خرمگس
معنی کلمه خرمگس در لغت نامه دهخدا

خرمگس

معنی کلمه خرمگس در لغت نامه دهخدا

خرمگس. [ خ َ م َ گ َ ] ( اِ مرکب ) مگس کلان که بر جراحت کرم می اندازد. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). مگس درشت که غالباً در باغها و بر درختان گرد آید. مگس درشت سایر حیوانات یا همج که بر روی گوسپندان نشیند. مگس خر. ( یادداشت بخط مؤلف ). نُعَرة. ( زمخشری ). هَمَج.عنتر [ ع َ ت َ / ع ُ ت ُ ]. ( منتهی الارب ) :
خرمگس بر خوان گیتی صف زده ست
یک مگس را انگبین جستیم نیست.خاقانی.بر سر خوان جهان خرمگسانند طفیل
پر طاوس مگس را بخراسان یابم.خاقانی.دولت به اهل جهل دهند آری
خوان مسیح خرمگسان دارند.خاقانی.خوان عیسی بر من وآنگه من
باک هر خرمگسی داشتمی.خاقانی.روزه داران را بود آن نان و خوان
خرمگس راچه ابا چه دیگدان.مولوی ( مثنوی ).- خرمگس معرکه ؛ مگس بزرگ که در معرکه های قدیم با صدای خود مزاحم معرکه گیر میشود. کنایه از فرد مزاحم وناجور در جمعی.

معنی کلمه خرمگس در فرهنگ معین

(خَ. مَ گَ ) (اِمر. ) نوعی مگس که بزرگتر از مگس های معمولی است و دارای خرطومی کوتاه است . ، ~ِ معرکه الف - مزاحم . ب - بیگانه .

معنی کلمه خرمگس در فرهنگ عمید

نوعی مگس درشت با خرطومی کوتاه و برجسته که در جاهای مرطوب تخم گذاری می کند.
* خرمگس معرکه: [عامیانه، مجاز] مزاحم: برخرمگس معرکه لعنت!

معنی کلمه خرمگس در فرهنگ فارسی

( اسم ) گونه ای مگس درشت تر از مگسهای معمولی و دارای خرطومی کوتاه و قوی . یا خر مگس معرکه . ۱ - مزاحم موی دماغ سر خر . ۲ - بیگانه نا محرم .

معنی کلمه خرمگس در دانشنامه عمومی

خرمگس، خرمُنج نامی پراستفاده برای خانواده ای از حشرات دوبالان با گونه های بسیار است.
خرمگس یا مگس اسب یا مگس پران: مگس واقعی در خانواده Tabanidae از راسته حشرات Diptera است. آنها اغلب در پرواز بزرگ و چابک هستند و ماده ها برای به دست آوردن خون، حیوانات از جمله انسان را گاز می گیرند. آنها ترجیح می دهند در زیر نور آفتاب پرواز کنند و از مناطق تاریک و سایه دار اجتناب کنند و شب ها بی تحرک هستند. آنها به جز برخی از جزایر و مناطق قطبی ( هاوایی، گرینلند، ایسلند ) در سراسر جهان یافت می شوند. هر دو مگس اسب ( horseflies ) و مگس شکاری ( botflies/horseflies ) گاهی به عنوان مگس پران ( gadflies ) شناخته می شوند. این حیوان ملقب به اولترا است
مگس اسب بزرگسال از شهد و ترشحات گیاه تغذیه می کند. نرها دهان ضعیفی دارند و فقط ماده ها حیوانات را گاز می گیرند تا پروتئین کافی از خون برای تولید تخمک بدست آورند. قسمتهای دهانی ماده به دو عضوی خزنده دار و تنومند با دو جفت تیغه برش تیز و یک قسمت اسفنجی مانند برای خونی کردن خون از زخم تبدیل می شود. لاروها شکارچی هستند و در زیستگاه های نیمه آبزی رشد می کنند.
مگس های ماده از طریق عادت تغذیه ای می توانند بیماری های منتقله از خون را از حیوان دیگری به حیوان دیگر منتقل کنند. شناخته شده است که در مناطقی که بیماری ها وجود دارند، ویروس کم خونی عفونی اسب، برخی از تریپانوزوم ها، کرم فیلاریا Loa loa، سیاه زخم در میان گاوها و گوسفندان و توالارمی دارند. در صورت عدم تهیه سرپناه مناسب می توانند از نرخ رشد گاوها کاسته و میزان تولید شیر گاوها را کاهش دهند.
خرمگس (رمان). خرمگس ( به انگلیسی: The Gadfly ) رمانی از نویسندهٔ ایرلندی، اتل لیلیان وینیچ است که در ژوئن سال ۱۸۹۷ میلادی در ایالات متحده آمریکا و در سپتامبر همان سال در انگلستان منتشر شد.
داستان کتاب در ایتالیای تحت نفوذ اتریش در دههٔ ۱۸۴۰ میلادی می گذرد که زمانه ای پر از آشوب و خیزش بود. شخصیت اصلی داستان، آرتور بورتون است که سردستهٔ جنبش جوانان است و دشمنش پدر مونتانلی است. دنباله ای از روابط تراژیک بین آرتور و دختر محبوبش، جما، در داستان پیش می آید. این کتاب، داستان ایمان، بیداری از خواب و خیال، دگرگونی، عشق و شجاعت است.
در رمان خرمگس، فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان ۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم ترسیم شده است، در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم گشته و عملاً در اشغال ارتش اتریش بود، رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت می کرد، ملت ایتالیا نیز زیر این یوغ دوگانه رنج می بُرد و ستم می کشید، در سال ۱۸۳۱ ژوزف مازینی، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایه گذاری کرد، آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است، آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیام های مسلحانه می زدند، اتریشی ها با دستیاری حکومت های محلی، قیام های مردم را با قساوتی بی سابقه در هم می شکستند، ظاهراً همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است، وینچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز در عین حال با نیرویی شگرف، نقاب تقدس را از چهره خادمین کلیسا می درد، «آرتور» جوان گُمان می برد که کلیسا راهنمای ملت است اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک می کند، وینچ با مهارتی بسیار، سیمای باشکوه یک قهرمان را می آفریند، نویسنده، رمان خود را بر پایه افکار انتزاعی و اخبار جراید بنا نمی کند، بلکه به خلق سیما هائی زنده و تابناک می پردازد، سراسر رمان سرشار از عشق عمیق به انسانها است، چهرهٔ خرمگس، درخشان ترین چهرهٔ یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است، این کتاب تاکنون به زبان های هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و بیش از بیست زبان دیگر ترجمه شده است
تاکنون برگردان های زیادی از این کتاب منتشر شده است. نخستین چاپ در سال ۱۳۴۱ توسط سازمان کتابهای جیبی ( فرانکلین ) با ترجمه خسرو همایون پور و دومین در سال ۱۳۵۳ توسط انتشارات عارف با ترجمه حمید کمازان منتشر شده است.
خرمگس (سرده). خرمگس ( سرده ) ( نام علمی: Tabanus ) نام یک سرده از تیره خرمگس است.
معنی کلمه خرمگس در فرهنگ معین
معنی کلمه خرمگس در فرهنگ عمید
معنی کلمه خرمگس در فرهنگ فارسی

معنی کلمه خرمگس در دانشنامه آزاد فارسی

خرمگس (horsefly)
هر یک از انواع بیش از ۲۵۰۰ گونۀ مگس. خرمگسِ ماده از خون اسب، گاو و انسان تغذیه می کند. نرها با تغذیه از گیاهان و شهد گل ها زندگی می کنند. لارو این مگس ها گوشت خوار است. این خانواده در تیره خرمگس ها قرار دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه خرمگس

نقصی به کاسهٔ زر پرویز کی رسد ز آن خرمگس که سایه به سکبا برافکند
باز شو بر ساعد سلطان بپر تابکی چون خرمگس بر فرج خر
زان خرمگسان دور، که ما نوش لبت را زنار فرو بسته چو زنبور پرستیم
چون کمیز شتر ز بازیشان رنجه دارند همچو خرمگسان
با نوش لبان خرمگسانند رقیبان اهلی مطلب نوش که جز نیش ندارند
ولیک طوطی طبعم که طوطی ملکوت بجنب او چو بنزد همای خرمگس است
ملک را بگذاشت و بر سرگین نشست لاجرم شد خرمگس سرلشکرش
نویسندهٔ ۸۰ ساله، در ۱۹۴۴، رمان جدید خود به نام کفشت را بکَن را به پایان برد. او در این اثر نیز بار دیگر به چهرهٔ «خرمگس» متوسل می‌شود. این رمان دربارهٔ اجداد مادریِ «خرمگس» نوشته شده‌است.
خرمگس کم حیات بسیار آز کرگس اندک نیاز افزون ناز
مفتقر سایۀ سلطان هما را بطلب ورنه در مرحلهٔ عشق کم از خرمگسی
پر کرکس بین به رنگ خرمگس یغلغی را کز کمان خواهد گشاد