خفیه
معنی کلمه خفیه در فرهنگ عمید
۱. پنهان، نهفته.
۲. (قید ) با پوشیدگی، پنهانی.
معنی کلمه خفیه در فرهنگ فارسی
چاه جمع خفایا خفیات یا بیشه انبوه
معنی کلمه خفیه در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
خفی (۳۴ بار)
«خفیة» به معنای دعای پنهانی است.
معنی کلمه خفیه در ویکی واژه
پنهان شدن.
پوشیدگی.
جملاتی از کاربرد کلمه خفیه
از دهه ۱۹۵۰، مسئلهٔ چیستی و درجهٔ تأثیر کیمیاگری بر آثارِ نیوتن فعالانه مورد بحث قرار گرفتهاست. هماکنون این درک که میان دیدگاههای کیمیاگری و علومِ طبیعی نیوتن ارتباط وجود دارد، پذیرفتهشدهاست. برخی از تاریخدانانِ علم در مورد ماهیت قاطع تأثیر کیمیاگری، علوم خفیه و هرمسیه بر نظریهٔ نیروها و گرانشِ نیوتن، اتفاقنظر دارند. بحث در مورد مطالعات کیمیاگریِ نیوتن، تأثیر قابل توجهی بر درکِ انقلابِ علمی داشتهاست.
آنان خود به کیمیاگری و علوم خفیه روی آوردند٬ در حالی که در رسائل خویش٬ نخست٬ مطالعهٔ علوم طبیعی را میآموختند. این امر در گیاهشناسی٬ آنان را به بررسی شکل و ساختمان گیاهان و چگونگی رشد آنها سوق داد. سپس آنان به بحث در کنایات عددی اندامهای گوناگون گیاهان و جایگاهشان در نظام کیهانی پرداختند و مطالعاتشان در رشد و ریختشناسی گیاهان به حال علم سودمند افتاد.
هر کی کر نیست بشنود وصفت نعل معکوس و خفیه میرانی
زانکه از سر او نبود آگاه بود از او خفیه حالت آن شاه
زانک خفیه نیست بیرون از سپاه هر کجا گنجی که بنهد پادشاه
بعد از قتلعامهای سال ۱۸۴۹ او در بحثهای بازنگری فلسفه و مذهب که توسط سوسیالیستها انجام میشد شرکت میکرد و در سالهای ۱۸۵۵–۱۸۵۶ اولین نوشتههای کابالایی خود را به نام مستعارش منتشر کرد. بحثهای بازنگری نه تنها اختلافات را بین سوسیالیستها نمایان میکرد بلکه این موضوع را مشخص میکرد که انتشار مطالبی در مورد جادو، کابالا و دیگر موضوعات علوم خفیه در مقالات سوسیالیستی چه مقدار امری طبیعی بود.این فعالیتها باعث تغییر عقاید و علاقهٔ کنستانس نسبت به جادو و جادوگری شد.
وی در علوم غریبه عالمی قویپنجه بوده به طوری که میگویند او سر آمد همه علما در علوم خفیه، علم اعداد و علم اسرار نقطه بود، وی پرچم دار این علوم در آن عصر محسوب میشد. ایشان به خاطر این علوم غریبه به فرقهٔ حروفی و نقطویّه گرایش یافت و در اشعارش آشکارا از نورالدین (سی و پنجمین) و مراد میرزا (سی و ششمین) امامان فرقه اسماعیلیه نزاری ستایش کردهاست.
بر زمان خوش هراسان باش تو همچو گنجش خفیه کن نه فاش تو
مگر بهلول مشتی خاک برداشت بشد وان خفیهاش پیش نظر داشت
آیزاک نیوتن، فیزیکدان و ریاضیدان انگلستانی، آثاری در زمینه گاهشماری، تفسیر کتاب مقدس (آخرالزمان) و کیمیاگری تألیف کردهاست. برخی از آنان را میتوان علوم خفیه دانست. نیوتن بر کشفِ دوبارهٔ حکمت پیشینیان تأکید داشت. بدین دلیل برخی از مورخان، مانند جان مینارد کینزِ اقتصاددان، معتقدند که هرگونه اشاره به «جهانبینی نیوتنی» بهعنوان جهانبینیای صرفاً مکانیکی، تا اندازهای نادرست است. تحقیقات تاریخی در مورد مطالعات خفیهٔ نیوتن پیرامون دانشِ او، برای به چالش کشیدن روایت افسونزدگی در نظریه انتقادی مورد استفاده قرار گرفتهاست.
ابوبکر کرجی در سال ۱۰۱۰ میلادی، نخستین کتاب را در مورد آبهای زیر زمینی، روش استخراج و مدیریت آنها نوشت. این کتاب بنام النباط المیاء الخفیه یا استخراج آبهای پنهانی اولین کتاب مرجع برای حفر قنات و مدیریت آبهای زیرزمینی بودهاست.
اول آنکه راههای عظیمه شیطان را در دل که رئوس صفات ذمیمه، و اصول ملکات رذیله است سد کند، مانند شهوت و غضب و حرص و حسد و عداوت و عجب و کبر و طمع و بخل و جبن و محبت دنیای دنیه و بیم فقر و فاقه و عصبیت و بددلی به خدا و خلق و نحو اینها که هر یک از اینها دری هست وسیع از برای شیطان که چون آن را مفتوح دید داخل دل می شود و مشغول وسوسه می گردد و بعد از سد آنها راهی نخواهد یافت مگر گاهی بر سبیل گذار و عبور، از راههای خفیه داخل شود.
ماه که چون عاشقان در پی خورشید بود بعد فراق دراز خفیه بپیوست دوش
تعریف کابالا بر اساس پیروان مختلفش متفاوت است. با اینکه این مکتب از یهودیت نشأت گرفته است اما پیروان مسیحی، نوعصری و پیروان علوم خفیه آن را روشی عرفانی برای فهم رابطه بین عین سوف که غیرقابل تغییر، همیشگی و پیچیدهاست و جهان مادی فانی و محدود (مخلوق) است. کابالا به دنبال فهم ذات دنیا و انسان است.
هرچه در قرآن خفیه واضحه مجتمع آمد همه در فاتحه
این فناها پردهٔ آن وجه گشت چون چراغ خفیه اندر زیر طشت
الخفیه (به عربی: الخفیة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی سلمیه واقع شدهاست. الخفیه ۱۱۹ نفر جمعیت دارد.
سایت باستانشناسی آرکائیم جذابیتهای رسانهای چندی در روسیه یافته است و گروههای پیرو علوم خفیه و هواداران شبه علم نیز بدان توجه نشانمیدهند.
سوم خوف و طمع است، که رب العزة گفت: وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً. این خوف و طمع بمعنی خوف و رجاء است، و آن تضرع و خفیه بمعنی اخلاص و صدق، بر مثال چهار جویاند در دل گشاده، تا این جویها رواناند و روشن، دل آبادان است، و ایمان بر جای، و دعا مستجاب. باز اگر این چهار جوی از دل وا ایستد، و چشمهای آن خشک گردد، دل مرده گردد، و اشک از چشم وا ایستد، و ذکر از زبان، و مهر از دل، نیز از وی طاعت نروید و ایمان نیاید، چنان شود که گویند: