حراب

معنی کلمه حراب در لغت نامه دهخدا

حراب. [ ] ( ع اِ ) اشترغاز. ( فهرست مخزن الادویه ). رجوع به اشترغاز و شترغاز شود.
حراب. [ ح ِ ] ( ع اِ ) ج ِ حربة. ( منتهی الارب ) :
راهی بریده ام که درختان او ز خار
همچون مبارزانی بودند باحراب.مسعودسعد.ارباب آن حراب و ضراب راه گریز و پرهیز گرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی ص 355 ). زوابل صعاد از مناهل اکباد سیراب میکردند و به مناصل حراب مفاصل حراب فرومیگشودند. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی ص 227 ). || ج ِ حرب ، به معنی کارزار. ( غیاث ).
حراب. [ ح ِ ] ( ع مص ) تحارب. حرب. احتراب. محاربت. جنگ :
ای بسا مرد شجاع اندر حراب
که ببرد دست یا پایش ضراب.مولوی.با خیال دزد میکرد او حراب.مولوی.من چو تیغ و آن زننده آفتاب
مارمیت اذ رمیت در حراب.مولوی.
حراب. [ ح َرْ را ] ( اِخ ) رجوع به حارث حراب شود.

معنی کلمه حراب در فرهنگ معین

(حِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) جنگیدن ، محاربه . ۲ - (اِ. ) جِ حربه .

معنی کلمه حراب در فرهنگ عمید

۱. جنگ کردن.
۲. (اسم ) جنگ، کارزار.

معنی کلمه حراب در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) جنگیدن محاربه . ۲ - ( اسم ) جمع حربه
جمع حربه

معنی کلمه حراب در ویکی واژه

جنگیدن، محاربه.
جِ حربه.

جملاتی از کاربرد کلمه حراب

رشکی به آفتاب پرستان نمی برم محراب خاکساریم آن نقش پا بس است
برای کلیسای ال اسپولیو او محرابی از چوب طلا کاری شده ساخت که اکنون نابود شده اما گروه کوچکی از مجسمه‌های معجزه قدیس ایلدفونسو هنوز در مرکز قسمت پایین قاب باقی‌مانده‌است.
از رخش خواهند جای بوسه نافهمیدگان در حرم محراب می جویند این نادیدگان
بقعه عباس علی مربوط به دوره صفوی است و در دزفول، خیابان آخرنشین، محله صحرابدرمشرقی واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۳۸۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
نشناسند زاهدان محراب نپرستند کافران اصنام
نه بمسجد است و محراب نماز عشقبازان بخم دوابروی دوست بود نماز عاشق
تو در میان بیشه و در حفظ تیغ تو چندین هزار مسجد ومحراب و منبرست
ساختمان بقعه از خارج به صورت یک برج مربع شکل به ابعاد ۸ در ۸ و ارتفاع ۸ متر است. چهار زاویه انتهایی بقعه به صورت شش ضلعی طراحی شده تا گنبد بنا را بر آن استوار سازند. محراب سنگی و کوتاه بقعه، از الحاقات دوره قاجاری است که در جنوب حقوق طراحی شده‌است.
ردا افکنده در محراب صدّیق نشسته گردِ او اصحاب تحقیق
آن رفت که پیوسته ام از روی عبادت محراب روان گوشه ی ابروی شما بود
در طراحی پشت اسکناس یکصد هزار ریالی، پشت آرامگاه سعدی نیز محرابی است که طرح آن از معرق کاری در ورودی گنبد سرخ مراغه گرفته شده‌است.
ارامگاه مقام علی مربوط به دوره صفوی است و در دزفول، محله صحرابدرمغربی، پشت مصلی در خیابان مقام علی واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۳۷۰ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گر بگذری به وقت نماز از نماز گاه آغوش ها گشاده چو محراب می شود
ساختمان آرامگاه از آجر ساده و لعابدار است. روی قبر خرقانی یک قطعه سنگ مرمر است که اشعاری بر آن حک شده‌است. در کنار این آرامگاه مسجدی بوده‌است که برابر نوشته برخی از مؤلفان دارای گنبدی مخروطی شکل و آراسته به کاشی‌های زیبا و نیز دو محراب بوده‌است. هم‌اکنون از مسجد و گنبد یاد شده فقط یکی از دو محراب آن باقی مانده‌است که بر خلاف مسجدهای دیگر این نواحی رو به باختر است. محراب مذکور دارای گچ‌بری‌های زیبا و استادانه است. در پیشانی محراب چنین نوشته شده که: قال النَبی عِلیهِ السَلام المُصلی یناجی رَبَّه
آرامگاه میرزا ابراهیم رضوی مربوط به دوره صفوی است و در مشهد، خیابان کوهسنگی، کوچه شهید قرائیان واقع شده است. بنای مقبره شامل ایوانی به ارتفاع ۳۰/۸ و عرض ۱۰/۸ متر و عمق ۶۰/۱۱ متر است. با توجه به کتیبه‌ای که در بالای محراب قرار دارد، این آرامگاه در ۱۰۴۷ هجری قمری احداث شده است. این آرامگاه در سال ۱۳۶۵ هجری شمسی به همت تولیت وقت سادات رضوی، آقای سید حسین بدیعی، مرمت گردید.
دل معلق پرآتشی است دربرمن بدان صفت که قنادیل دربرمحراب
تو را آن یار می‌سازد که باشد قبله‌اش غیری کند در سجده‌های سهو محراب خود ابرویت
او سپس به ایران رفت و در حمل (فروردین) ۱۳۵۸ با جمعی از روحانیان افغانستان مقیم حوزه علمیه قم، حزب حرکت اسلامی افغانستان را بنیان نهاد. حزب حرکت اسلامی مجموعه‌ای از گروه‌های کوچکی چون: دفاع از محراب، ملت، تشیع و قرآن و عترت و روحانیت مبارز، سازمان آزادی، ندای عدالت و… بود.