خشتی. [ خ ِ ] ( ص نسبی ) از خشت کرده. از خشت ساخته شده. از خشت فراهم آمده. ( یادداشت بخط مؤلف ). || چهارگوش ،به اندازه خشت. ( یادداشت بخط مؤلف ). || خشتی یا خال خشتی در بازی ورق. آن ورقی است که در وی خالهای مربع است. ( یادداشت بخط مؤلف ). || اندازه و قطعی است برای کتاب بزرگتر از ربعی . خشتی. [ خ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر. واقع در صدهزارگزی خاور کنگان و 8 هزارگزی شمال راه مالرو اشکنان به پس رودک. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و پیاز و تنباکو و خرما و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ). خشتی. [ خ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان چناررود بخش آخوره شهرستان فریدن. واقع در چهل و پنج هزارگزی جنوب خاوری آخوره. این ده در کوهستان قرار دارد و محلی است سردسیر. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت وراه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).
معنی کلمه خشتی در فرهنگ معین
(خِ ) (ص نسب . ) ۱ - خانه ای که از خشت سازند. ۲ - هر چیز چهارگوش ، مربع . ۳ - قطع کتاب در اندازة رقعی با طول و عرض مساوی .
معنی کلمه خشتی در فرهنگ عمید
۱. ساخته شده از خشت: خانهٴ خشتی. ۲. ویژگی یکی از قطع های کتاب: قطع خشتی. ۳. دارای شکل یا نقش مربع: کاغذ خشتی. ۴. (اسم ) از طرح های قالی: قالی خشتی.
معنی کلمه خشتی در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - منسوب به خشت مانند خشت . ۲ - ( اسم ) خانه ای که از خشت سازند . ۳ - مربع چهار گوشه . دهی است از دهستان علامرودشت بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در صد هزار گزی خاور کنگان و ۸ هزار گزی شمال راه مالرو اشکنان به پس رودک .
معنی کلمه خشتی در دانشنامه عمومی
خشتی (لامرد). خشتی، روستایی از توابع بخش علامرودشت شهرستان لامرد در استان فارس ایران است. این روستا در دهستان علامرودشت قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۷ نفر ( ۳۴ خانوار ) بوده است.
معنی کلمه خشتی در دانشنامه آزاد فارسی
خِشْتی خِشْتیاز گویش های فارسی (استان فارس) که مردم منطقة خشت واقع در شهرستان کازرون بدان سخن می گویند. تغییر و تبدیل آوایی: تبدیل /-e/ پایانی به /a/ در poxta «پختِه»، kuma «اتاقک/کومِه»، تبدیل /u/ به /i/ در bidan «بودن»؛ گرفتن پایانة /-e/ در صرف فعل مضارع برای سوم شخص مفرد که همانند لهجة فارسی تهرانی است؛ تبدیل /b/ به /v/ در va «به» ، retav «رطب»؛ همچنین تبدیل /b/ به /p/ در: sap «اسب»، تبدیل خوشة /-st-/ به /-ss-/ در hasse «هسته (خرما)»؛ در خشتی صفت بعد از موصوف می آید مانند، sagzardu «سگِ زرد»؛ مضاف قبل از مضاف الیه قرار می گیرد. نشانة مصدری -an است. aspidan، «ماندن»، bidan؛ برخی از واژه های خِشتی: kofa «کُلاه»، penja «انگشت»، tar «جوان»، tong «تنة نخل»، kolik «کوزة لعابدار»، i «این»، so «سه»، koru «کوتاه» و kalu «دیوانه».
معنی کلمه خشتی در ویکی واژه
خانهای که از خشت سازند. هر چیز چهارگوش، مرب قطع کتاب در اندازة رقعی با طول و عرض مساوی.
جملاتی از کاربرد کلمه خشتی
قلعه اسفزار برفراز بلندای تپهای در وسط روستای اسفزار از جمله قلعههای خشتی و گلی با حصار خارجی و برجهایی در چهارگوشه میباشد که ظاهراً به عنوان بنایی دفاعی در مقابل حمله مهاجمان و راهزنان بنا شدهاست. قلعهٔ مزبور دارای بارو و چهار برج در چهار گوشهاست و قدمت آن به اواخر صفویه تا اواخر قاجار برمیگردد.
وآنگه این خانه کز تو خواهد ماند خشتی از سیم و خشتی از زر گیر
قلعه احمدآباد نام قلعهای خشتی است که در دهستان احمدآباد در مجاورت روستاهای حسینآباد خره سر و حسن بکول و قارپوزآباد (صالحیه) در بخش مرکزی شهرستان نظرآباد استان البرز و هفت و نیم کیلومتری شهر آبیک، جای گرفته است. بنای قلعه در فهرست آثار ملی ایران به شماره ثبت ۲۹۴۳ قرار داشته و در فهرست موقوفات سازمان اوقاف و امور خیریه کشور به ثبت رسیده است.
آب میزد بانگ یعنی هی ترا فایده چه زین زدن خشتی مرا
این را عوضش خشتی از مشک و ززر سازی وان را بدلش شاخی از در و گهر کاری
بقایای آرامگاه تپه خشتی مربوط به سدهٔ ۶ تا ۹ ه.ق است و در شهرستان مشهد، روستای اسلامیه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۹۴۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تپه اسکندری هفشجان اولین اثر ملی استان چهارمحال و بختیاری به شماره ثبت ۸۸۶ در تاریخ۱۳۴۸/۱۰/۱ و متعلق به دوران پیش از تاریخ(نوسنگی) میباشد کشف این کتیبه عیلامی بیانگر بازسازی این سازهٔ خشتی بوده و از استمرار تمدن از ۹۰۰۰ سال تا ۳۰۰۰ سال پیش در این منطقه حکایت دارد. کتیبه عیلامی میانه هماکنون در موزه باستانشناسی شهرکرد (استان چهارمحال و بختیاری) نگهداری میگردد و در حوزه شهرستان شهرکرد میباشد.
زیرِ گردون صدهزاران سر به باد فتنه رفت کهنهخشتی زین ندامتخانه نشکست و نریخت
ساختمان مقبره خشتی و نمای خارجی آن هشت ضلعی است. قسمت داخلی بنای مذکور، چهار گوشه است. این مقبره گنبدی دارد که ارتفاع آن از قسمت فوقانی بنا ۵/۲ متر است. ضمناً قسمت داخلی بنا، گچ بری و بالای سردرها، دور تا دور، به رنگ فیروزهای، گچ بری و کتیبهنویسی شدهاست که آثار آن به خوبی مشاهده میشود.
تو دماغ از می پر زور رسانیده و ما بر در خُمکده خشتی ته سر داشتهایم
ز فیض خاکساری رزق من بی خواست می آید که سیراب است هر خشتی که در میخانه افتاده
آسمان جام از آن روزن جدا گردیده است آفتاب افتاده خشتی از کنار بام اوست
«.... برادران عرب ما خیال نکنند که تنها عرب به این درد میسوزد. روزی که صهیونیست حمله کرد به ممالک اسلامی، افغانستان یک پارچه ماتم شده بود، طلاب معارف، کسبه و دکاندار و ارباب علم، همه برای مظاهره به بازارها برآمدند، خطابهها و شعارها دادند. من بر فراز بازار، سرپل خشتی برآمدم؛ خطابه جذابی خواندم که حاکی از معونت مالی و جانی و خونی ملت مسلمان بود و به سفارت کشورهای عربی فرستادم. به وزارت خارجه رفتم وخطابه آتشین دادم؛ به مسجد پل خشتی رفتم وخطابه سوزناک دادم. همه هم دردی کردند ولی درد آن وقت اثر میکند که واقعاً وحدت نظر باشد.»
روزی که بر امید تو قالب کنم تهی بالین بس است خشتی ازین آستانهام
بود خشتی بر کف آن پیشوا زد به برج قلعه آن دم خشت را
در ایوان شمالی که اصلیترین ایوان است کاشیهای هشت گوش فیروزهای خشتی سه سانتیمتری نقش بسته شدهاست و کتیبه موجود در این ایوان زیبایی این بقعه را دو چندان کردهاست.
کند خشتی چو فیل شورش اندیش کند خاک و فشاند بر سر خویش
در سالهای نخستین سدهٔ کنونی که رابینو به استرآباد سفر کرد، هنوز دیوارها و برجهای خشتی حدود ۴ مایل به دور شهر کشیده شده بود و شهر دارای پنج دروازه بود اما آنها نیازمند تعمیر بودند و برای غارتگران ترکمان مانعی ایجاد نمیکردند. اهمیت استرآباد به عنوان یکی از مراکز شیعه از تعداد قابل توجه مساجد و تکیهها (۴۰)، حرمها (۱۱) و مدارس علوم دینی (۸) آن مشخص بود. در زمان رضاشاه نام شهر از استرآباد به گرگان تغییر داده شد که نام قدیم ولایت و مرکز قدیم آن بود. استان گلستان در خرداد سال ۱۳۷۶ به مرکزیت شهر گرگان تأسیس شد.