خاد. ( اِ ) بمعنی خات است که غلیواژ باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). زغن باشد یعنی مرغ گوشت ربای ، و او را پند و غیلواج نیز گویند. ( حاشیه برهان چ معین ). جانوری است پرنده در غایت شهرت که آن را بند و پنده و چوزه لوا و جوزه لواو چنگلاهی نیز گویند. ( شرفنامه منیری ) : چون کلاژه همه دزدند و رباینده چو خاد همه چون بوم بدآغال و چو دمنه محتال.معروفی بلخی.درآمد یکی خاد چنگال تیز ربود از کفش گوشت و برد و گریز.خجسته سرخسی.چو زو حدیث کنی از شهان حدیث مکن خطا بود که تخلص کنی ز باز بخاد.فرخی.ای عوض آفتاب روز و شبان تاب تاب تو بمثل چون عقاب حاسد ملعونت خاد.منوچهری.شاهان باشند به نزدیک تو راست چنان چون به بر بازخاد.مسعودسعد.چون باز توئی بلند همت مردار خورد عدوت چون خاد.مسعودسعد.گهی عزیمت کرد و گهی هزیمت شد چنانکه باشد در پیش باز گرسنه خاد.مسعودسعد.شیر بینم همی متابع رنگ باز بینم همی مسخر خاد.مسعودسعد.از روی عزیزیست بسته باز وز خواری باشد گشاده خاد.مسعودسعد.همه بی آگهی چو موش از خاد همه سرمست همچو شاخ از باد.سنائی ( سیرالعباد ).رهی خوش است ولیکن ز جهل خواجه همی خوشی نیابد از او هم چنانکه خاد از خوید.سنائی.بگیرم آنگه و ریشش یکان یکان بکنم چو پر چوزه اندرربوده گرسنه خاد.سوزنی.دریغ خاد و خر و خوک و خرس با خرچنگ که بود رهگذر جمله در و دیوارم.سوزنی.هنر نهفته چو عنقا بماند زانکه نماند کسی که باز شناسد همای را از خاد.سوزنی.گرگ را پیشه پوستین دوزیست در دکانی که عدل تست استاد هم بجای آرد ار تو فرمائی باز را دایگی بچه خاد.کمال اسماعیل ( از فرهنگ جهانگیری ).
معنی کلمه خاد در فرهنگ معین
(اِ. ) زغن .
معنی کلمه خاد در فرهنگ عمید
= زغن: ای عوض آفتاب روز و شبان تاب تاب / تو به مَثَل چون عکاب، حاسد ملعونْت خاد (منوچهری: ۱۷ ).
معنی کلمه خاد در فرهنگ فارسی
زغن
معنی کلمه خاد در فرهنگستان زبان و ادب
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← خدمات اَبری داده
معنی کلمه خاد در ویکی واژه
زغن.
جملاتی از کاربرد کلمه خاد
مرا شربتی داد چون زهر قاتل ز جام غرور این جهان مخادع
اسکورپیون شبحی از ندررلم است و زمانی انسانی به نام هانزو هاساشی بودهاست. او عضو یک قبیله نینجاهای ژاپنی به نام شیرای ریو بود، قبیلهای که به خاطر آوردن نینجیتسو و سایر رازهای هنرهای رزمی چین به ژاپن شناخته میشود. در یک روز نحس او به همراه خانواده و قبیلهاش توسط کوان چی و خادمانش قتلعام شد. این اتفاق توطئهای بود که به ساب-زیرو، اساسین شناخته شده لین کوئی نسبت داده شد. پس از آن روح اسکورپیون به ندررلم منتقل شد، اما او به شکلی ناگهانی و مرموز توسط کوان چی احیا شد.
عنبر خادم سر صندوق جوهر برگشاد تا مرصّع کرد گردون لاژوردی پرنیان
آن بت عیار شده نیم مست خادمه در خدمت و شمعی به دست
مقصود همگنان ز تو نقدست پس چرا؟ خادم همیشه از پی نایاب می رود
به پیشِ مَهدَشَ انْدر خادمانی؛ به بالا هر یکی چون نردبانی.
مهرداد فلاح دو مجموعهٔ شعر «چهار دهان و یک نگاه» و «دارم دوباره کلاغ میشوم» را در سالهای ۱۳۷۶ و ۱۳۷۸ منتشر کرد. او مجموعهای دیگر از شعرهایش را با نام «از خودم» در سال ۱۳۸۰ چاپ کرد. مجموعه شعر دیگری از او با نام «بریم هواخوری» نیز نشر اینترنتی یافتهاست. او همچنین در سال ۹۲ مجموعه شعری به نام «قدم از آدم» (گزیدهٔ شعر» و «مانیفست اسب» چاپ کرد، که شامل تعدادی از خواندیدنیهای اوست اولین مجموعه شعر او که در سال ۱۳۶۳ منتشر شد کار مشترک او بود با جعفر خادم، دومین مجموعه فلاح با نام «بهترین انتظار» در سال ۱۳۷۱ انتشار یافت. او و خانوادهاش در حال حاضر در تهران ساکن هستند. فلاح در تاسی از شعر صد ساله اخیر فرانسه با شعر خواندیدنیها در اصل شکل دیگری از کانکریت را ارائه کرد.
علمای حوزه علمیه اصفهان بیشتر متمایل به حوزه علمیه نجف بودند و تحت تأثیر سید ابوالقاسم خویی، در مسائل سیاسی کمتر دخالت میکردند؛ اما علمای حوزه علمیه نجفآباد به حوزه علمیه قم تمایل داشتند و تحت تأثیر اندیشههای روحالله خمینی و حسینعلی منتظری بودند. از بزرگان اصفهان؛ شمسآبادی، سید حسین خادمی، علی قدیری کفرانی، عبدالجواد سدهی، فیاضی و عباسعلی ادیب اعتقاد داشتند که نظرات خویی اولویت بر نظرات خمینی است و تقلید از او را سفارش میکردند.
احمد اَسْعَدْاَفَنْدی، از شیخ الاسلامهای عثمانی در زمان سلیم سوم بود. وی چند مرتبه از مقام شیخ٬الاسلامی عزل و مجدد به آن منصوب گردید. از اقدامات ویژه وی در دوران شیخالسلامیت وی، صدور فتوایی بر مشروعیت اصلاحات سلطان سلیم و در نتیجه تبدیل نظام قدیم به نظام جدید در دولت عثمانی میتوان اشاره کرد. همچنین وی از امضاء کنندگان سند اتخاد میان رجال و سلطان عثمانی بودهاست.
دامن زخویش افشانده ای خنگ از جهان بجها نده ای هم خادم درمانده ای هم پادشاه کشوری
چون خود از خادمان ایرانم قدر خُدّام ملک می دانم
مراسم لالهگردانی یا شمعدان گردانی حرم فاطمه معصومه از جمله مراسمهای سنتی است. این مراسم توسط خادمان حرم انجام میشود.
همسر النمر منی الصفوانی کارمند اداره گذرنامه وابسته به وزارت کشور بود که حین درمان به خرج دولت در آمریکا درگذشت. او سه فرزند دارد که با برنامه بورسیه خادم الحرمین الشریفین در آمریکا مشغول به تحصیل در مهندسی مکانیک، داروسازی و حقوق هستند.
در این دو روزه عمر ای پسر به خدمت مردم بکوش و خادم همنوع باش تا بتوانی
کلودن در فصل ۲۰۰۷ به تیم آستانه پیوست تا همتیمی وینوکوروف شود. در تور ۲۰۰۷ خادم وینو بود و برای کمک به او چند دقیقه از دست داد. البته تیم آستانه به دلیل مثبت بودن دوپینگ وینو از تور خارج شد. در فصل ۲۰۰۸ برندهٔ تور روماندی شد و در تور سوئیس بر سکوی دوم ایستاد. در تور ۲۰۰۹ خادم لانس آرمسترانگ و آلبرتو کونتادور بود؛ ولی در مرحلهٔ ۱۵ در رتبهٔ چهارم قرار داشت. در مرحلهٔ ۱۷ حدود ۲ دقیقه زمان از دست داد و به رتبهٔ ششم سقوط کرد.
آشخادار (ارمنی: Աշխադար؛ نیمه دوم سده اول و نیمه اول سده دوم میلادی – درگذشته ?۱۱۳) یکی از پادشاهان دودمان آرشاکونی بود.
بر درگه تو دادند پاداش خدمتم را هر خادمی که دارد مخدوم بیعنایت
احمد دانشپژوه (زادهٔ ۶ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر) مشهور به احمد خادم سیدالشهدا سرتیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، که هماکنون بهعنوان فرمانده قرارگاه کربلا فعالیت میکند و فرمانده ارشد سپاه در استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان است.
تن تو خادم این جان گرانمایه است خادم جان گرانمایه همی دارش