جوع

معنی کلمه جوع در لغت نامه دهخدا

جوع. [ ج َ ] ( ع مص ) گرسنه گردانیدن. مَجاعة. || تشنه گردیدن و مشتاق شدن : جاع الیه ؛ تشنه گردید و مشتاق شد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
جوع. [ ج ُوْ وَ ] ( ع ص ) ج ِ جائع. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جائع شود.
جوع. ( ع مص ) گرسنه شدن. ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِمص ) گرسنگی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
- جوع البَقَر ؛ نوعی از جوع. رجوع به این ماده در ردیف خود شود.
- جوع الکلب ؛ نوعی از جوع. رجوع بدین کلمه شود.
- جوع المغشی ؛ نوعی از جوع. رجوع بهمین کلمه شود.
- امثال :
مرده از جوع به که زنده بقرض .؟

معنی کلمه جوع در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِ. ) گرسنگی .

معنی کلمه جوع در فرهنگ عمید

گرسنگی.

معنی کلمه جوع در فرهنگ فارسی

گرسنگی
( اسم ) گرسنگی . یا جوع بقر ( گاو ) .
جمع جائع

معنی کلمه جوع در دانشنامه آزاد فارسی

نوعی اختلال در خوردن. در این حالت، فرد مقادیر فراوانی غذا را در مدت کوتاهی می خورد (حرص زدن۱)، ولی به دنبال آن دچار افسردگی می شود و خود را سرزنش می کند. این اصطلاح غالباً به معنای پرخوری عصبی۲ است. در این اختلال هیجانی، فرد پس از غذاخوردن خود را وادار به استفراغ می کند و با خوردن قرص های مسهل دچار اسهال می شود. این حالت ممکن است مرحلۀ مزمن بی اشتهایی عصبی۳ باشد.
bingebulimia nervosaanorexia nervosa

معنی کلمه جوع در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جوع ، اصطلاحی در عرفان و اخلاق عرفانی ، به معنای گرسنگی اختیاری . است.
جوع در لغت در حالت مصدری به معنای گرسنه شدن و در حالت اسم مصدری به معنای گرسنگی است . و تَجوَّعَ یعنی خود را به عمد گرسنه نگاه داشت . گفته اند که جوع نخستین مرتبه از مراتب شش گانه نیاز انسان به غذاست .
واژه جوع در قرآن
واژه جوع چند بار در قرآن کریم آمده که یکی دو مورد آن معنای درخور توجه دارد. در آیه ۷ سوره غاشیه و ۱۱۲سوره نحل ، جوع به مثابه تنبیه و عذاب ناسپاسان است که در دنیا یا آخرت بدان دچار می شوند. و در آیه ۱۵۵ سوره بقره ، جوع ، در کنار خوف و نقص در اموال و انفس ، به منزله نوعی امتحان و ابتلا است. فضل بن حسن طبرسی ، ذیل این آیه ، حقیقت جوع را شهوت غالب برای طعام دانسته و گفته است که علت جوع ، در بافت این آیه ، اشتغال اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به جهاد در راه خدا و بازماندن ایشان از امر معاش بوده است . همچنین گفته اند که مقصود از جوع در این آیه ، قحطی یا روزه ماه رمضان است . ابن عباس نیز، بر اساس فحوای آیه ، میان جوع و صبر رابطه برقرار کرده است . با در نظر گرفتن این نکات می توان گفت که جوع در این آیه ، نزدیک ترین معنا را به جوع مصطلح نزد عرفا دارد.
جوع در روایات شیعه وسنی
در احادیث شیعه و سنّی ، جوع در اغلب موارد معنای مثبت یا ممدوحی ندارد و تلویحاً به صبر بر گرسنگی توصیه شده است ، زیرا هرکس در دنیا گرسنه تر باشد در قیامت سیر تر خواهد بود و بالعکس . گرچه در اینجا سخن از گرسنگی عمدی و اختیاری نیست بلکه حالت انفعالی محرومیت از غذا مورد نظر است ، اما در روایتی آمده است که حضرت عیسی علیه السلام فرمود گرسنگی نان خورش من است و این سخن به معنای مورد نظر صوفیان از جوع نزدیک است . امام علی علیه السلام نیز در خطبه یکصد وشصتم نهج البلاغه ، هنگامی که از زهد انبیا سخن می گوید، به حضرت موسی و داوود و عیسی و پیامبر اکرم علیهم السلام و گرسنگی ایشان اشاره می کند. سخن امام در این خطبه به گونه ای است که متضمن هر دو معنای اختیاری و غیراختیاری از گرسنگی است .
جوع از نظر صوفیان
...
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است
جوع ، اصطلاحی در عرفان و اخلاق عرفانی به معنای گرسنگی اختیاری . جوع در لغت در حالت مصدری به معنای گرسنه شدن و در حالت اسم مصدری به معنای گرسنگی است (بیهقی ، ج 1، ص 82؛ نفیسی ؛ فرهنگ بزرگ سخن ، ذیل واژه ) و تَجوَّعَ یعنی خود را به عمد گرسنه نگاه داشت . (جوهری ؛ فیروزآبادی ، ذیل واژه ) گفته اند که جوع نخستین مرتبه از مراتب شش گانه نیاز انسان به غذاست . (برای اطلاع از این مراتب رجوع کنید به ثعالبی ، ص 166)
جوع در نظر صوفیان ، کم خوردن است به گونه ای که منجر به احساس گرسنگی یا دست کم نداشتن احساس سیری شود. (رجوع کنید به ابوطالب مکّی ، ج 2، ص 320؛ غزالی ، ج 3، ص 223؛ ابن عربی ، الفتوحات المکیه، سفر 4، ص 259؛ نسفی ، ص 104) آنان این کم خوردن را جزو شرایط سلوک دانسته و برای آن نتایج معنوی قائل شده اند. (رجوع کنید به ادامه مقاله )
واژه جوع چند بار در قرآن کریم آمده که یکی دو مورد آن معنای در خور توجه دارد. در آیه 7 سوره غاشیه و 112 سوره نحل ، جوع به مثابه تنبیه و عذاب ناسپاسان است که در دنیا یا آخرت بدان دچار می شوند. در آیه 155 سوره بقره ، جوع در کنار خوف و نقص در اموال و انفس ، به منزله نوعی امتحان و ابتلا است . فضل بن حسن طبرسی (ج 1، ص 435)، ذیل این آیه حقیقت جوع را شهوت غالب برای طعام دانسته و گفته است که علت جوع در بافت این آیه ، اشتغال اصحاب پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم به جهاد در راه خدا و بازماندن ایشان از امر معاش بوده است .
همچنین گفته اند که مقصود از جوع در این آیه ، قحطی (محلّی و سیوطی ، ج 1، ص 22) یا روزه ماه رمضان (زمخشری ، ج 1، ص 207؛ فخررازی ، ج 4، ص 170، به نقل از شافعی ) است . ابن عباس نیز (رجوع کنید به علی بن ابی طلحه ، ص 90) بر اساس فحوای آیه ، میان جوع و صبر رابطه برقرار کرده است . با در نظر گرفتن این نکات می توان گفت که جوع در این آیه ، نزدیک ترین معنا را به جوع مصطلح نزد عرفا دارد.
در احادیث شیعه و سنّی ، جوع در اغلب موارد معنای مثبت یا ممدوحی ندارد و تلویحاً به صبر بر گرسنگی توصیه شده است زیرا هر کس در دنیا گرسنه تر باشد در قیامت سیرتر خواهد بود و بالعکس . (ابن ماجه ، ج 2، ص 1111؛ حسن بن فضل طبرسی ، ص 149) گرچه در اینجا سخن از گرسنگی عمدی و اختیاری نیست بلکه حالت انفعالی محرومیت از غذا مورد نظر است ، اما در روایتی آمده است که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: گرسنگی نانخورش من است (حسن بن فضل طبرسی ، ص 448) و این سخن به معنای مورد نظر صوفیان از جوع نزدیک است . (رجوع کنید به ادامه مقاله )
امام علی علیه السلام نیز در خطبه یکصد و شصتم نهج البلاغه ، هنگامی که از زهد انبیا سخن می گوید، به حضرت موسی و حضرت داوود و حضرت عیسی و پیامبر اکرم علیهم السلام و گرسنگی ایشان اشاره می کند. سخن امام در این خطبه به گونه ای است که متضمن هر دو معنای اختیاری و غیراختیاری از گرسنگی است .
[ویکی الکتاب] معنی جُوعِ: گرسنگی
معنی لَا یُغْنِی: نه بی نیاز می شود - بی نیاز نمی شود (عبارت "لَا یُغْنِی مِن جُوعٍ "یعنی آن غذا حتی از این جهت که مانع گرسنگی اش شود نیز به دردش نمی خورد)
تکرار در قرآن: ۵(بار)
گرسنگی. نه چاق می‏کند و نه از گرسنگی بی نیاز می‏نماید این کلمه چهار بار در کلام اللّه مجید آمده است و یکبار فعل آن .

معنی کلمه جوع در ویکی واژه

گرسنگی.

جملاتی از کاربرد کلمه جوع

گفتی که بر در من، منشین ز جوع سلمان چون با در تو گردند، او با در که باشد؟
مدرسه سنایی سیبلی در سال ۱۳۸۷ همانند حکیم نظامی صد ساله شد. در آستارا دو مدرسه تاریخی و مدرن ساخته شده‌است. (حکیم نظامی و مدرسه سنایی سیبلی) (رجوع به کتاب داستان‌های آسمانی و سر گذشت تالشان)
نظام دور بدین دور مشکل است بسی بفیض کیست رجوع ظهور این اعجاز
افراپل . [ اَ پ ُ ] (اِخ) دهی است از دهستان کارکنده بخش مرکزی شهرستان شاهی. محلی دشت و معتدل است و ۱۱۶۰ تن سکنه دارد. آب آن از سیاه رود تأمین می‌شود و محصول آن برنج، غلات، پنبه، صیفی، کنجد؛ و شغل اهالی زراعت وراه مالرو است. این آبادی از سه محل پائین جاده، افراپل و گله‌کلا تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۳). و رجوع به سفرنامهٔ مازندران رابینو شود.
اشیک آغاسی . [ اِ ] (ترکی، ص مرکب، اِ مرکب) اِشیک آقاسی. ایشیک آقاسی. درجه ای در ادارات بود و بر آن کس گفته می‌شد که به کارهای بیرون از دیوان می‌پرداخت و نام کسانی هم بود، (رجوع به ایشیک آقاسی و آقاسی شود)
موت ابیض که هست جوع و عطش در ریاضات یا شروط رشاد
رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص. ۱۴۷-۱۴۸ شود.
آرکی حدود۳ کیلومتر قطر دارد. متوسط مدارش ۲۳٬۷۱۷ مگامتر است و دوره آن ۷۴۶٫۱۸۵ روز بوده و انحراف آن ۱۶۵ درجه نسبت به دائرةالبروج و (۱۶۲ درجه نسبت به استوای مشتری) است. حرکت این قمر رجوعی و خروج از مرکز مدار آن ۰٫۱۴۹ است.
در ایران باستان انتقال دانش و معرفت عمدتاً بر نقل روایی و شفاهی استوار بود. آثار دینی و ادبی به سبب علاقه به نگهداری سنت‌های روایی و نقلی سده‌ها سینه به سینه حفظ می‌شده و به کتاب درآوردن آن‌ها سنتی چندان معمول نبوده‌است. برای نمونه کتاب اوستا پس از سده‌ها انتقال سینه به سینه سرانجام در دوره ساسانیان به رشته تحریر درآمد و پس از به کتابت درآمدن نیز کمتر مورد رجوع قرار می‌گرفت و موبدان برای اجرای مراسم دینی آن را از حفظ می‌خواندند.
میل غذاست مرکز بنیاد زندگی پیچید معده بر هوس جوع و ناف شد
جوع آیین سالک راه است شیوه عارفان آگاه است
بدان رای رجوع آن رای روح است چو دریابی به جان و دل فتوح است
ترس جوع و قحط در فکر مرید هر دمی می‌گشت از غفلت پدید
نیم گدا، که شوم خاکروب ز آتش جوع به خانهٔ که و مه، کآبرو دهم بر باد!
مهدی محمودیان در ۱۶ شهریور ۱۳۹۹، خبر داد که نوید افکاری توانسته با خانواده تماس بگیرد و از وضعیت خود خبر دهد و در این تماس کوتاه گفته که به همراه دو برادرش در یک مکان نگهداری می‌شوند. همچنین نوید افکاری توضیح داد که در زندان «کتک خورده» و باید به پزشک قانونی رجوع کند ولی مسئولان زندان از تحویل برگه شکایت خودداری می‌کنند.
با صدور دستور تجویز اعاده‌دادرسی توسط رئیس قوه قضاییه، پرونده با ذکر دلیل مغایرت رای با شرع، به شعب خاص تعیین شده برای این نوع رسیدگی در دیوان عالی کشور ارجاع می‌گردد و شعبه مرجوعٌ‌الیه بر اساس نظر اعلامی رئیس قوه (مبنی بر خلاف شرع بین بودن) رای مورد درخواست اعاده‌دادرسی را نقض و به پرونده به صورت شکلی یا ماهوی رسیدگی‌می‌کند و نهایتاْ مبادرت به صدور رای مقتضی می‌نمایند.
و از این جهت است که در اخبار وارد شده است که: «چون آدمی را سن به چهل سالگی رسید، و رجوع به نیکی نکرد شیطان به نزد او می آید و دست بر روی او می کشد، و می گوید پدرم فدای روحی باد که دیگر برای او هرگز رستگاری نیست».
گفت جوع از صبر چون دوتا شود نان جو در پیش من حلوا شود
رجوع کنید به: فهرست عملیات‌های زمینی گسترده ایران در جنگ ایران و عراق
از زمان جدا شدن افغانستان کنونی از خاک ایران همواره شیعیان تحت شدیدترین سیاست‌های نسل‌کشی مذهبی و پشتون سازی در حکومت‌های مختلف تا به هم‌اکنون قرارداشته اند. (رجوع شود به مقاله پشتون سازی)