حرفی. [ ح ُ فی ی ] ( ع ص نسبی ) خردل فروش. || توسعاً در اصطلاح مردم بغداد، بقال. ( سمعانی ). حرفی. [ ] ( ص نسبی ) منسوب به حرفة، چند بطن از اعراب. ( سمعانی ). حرفی. [ ح ُ ] ( اِخ ) عبدالرحمان بن عبیداﷲبن محمد... سمسار حرفی. از اهل بغداد و مکنی به ابوالقاسم است. از ابوبکر احمدبن سلمان ، و حمزةبن محمد دهقان ، و محمدبن حسن بن زیاد النقاش روایت دارد، و ابوالمعالی نبت بن بندار بقال و احمدبن علی بن ثابت خطیب از وی روایت کنند. خطیب او راتوثیق کرده است. در جمادی الاَّخره 236 هَ. ق. متولدشد و در شوال 323 هَ. ق. درگذشت. ( سمعانی ص 164 ). حرفی. [ ح ُ ] ( اِخ ) موسی بن سهل بن کثیربن سیار الوشاء، مکنی به ابوعمران ، منسوب به حرف از نواحی انبار. از اسماعیل بن غلبة و یزیدبن هارون روایت کند و ابن السماک از وی. وی در ذی قعده 278 هَ. ق. درگذشت. ( معجم البلدان ). سمعانی نسبت این مرد را به حُرف به معنی بقال دانسته او را از اهل بغداد شمرد. ( سمعانی ص 164 ).
معنی کلمه حرفی در فرهنگ فارسی
موسی بن سهل بن کثیر بن سیار الوشائ مکنی به ابو عمران منسوب به حرف از نواحی انبار از اسماعیل بن غلبه و یزید بن هارون روایت کند
جملاتی از کاربرد کلمه حرفی
وی بعدها در این وابستگی و دربارهٔ گفتگو منتشرشده از وی بهوسیلهٔ خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه وزیر بهداشت خود را نخود هر آشی نکند گفت، بنده در زمان مصاحبه همچین حرفی نزدهام و پس از خداحافظی گفتم آقای هاشمی خود را نخود هر آشی میکند، بعد این خبرنگار بیانصاف که نمونهاش در هیچ جای دنیا وجود ندارد، همین گفته من را تیتر اصلی خبرش قرار داد که نتیجهاش میشود اینکه من دیگر با این رسانه صحبت نکنم.
مخوان وصف حال کسان دگر بگو حرفی از حال من مختصر
بعد از پخش ویدیو هم تعداد زیادی از نمایندگان نسبت به این موضوع انتقاد داشتند که علی لاریجانی در واکنش به شلوغی صحن علنی گفت: «امروز روز مهمی است. اجازه بدهید حرفشان را بزنند اگر موضوعی راجع به بستگان ما بوده، بگذارید در اینباره حرفی بزنند».
چون سر شیشه می بسته دهان آمده ام سر حرفی که ازو خون نچکد وا نکنم
بسیار پر حرف بود و با پرحرفی خود هرا را سرگرم میکرد تا زئوس به عشق بازیهایش بپردازد. هرا کاری کرد تا او نتواند حرف بزند و فقط انتهای کلمات دیگران را تکرار کند. عاشق جوان مغروری به نام نارکیسوس شد و چون در این راه ناکام ماند، تحلیل رفت و از او جز صدایش باقی نماند.
الفبای زبان اردو نیز بر پایه الفبای فارسی با افزودن چهار حرف دیگر ایجادشده است. این چهار حرف عبارتاند از: ٹ، ڈ، ڑ، ی. «ه» دوچشم نیز در اردو با حرفی دیگر نمایش داده میشود بهصورت «هـ».
بهطور کلی خط پهلوی خطی پرابهام بهشمار میرود و ابهام بعضی گونههای آن نظیر پهلوی کتابی بیشتر از آنِ بقیه است. در گونههای منفصل بیشترین جنبهٔ ابهام بهعلت دلالت یک نویسه بر چندین واج است؛ مثلاً در پهلوی ساسانی کتیبهای نویسهٔ « » میتواند دلالت بر صامت «ر» «و» یا مصوت «او» کند. در گونهٔ متصل علاوه بر این گونه ابهامات مشکل دیگری نیز پدیدار میگردد: اتصال چند حرف به یکدیگر باعث شباهت مجموعه حروف به حرفی دیگر میشود.
احساسات ناسیونالیستی در میان اعضای کنگره منجر شد تا این جنبش در بدنه دولت نمایان شده و در قانون و حکومت هندوستان نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. افراد کنگره خود را وفادار به تاج و تخت میدانستند، ولی میخواستند که در اداره کشور خود نقش فعال داشته باشند، ولو به عنوان بخشی از فرمانروایی. این تمایل توسط دادابهای نارجی شکل گرفت؛ او کسی بود که در انتخابات مجلس عوام انگلیس به عنوان اولین عضو هندی انتخاب شد.
مگوی از شرف و علم و معرفت حرفی که هر که گفت خداوند زشت حالی شد
وزیر کشور در مورد حادثه گلستان هفتم استعفا دهد، آقای روحانی دربارهٔ حقوق شهروندی حرف میزند اما دربارهٔ موضوع مهمی که جان مردم را به خطر انداخته و شهدایی تقدیم نظام کرده حرفی نمیزند. دولت کجاست؟ اگر نمیتواند این موضوع را جمع کند بهتر است وزیر کشور استعفا دهد و از مردم عذرخواهی کند.
به عزم وصفش چون ناظمی قلم گیرد هنوز حرفی بر صفحه نکرده نگار
به نوشته موژان مؤمن، بعد از بازگشت به ایران هر کسی که حرفی متفاوت با خمینی میزد یا مخالفتی با او میکرد به مانند ناکثین با او برخورد میشد؛ یعنی کسانی مانند طلحه و زبیر یا عایشه که در زمان خلافت علی، بعد از بیعت با او، به مخالفت با علی پرداختند. اتهام معمول برای کسانی که در دادگاههای انقلاب دوران خمینی به اعدام محکوم میشدند «مفسد فی الارض» بود: اتهامی مبهم و غیرقابل تعریف از نظر کیفری با بار لغوی قرآنی بسیار سنگین.
رازی که از اوست نازش عقل حرفی است که از زبان ما جست
این نه حرفیست که آخر شود ای باده فروش همچنینم بدر میکده مخمور گذار
گفتم دهانت گفتا که حرفیست بی جام و باده و آنگه لبالب
یکی از مهمترین ابتکارها در تقسیمبندی مباحث الفاظ متعلق به محمد باقر صدر باشد. سید محمد باقر صدر در کتاب «معالم الجدیده للوصول» به شیوهای نو در مبانی هشتگانه علم اصول اشاره کردهاند که از آن جمله میتوان به رابطه علم اصول و علوم دیگر همچون فقه، کلام و فلسفه اشاره کرد. محمد باقر صدر معتقد است که اصولیان شیعی در طرح مباحث الفاظ و فرایند تحلیل آن مقدم بر دیگران هستند و بحثهایی همچون معانی حرفی و وضع هیئتهای الفاظ از این جملهاند.
بابونها میتوانند بهطور متوسط ۱۳۹ کلمه انگلیسی چهارحرفی (حداکثر ۳۰۸) را تشخیص دهند، اگرچه هیچ معنایی برای ارتباط با کلمات به آنها آموزش داده نشدهاست.
من کشته توام چکنم معجز مسیح حرفی بگو که یک سخنم زان دهن بس است
ز هم بگشای لب وز لطف حرفی گوی با عاشق توان زد تا به کی بر درج گوهر قفل مرجان را
مگر سبزه از رنگ او گفته حرفی که دستار اندازد از سر شکوفه؟!