حمول

معنی کلمه حمول در لغت نامه دهخدا

حمول. [ ح َ ] ( ع ص ) حلیم و بردبار. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ). صابر و متحمل. ( غیاث ) :
چون آهن اگر حمول گردی
زآه چو منی ملول گردی.نظامی.طلبکار باید صبور و حمول
که نشنیده ام کیمیاگر ملول.سعدی. || ما یحمل للتداوی من فتیلة. ( اقرب الموارد ). واحد حمولات است و آن داروهایی است که آنرا انسان برای مداوا در دبر یا فرج میگذارد. ( بحر الجواهر ). و رجوع به قانون ابوعلی سینا چ تهران ص 278 شود. || بارکش. حمل کننده یا بسیار بردارنده بار. ( غیاث ) :
مال را کز بهر دین باشی حمول
نعم مال صالح گفت آن رسول.مولوی.سعدی چو پای بند شدی بار غم بکش
عیار دست بسته نباشد مگر حمول.سعدی.
حمول. [ ح ُ ] ( ع اِ ) ج ِ حَمل ، به معنی بار درخت. ( منتهی الارب ). رجوع به حمل شود. || ج ِ حِمل. ( آنندراج ). رجوع به حمل شود. || هودج ها. || شتران که بر آنها هودج بسته باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). عماری ها. || دوائی که بر پارچه آلوده در دبر یا در قبل نهند و این اصطلاح طب است. ( غیاث ) ( آنندراج ) . آنچه بردارند از شیاف ها و فرزجه ها و جز آن : بگیرند افیون دانگی و نیم زعفران دانگی یا کمتر و هر دو را بروغن بنفش حل کنند وطلی کنند یا خرقه ای بدان آغشته کنند و حمول سازند یعنی به مجرای نشستن بردارند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

معنی کلمه حمول در فرهنگ معین

(حَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - بارکش . ۲ - بردبار، شکیبا.

معنی کلمه حمول در فرهنگ عمید

= حَمْل
بردبار، شکیبا، حلیم، صبور.

معنی کلمه حمول در فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - بار کش . ۲ - بردبار شکیبا .
بمعنی بار درخت هودجها

معنی کلمه حمول در ویکی واژه

بارکش.
بردبار، شکیبا.

جملاتی از کاربرد کلمه حمول

بت محمول مرا خواب ندانم چون برد زانک در هر طرفش ناله و بانگ جرسیست
محموله بعدی اف۴اف اواخر پاییز ۱۹۴۱ این بار با نام مارلت-۲ به بریتانیا تحویل داده شد که با شش مسلسل دارای بال‌های جمع شونده و تجهیزات عملیات بر روی ناو هواپیمابر بود.
حسین منصور گوید هر که مقامات بندگی برسد بتمامی، آزاد گردد از تعب عبودیّت، بندگی بجای می آرد بی رنج و مشقّت، و این مقام انبیا و صدّیقان بود، محمول بود هیچ رنج فرا دلش نرسد و اگرچه حکم شرع برو بود.
زانک خوش‌خو آن بود کو در خمول باشد از بدخو و بدطبعان حمول
این اتوبوس‌های ماهواره‌ای با دو آرایه خورشیدی هستند که از نسخه ۱٫۵ و ۲٫۰ برای استفاده نظامی مشتق شده‌اند و می‌توانند محموله‌های طبقه‌بندی شده دولتی یا نظامی را میزبانی کنند.
در عشق حمول و حمله کش می باشم وندر صف عاشقان کش می باشم
چاشنیی دان تو حال خواب را پیش محمولی حال اولیا
کناقة اهل البد وظلت حمولة اذا لم تطق حملا تساق الی العقر
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است می‌توان به محموله ویژه و بزن‌بکوب! اشاره نمود.
ژاک یکی از سرسپردگانش را بیرون می‌آورد و به سمت عقب قطار می‌دود، جایی که گالینا پنهان شده‌است. گالینا فاش می‌کند محموله‌ای که او حمل می‌کند، مجموعه‌ای از سه ویال حاوی گونه خطرناک آبله است. ژاک ویال‌ها را می‌گیرد و آن دو از بیرون قطار بالا می‌روند تا از کول جاسوسی کنند. با این حال، آنها توسط کول، که ویال‌ها را می‌گیرد، شناسایی و دستگیر می‌شوند. دعوا پیش می‌آید. فرض بر این است که ژاک از قطار سقوط کرده‌است، اما در واقع توانسته‌است به یک دستگیره بیرونی چنگ بزند. گالینا سعی می‌کند ویال‌ها را پس بگیرد، اما یکی از آنها می‌شکند و همه افراد قطار را در معرض ویروس قرار می‌دهد و …
چونک محمول به نبود لدیه نیست ممکن بود محمول علیه
جنس فضلت می دهد از جوهر عالم خبر ذات پاکت می شود محمول بر هر اتصاف
اگر چو زلف تو درهم شدم ز تاب فراق که دیده‌ای که بر آتش حمول بود و صبور
واقعه رسیدن این کشتی شش ماه پیش از نبرد سکیگاهارا بود. خدمه آن چنان ضعیف و بیمار بودند که زمانی که مردم اوسوکی برای سرقت محموله سوار کشتی می‌شدند، نتوانستند در برابر آنها مقاومت کنند. روز بعد، مقامات فرستاده شده توسط اوتا کازویوشی، ارباب قلعه اوسوکی، کشتی را بررسی کردند. کازویوشی به این کشتی شک داشت، زیرا کشتی مملو از مقدار زیادی سلاح از جمله نوزده توپ جنگی بود و در ظاهر به یک کشتی جنگی شباهت داشت.
افسری که به مرز افغانستان اعزام شده مأموریت می‌یابد تا یک قاچاقچی باسابقه را دستگیر کند، اما در دام مردانی گرفتار می‌شود که چند سگ هار آنها را گاز گرفته‌اند. آدم‌های هار افسر را گاز می‌گیرند و قاچاقچی با محموله‌هایش به سمت مرز حرکت می‌کند…
بعدها اصطلاح «برنامه‌نویسی محموله‌پرست» برای توصیف نرم‌افزاری به کار گرفته شد که حاوی عناصری است مفید در دیگر برنامه‌های رایانه‌ای ، ولی بی‌ربط با مورد کاربرد فعلی.
بسیاری از سازهای ساخته شده توسط وی تا به امروز باقی مانده‌اند و برخی از آنها را هنوز هم می‌توان نواخت. بیشتر این آلات موسیقی در میان یک محموله از ۳۸ ساز تحویل شده به شارل نهم پادشاه فرانسه در ۱۵۵۴ بوده‌است.
از استاد ابوعلی شنیدم که گفت مرید متحمّل بود و مراد محمول.
چهارمین نهج منطق اشارات، در مواد قضایا و جهاتشان است. اولین اشاره این نهج، در مواد قضایا است. ماده واجبه، ماده ممکنه و ماده ممتنعه، مواد قضایا هستند. اشاره دیگر، به جهات قضایا و فرق بین مطلقه و ضروریه است. ابن سینا، اقسام ضروریه را مطلقه و معلقه و اقسام مشروطه را شرط دوام وجود ذات و دوام موضوع موصوف و شرط محمول می‌داند. امکان نیز از نظر مؤلف، به امکان خاص و عام، امکان اخص و امکان استقبال تقسیم می‌شود. این توضیحات و تقسمیات در مورد قضایا و جهات که چند گونه دیگر نیز دارد، دنباله اشارات نهج چهارم را در بر می‌گیرد.[پاورقی ۵]