ختایی. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ختا : گر نامه کند شاه سوی قیصر رومی ور پیک فرستد سوی فغفور ختایی.منوچهری.
معنی کلمه ختایی در فرهنگ معین
(خَ ) (ص نسب . ) ۱ - از مردم ختا. ۲ - یکی از طرح های اساسی و قراردادی هنرهای تزیینی ایرانی که در قالی و کاشی و تذهیب به کار رود و آن طرح نموداری است از شاخة درخت یا بوته با گل و برگ و غنچه .
معنی کلمه ختایی در فرهنگ عمید
۱. از مردم ختا. ۲. (اسم ) طرحی به شکل گل، غنچه، شاخه، برگ، و خطوط منحنی که در هنرهای تزئینی، مانند قالی، کاشی، و تذهیب به کار می رود. ۳. (اسم ) نوعی آجر، کوچک تر از آجر نظامی. ۴. [قدیمی] پرورش یافته یا تهیه شده در ختا: آهوی ختایی.
معنی کلمه ختایی در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - از مردم ختا اهل ختا . ۲ - یکی از طرحهای اساسی و قرار دادی هنرهای تزیینی ایرانی که در قالی و کاشی و تذهیب بکار میرود و آن طرح نموداری است از شاخ. درخت یا بوته با گل و برگ و غنچه .
معنی کلمه ختایی در دانشنامه عمومی
ختایی (آغ استفا). ختایی ( به لاتین: Xətai، تا ۲۹ دسامبر ۱۹۹۲ مارکسکوا Marksovka ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان آغستفا واقع شده است. ختایی ۵۷۳۸ نفر جمعیت دارد. ختایی (بابک). ختایی ( به لاتین: Xətai، تا ۲۰۰۰ سووت آباد Sovetabad ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان بابک واقع شده است. ختایی (خواجه وند). ختایی ( ترکی آذربایجانی: Xətai ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان مارتونی واقع شده است. ختایی (شرور). ختایی ( به لاتین: Xətai ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شرور واقع شده است. ختایی ۳۷۶ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه ختایی در دانشنامه آزاد فارسی
خَتایی نگاره ای خطی، نازک، و ظریف، نمودار طرحی از نهال با خمیدگی ملایم و به شکل کمان یا نیمه کمان. معمولاً نقش هایی از گل، غنچه، برگ و بند را دربر می گیرد و به هم می پیوندد و میان آن ها هماهنگی به وجود می آورد. ختایی گاه تنها و گاهی همراه با خط های اسلیمی در اکثر هنرهای سنتی از جمله قالی بافی، زری بافی، تذهیب، مینیاتور، کاشی سازی، حجاری و گچ بری به کار می رود.
جملاتی از کاربرد کلمه ختایی
به ترکانِ ختایی التفاتی نیست در مجلس به استصواب ما را نیست بس چندان مبالاتی
در سال ۶۰۶ ه. ق، (۱۲۱۰ م)، عثمان خان قراخانی از دختر گورخان قراختایی خواستگاری کرد، اما گورخان به این ازدواج راضی نشد و عثمان خان که رنجیدهخاطر شده بود ادعای استقلال کرد و سپاهیان قراختایی سمرقند را اشغال کردند؛ اما آنها مجبور شدند به خاطر شورشهای دیگر سمرقند را ترک کنند و عثمان خان که با سلطان محمد خوارزمشاه متحد شده بود آنها را تعقیب کرده و شکست داد. ولی پس از مدتی عثمان خان تصمیم گرفت روابطش را با قراختاییان از سر بگیرد و خوارزمشاهیانی که در سمرقند بودند را قتلعام کرد و به رغم ازدواج با دختر خوارزمشاه، با دختر گورخان نیز عقد ازدواج برقرار کرد و نتیجهٔ این تمرد از خوارزمشاهیان فتح سمرقند و برانداختن دودمان قراخانی توسط سلطان محمد خوارزمشاه بود.
دیده بد به تو ای ترک ختایی مرساد! که بدخشان ز لب لعل تو خونین جگرست
افراسیابیها در اواخر قرن یازدهم زیر نفوذ قراختاییان همسایگان شمالی خود نیز درآمدند و در ۱۲۱۱ م با شکست در برابر لشکر علاءالدین محمد خوارزمشاه به کلی مضمحل شدند.
برون خرام کله کج نهاده تا به نظاره ز پرده ها به در افتند لعبتان ختایی
هنگام سخن پادشه چین و ختایید ارباب عقولید
ابن اثیر نوشتهٔ خود را به بدرالدین لؤلؤ فرمانروای موصل پیشکش کردهاست. الکامل یکی از مهمترین منابع برای پژوهش در تاریخ مغول است. همچنین ابن اثیر بهطور کامل از سلسلهٔ قراختاییان یاد میکند، که در منابع دیگر کمتر از آن یاد شدهاست. الکامل دربارهٔ تاریخ ایران در دوران ساسانی و نیز سدههای نخستین اسلامی، مطالب و اطلاعات مفیدی را ارائه میدهد.
قراختاییان طایفهای از زردپوستان ساکن اراضی شمال کوههای تیانشان بودند. در تمام دورهٔ زمامداری اتسزخوارزمشاه، از آنجا که درگیر مشکلات فراوانی بود، نتوانست با قراختاییان برخورد جدی داشته باشد و خود را از سلطه آنان آزاد سازد. او نه تنها با سنجر درگیر بود، بلکه قلمرو حکومتش از طرف شمال مورد تهدید ترکان بوزقیر که هنوز به آیین اسلام درنیامده بودند، قرار داشت. علاوه بر این غوریان نیز در این هنگام قدرت بسیاری پیدا کرده بودند؛ بنابراین حکومت خوارزمشاهیان در دورهٔ اتسز، یکی از خراجگذاران قراختاییان به حساب میآمد. این رابطه تا حاکمیت پسر اتسز ایل ارسلان ادامه یافت.
مهمترین گوشههای افشاری عبارتند از بیات راجِه (یا بیات راجع)، رُهاب، مسیحی، نهیب، و مثنویپیچ (یا مثنوی). مهدی برکشلی برای افشاری این گوشهها را نیز برمیشمرد: جامهدران (نت شروع: درجهٔ پنجم، نت متغیر: درجهٔ پنجم)، مثنویپیچ (نت شروع: درجهٔ هفتم از طرف بم، نت شاهد: درجهٔ چهارم، نت ایست: درجهٔ دوم، غالباً با اشعار مولوی خوانده میشود)، قرائی (نت شروع: درجهٔ هفتم، نت شاهد: درجهٔ هفتم، نت ایست: درجهٔ پنجم)، و شاهختایی (نت شروع: درجهٔ هفتم از طرف بم، نت شاهد: درجهٔ سوم، نت ایست: درجهٔ دوم). داریوش طلایی در کتاب تحلیل ردیف گوشههایی با نام قَرائی و بستهنگار را برای آواز افشاری برشمردهاست، اما فخرالدینی اجرای قرائی را مربوط به گوشهٔ عراق میداند.
برجستهترین حادثه در تاریخ موسیقی عاشقیٔ بر تخت نشستن شاه اسماعیل صفوی (۱۴۸۷–۱۵۲۴) بود. شاه اسماعیل پادشاهی شاعر بود، که با تخلص ختایی یک دیوان مثنوی در وصف علی بن ابیطالب سروده بود. این پادشاه خود را یک عاشیق به حساب میآورد، و چنان به این هنر وابسته بود که در شعری همراه داشتن ساز را جز ارکان اربعه انسانیت شمردهاست:
دستهای دیگر از آنها به قلمرو افراسیابیها در بلاساغون وارد شدند و امیر قراخانی از آنها علیه دشمنان خود بهره جست، اما آنها بعد از مدتی با افراسیابیها در کاشغر و ختن جنگیدند. در سال ۵۳۱ ه.ق محمود خان ابن ارسلان محمد، حاکم سمرقند، با قراختاییان در خجند درگیر شد اما این درگیری به شکست انجامید. در سال ۵۳۶ ه.ق نیروهای متحد محمود خان قراخانی و سلطان سنجر سلجوقی نتوانستند در برابر قراختاییان از سمرقند و فرارود دفاع کنند و آنها وارد سمرقند و بخارا شدند و برادر محمود، تمقاچ خان ابراهیم سوم، را بر تخت سمرقند نشاندند و او تا سال ۵۵۱ ه.ق در این مقام ماند.
از برای سخن عقل خطایی باشد که به ترک رخ آن ترک ختایی بکنم
مژهها و چشم یارم به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی
همه گویند که آن ترک ختایی بچه زآن روی نکند ترک خطا با تو که ترک است و ختایی
خون گره در ناف آهوی ختایی شد زرشک تا به صحرای ختا، بردت صبا بویی ز تار
آن ترک ختایی که ز ما بود گریزان خجلت زده باز آمد و اقرار خطا کرد
ای رنگت از طراوت، چون اطلس ختایی وی دستت از نزاکت، چون کاغذ حنایی