوش داده‌شدن آهنگ‌های خود را بیابند. امکان دریافت آهنگ به صورت مجانی، پخش آن یا فروش آن نیز برای این هنرمندان در لست. اف‌ام وجود دارد.
گیسو: عبارت از سلسلهٔ اولیاست، کلیسا و کنشت: کنایه است از عالم معنی و شهود. گبر و کافر: عارفی را گویند که یکرنگ وحدت شده باشد. لعل: عبارت است از دل درویشان. لوایح و لوامع و طوالع: از اصطلاحات این طایفه است و این الفاظ متقاربة المعانی باشند و از صفات اصحاب بدایات است که در اوان ترقی رو نماید و بعد از ضیاء شموس معارف دید بیابد. محو و اثبات: محو رفع اوصاف عادات و اثبات، اقامت احکام عبادات است. محاضره و مکاشفه و مشاهده: محاضره، حضور قلب است و به استیلای سلطان ذکر روی می‌نماید و مکاشفه، حضور اوست به نعت بیان و مشاهدهٔ وجود حق است. می و باده: مراد از نشأ ذکر است. نفس به تحریک فاء، ترویج قلوب است به لطایف غیوب و گویند صاحب انفاس ارق واصفی است از صاحب احوال، صاحب وقت مبتدی و صاحب انفاس منتهی و صاحب احوال، متوسط است. وصول: کنایه از نهایت قرب الی اللّه است. شیخ شبستر گوید:
با دم تیغ برنده سازد ترویج دین عرب را درون خطه فارس
در ۲۰۰۱، لوپز به عنوان یکی از همکاران آشوکا «سازمانی بین‌المللی که کارآفرینی اجتماعی را ترویج می‌کند» معرفی شد. لوپز همچنین در ۲۰۰۳ جایزه رامون مگسیسی را به دلیل ایستادگی شجاعانه‌اش برای عدالت دریافت کرد.
عربستان سعودی یک حکومت دینی اسلامی است و دولت قرآن و سنت (سنت) محمدی را قانون اساسی این کشور اعلام کرده‌است. آزادی مذهب غیرقانونی نیست، اما ترویج دین غیرقانونی است. اسلام دین رسمی است. طبق این قانون، فرزندانی که از پدران مسلمان به دنیا می‌آیند نیز مسلمان هستند، صرف نظر از کشور یا سنت مذهبی که در آن بزرگ شده‌اند. دولت دین‌ورزی عمومی ادیان دیگر را ممنوع می‌کند، اما عموماً به ادیان غیر اسلامی اجازه می‌دهد تا به‌طور خصوصی دین‌ورزی کنند. منبع اولیه قانون در عربستان سعودی مبتنی بر شریعت (حقوق اسلامی) است، به طوری که دادگاه‌های شرعی عمدتاً بر اساس دستورالعملی است که از قرآن و سنت گرفته شده‌است. علاوه بر این، قوانین و عرف سنتی قبیله ای همچنان قابل توجه است.
امیر ابراهیم ترزیان، در ۱۸۲۴م، اقدام به تأسیس چاپخانه کرد. او کتاب‌های چاپ شدهٔ خود را به منظور ترویج فرهنگ به صورت رایگان به اقصی نقاط مملکت و حتی روستاها ارسال می‌کرد.
بالجمله مناط کلی در تحصیل کمالات، و وصول به مراتب سعادات، و کسب معارف و علوم و نشر احکام، عدالت سلطان است، و التفات او به اعلای کلمه دین، و سعی او در ترویج شریعت سید المرسلین صلی الله علیه و آله و سلم.
پی ترویج دین و دانش و داد همی خواهم کنون داد سخن داد
و همچنین است حال در جمیع صفات فاضله، که در تحت این چهار صفت مندرج‌اند به تفصیلی که مذکور خواهد شد مثلا «سخاوت»، عبارت است از ملکه بخشش و عطای اموال بر مستحقین بدون قصد و غرضی، پس بذل مال به جهت تحصیل مالی بیشتر از آن، یا به سبب دفع ضرری از خود یا به قصد حصول مناصب دنیه، یا وصول به لذات حیوانیه، یا به جهت شهرت و نام و مفاخرت بر انام، سخاوت نیست و همچنین بخشش به غیر اهل استحقاق، و اسراف در انفاق را سخاوت نگویند و کسی که مسرف باشد جاهل است به رتبه مال، و نمی داند که به وسیله مال، محافظت اهل و عیال، و تحصیل مرتبه کمال میسر می شود، و ثروت را دخل بسیار است در ترویج احکام شریعت، و نشر فضایل و حکمت و از این جهت است که در صحیفه سلیمانیه وارد است که «ان الحکمه مع الثروه یقظان و مع الفقر نائم» یعنی: «علم و حکمت با مال و ثروت حکم کسی را دارد که بیدار باشد، و با فقر و تهیدستی در خواب است».
هنگام کلال از الم و خستگی روح واجب بود این جرعه که ترویج حواس است
در ایالات متحد، مطالعات نشان داده‌است که، علی‌رغم آرمان‌های مساوات‌خواهانه‌ای که ترویج می‌شوند، کمتر از نیمی از زنان به روابط‌شان با جنس مخالف از نظر قدرت به شکلی برابر می‌نگرند و روابط نابرابر که در آن مرد در سلطه قرار دارد بیشتر از همه به چشم می‌خورد. مطالعات همچنین نشان می‌دهند که زوج‌های ازدواج کرده، بیشترین میزان رضایت خود را در روابط مساوات‌خواهانه تجربه می‌کنند.
علی آنکه دین خدا بود مختل بترویج آن گر نگشتی مصمم
کار ما ترویج آئین است و بس زین کشاکش قصد ما این است و بس
ادیبی گفت: شاعر چون صراف است، هر دو می کوشند که آن چه سکه ی قلب در کیسه دارند، ترویج دهند.
این الگو ایده همراهی آزادانه را ترویج می‌دهد.
پیش از حمله اعراب به ایران و به‌ دنبال آن ورود اسلام به ایران، دو خط اوستایی و خط پهلوی به‌کار گرفته می شدند؛ ولی زبان قرآن بر اساس خط کوفی بود ، علی بن ابی طالب خود نیز به خط کوفی می‌نوشت. پس از مدتی، قلمرو اعراب از افغانستان و ایران تا سوریه و مصر گسترش یافت و غلط‌خوانی‌های زیادی در نامه‌نگاری‌های خلفا به وجود آمد. مردم کشورهای دیگر در به‌جای آوردن واژه‌های عربی دچار مشکل بودند تا اینکه در سال ۶۵ هجری، عبد الملک بن مروان در دمشق به خلافت رسید و در نامه‌ای که به حجاج بن یوسف ثقفی خلیفه عراق نوشت، به او گفت که این خط کوفی که ابوالاسود دؤلی طراحی کرده، کفایت نمی‌کند و از حجاج بن یوسف خواست تا خط عربی را بر پایهٔ خط کوفی توسعه دهد و ترویج کند.
وی در سال ۱۳۱۳ به اجتهاد رسید. پس از مرگ حائری در سال ۱۳۱۵، با آمدن حسین طباطبایی بروجردی به قم، در درس خارج فقه و اصول او حضور پیدا کرد. خود این کار را برای ترویج جایگاه او دانست.
شاهنشاهی ساسانی (۶۵۱–۲۲۴ پس از میلاد) مزدیسنا را به عنوان دین رسمی اعلام و احیای دینی مزدیسنا را ترویج کرد. ساسانیان در طول چند سده فرمانروایی بر قفقاز، با تلاش برای ترویج دین زرتشتی، به موفقیت‌های چشمگیری در آن منطقه دست یافتند و مزدیسنا آیین مهم و برجسته‌ای در قفقاز پیش از مسیحیت (به‌ویژه در جمهوری آذربایجان امروزی) بود.