بلند همت
معنی کلمه بلند همت در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بلند همت
نام وی محمد بن عبدالخالق الدینوری از اجلهٔ مشایخ بوده و حال نیکو و بلند همت و ناصح در علوم این طایفه باز انک بود از صحة فقر و التزام آداب آن. و دوستی اهل آن. و دوستی اهل آن. بوادی القری بود سالها، پس به دینور آمد و آن جا برفت واللّه اعلم.
منیر طلعت او سوسن ریاض شرف بلند همت او سرو جویبار کرم
بلند همت خاقان پادشا گوهر ستوده تاج سلاطین جمال مشرق و چین
جهان پیر چو من یک جوان برون نارد بلند همت و بسیار دان و اندک سال
دولت تو کرد بخت بندگان تو بلند همت تو کرد کار چاکران تو به کام
بلند همت و بسیار دان و اندک سال جهان گشای و ممالک ستان و دنیا دار
با همه پستی بلند همت خود را از دو جهان بینیاز یافته بودم
دست بلند همت اگر در نگار نیست بر سنگ می توان گهر آفتاب زد
سر محامد سید محمد آنکه شدست بلند همت و نظمش به گوهر آتش و آب
مرد گفت: اینت بلند همتی پیرزنی بنگر که او را چگونه بدین بالا برکشیده اند که دریغ میآیدش که وقت خویش مشغول کند به سوالی از او.