کیکاووس

معنی کلمه کیکاووس در فرهنگ اسم ها

اسم: کیکاووس (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: key kāvus) (فارسی: کِيکاووس) (انگلیسی: key kavus)
معنی: دارای منبع فراوان، از شخصیتهای شاهنامه، نام دومین پادشاه کیانی، پسر کیقباد، به معنی«دارای منبع فراوان»، ( اَعلام ) ) ( = کاووس ) ( در شاهنامه ) دومین پادشاه کیانی، که سال پادشاهی کرد، ) نام دو تن از شاهان سلجوقی روم، عزّالدین کیکاووس اول: شاه [، قمری]، عزّالدین کیکاووس دوم: شاه [، که با برادرانش قلج ارسلان چهارم و کیقباد دوم در سلطنت شریک بود، پس از حمله ی مغول به بیزانس گریخت و پایان عمر را در آوارگی گذراند، ) کیکاووس ابن اسکندر ( عنصرالمَعالی ) [حدود، حدود قمری] نویسنده ی ایرانی و از امیران سلسله ی زیاریان، مؤلف قابوسنامه، به معنی ' دارای منبع فراوان'، ( در اعلام ) نام دومین پادشاه از سلسله ی کیانیان، نام دو تن از پادشاهان آسیای کوچک ( صغیر )، و نیز نام چند تن از مشاهیر تاریخ

معنی کلمه کیکاووس در ویکی واژه

عنوان یکی از مقتدرترین پادشاه پیش از میلاد ایران در شاهنامه. او توانست طومار کشور توران به رهبری افراسیاب را درهم بپیچد.[۱]‌. [۲] چو کاووس بگرفت گاه پدر ..... مر او را جهان بنده شد سربسر
کیکاووس مترادف شاه‌کاووس و کی منصب پادشاهی است و اسامی چون کیقباد، کیکاووس، کیخسرو به معنی شاه‌قباد ‌، شاه‌کاووس و شاه‌خسرو است.
کیکاوس . [ ک َ / ک ِ وو ] (اِخ ) نام یکی از چهار پسر کیقباد است . (برهان ) (آنندراج ). نام دومین پادشاه از سلسله ٔ کیان . (ناظم الاطباء). دومین پادشاه کیانی ، و به قول بندهش و بسیاری از مورخین پسر اپیوه و نوه ٔ کیقباد است . این اسم در اوستا کوی اوسن یا اوسذن می باشد. (یشتها تألیف پورداود صص 227 - 237). رجوع به همین مأخذ و مجمل التواریخ صص 45 - 48 شود.
↑ کیکاووس مترادف دیوک پادشاه ماد در گزارش هرودوت است، دیوک نیز کشور آشور برای همیشه نابود کرد.
↑ بدبن منوال کشور توران در شاهنامه همان کشور تاریخی آشور در آغاز امر است.

جملاتی از کاربرد کلمه کیکاووس

افسانه ملک با نام اصلی شهناز کیکاووسی (زاده آذر ماه سال ۱۳۲۱ - تهران)، از خوانندگان وزارت فرهنگ و هنر است.
با دست تهی روند آخر هرچند کیخسرو و کیقباد و کیکاووسند
پدر کیکاووس، هزاراسپ یکم، پیشتر استندار پادوسپانیان بود و مادرش خواهر کیا بزرگ امید، حاکم اسماعیلیان الموت، بوده‌اند.
استندار کیکاووس بیستمین فرمانروای دودمان پادوسپانیان بود که میان سال‌های ۵۳۵ تا ۵۷۲ هجری در رویان و از ۵۳۲ تا ۵۷۲ در دیلمستان حکومت داشت.
کاش کیکاووس پر کن زان سهیل شامیان زیر خط حکم درکش ملک زال و سام را
این همان ایران که منزلگاه کیکاووس بود خوابگاهِ داریوش و مأمنِ سیروس بود
حکیم طوس در شاهنامه در قسمت شمردن کیخسرو پهلوانان را، مفصل از اسپنوی و مقام منزلت ایشان سخن می‌راند. این قسمت از گزارش راجع به آمار جنگجویان اقوام و قبایل ایران است که بدستور کیخسرو موبدان فهرستی تهیه می‌نمایند در این فهرست خویشان و کسان کیکاووس نزدیک به صد و ده جنگجو است و متعاقب آن جنگجویان سایر ولایات ذکر می‌گردد.
ما زاده کیقباد و کیکاووسیم جان باختگان وطن سیروسیم
پیش کیکاووس اگر بودی چو تو یک محتشم هرگز از توران به ایران نامدی افراسیاب
دخت کسری ز نسل کیکاووس درستی نام و خوب چون طاووس
ای دل جاسوس من در پیش کیکاووس من جز صلاح الدین ز دل‌ها هوشیاری هست نیست
منکه قرب حجرالاسود و زمزم یابم ننگم از جام جم و مسند کیکاووسست
از پدر آمدن شاه جهان کیکاووس بر برادر ، چو گل نو ببر سرو روان
ما جگر گوشه کیکاووسیم پور جمشید جم و سیروسیم