جناس

معنی کلمه جناس در لغت نامه دهخدا

جناس. [ ج ِ ] ( ع مص ) هم جنس بودن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) همجنسی. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح بدیع ) آوردن دو یا چند کلمه که لفظاً یکی ومعناً مختلف باشند و آن دارای انواعی است. جناس نزداهل بدیع از محسنات لفظیه بشمار رود و آن عبارتست از تشابه دو لفظ با یکدیگر در هنگام گفتار، و آنرا تجنیس نیز نامند. و مراد از قید هنگام گفتار برای آنست که صریح و غیرصریح را هم شامل گردد، از این رو تجنیس اشاره نیز در این تعریف داخل باشد. و تجنیس اشاره مانند بودن دو لفظ بیکدیگر است در تلفظ ولی بطریق اشارت مانند حلقت لحیة موسی باسمه یعنی ریش موسی نام بانام خویش تراشیده شد چه موسی در لغت عرب بمعنی تیغ سرتراشی نیز آمده و موسی عَلَم شخص با موسی که بمعنی تیغ است مانند باشند. ولی یکی از آن دو در هنگام گفتار بطریق اشارت ذکر شده است. و همچنین قید مزبور برای آنست که تشابه معنوی از این تعریف خارج گردد مانند اسد و سبع یا مجرد عدد حروف یا وزن خارج شود مانندضرب و علم و قتل ، و فائده این صفت آنست که روان شنونده را بگوش فراداشتن بخود متمایل سازد چه تناسب الفاظ و تشابه کلمات میلی در روان آدمی ایجاد کند که بشنیدن آن گوش فرادارد و لفظ مشترک چون بر معنی مخصوصی حمل شد و پس از ایراد آن لفظ در نوبت ثانی معلوم گردید که دومین را معنی دیگری است که منظور اصلی گوینده میباشد روان شنونده را به اصغای آن مشتاق سازد.
جناس بر دوگونه است : تام و آن آنست که در اثناء نظم یا نثر دولفظ آورند که در انواع و شماره و هیأت و ترتیب حروف متفق باشند. از ذکر انواع بر سبیل مثال یفرح و یمرح خارج شوند، چه هر یک از فاء و میم و همچنین بواقی حروف انواع مختلفه میباشند و از ذکر شماره دو کلمه ساق و مساق خارج کردند و از ذکر هیأت دو کلمه بُوَدو بود بیرون روند چه در اولی باء مفتوح و در دومی باء مضموم است. و مراد از هیأت کلمه کیفیتی است که حاصل میشود کلمه را به اعتبار حرکات و سکنات حروف و از ذکر ترتیب یعنی پیش و پس واقع شدن حروف دو کلمه فتح و حتف خارج گردیدند. پس هیچ یک از مثال های بالا را جناس تام نتوان نامید.
سپس اگر دو لفظ متفق با جمیع قیود ذکر شده از اقسام وانواع سه گانه کلمه از نوع واحدی بودند مثلاً هر دو اسم بودند آنرا مماثل نامند چه تماثل بمعنی اتحاد درنوع باشد مانند: و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة ، ساعت اول روز جزا و ساعت دوم مقداری از روز یا شب باشد. و برخی گفته اند ساعت در هر دو مورد این آیت دارای معنی واحد است و تجنیس آنست که هر دو کلمه در لفظ متفق ولی در معنی مختلف باشند و یکی معنی حقیقی و دیگری معنی مجازی نداشته باشد بلکه هر دو دارای معنی حقیقی باشند. و گفته اند هرچند روز قیامت دراز است اما نزد حق تعالی ساعتی بیش نباشد. پس اطلاق ساعت بر روز جزا ازطریق مجاز است. و از این رو این آیت را برای تجنیس شاهد آوردن روا نیست چنانچه گوئی : بر خری سوار شدم و در راه خری را دیدم اگر منظور تو از خر دوم مرد بلیدو کندذهن باشد و اگر دو لفظ از دو نوع بودند آنرا جناس مستوفی نامند، مانند یحیی درین شعر:

معنی کلمه جناس در فرهنگ معین

(جِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - همجنس بودن . ۲ - آوردن دو یا چند کلمه که در لفظ یکی و در معنی مختلف باشند.

معنی کلمه جناس در فرهنگ عمید

در بدیع، آوردن دو یا چند کلمه که در تلفظ شبیه هم یا هم جنس اما در معنی مختلف باشد، مانندِ کلمۀ «نای» در این شعر: چون نای بینوایم از این نای بینوا / شادی ندید هیچ کس از نای بینوا (مسعودسعد: ۳۱ ). نای اول آلت موسیقی و نای دوم نام حصاری است که مسعودسعد سال ها در آن زندانی بوده، و نیز مانندِ این شعر: بهرام که گور می گرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟ (خیام: ۶۶ ). گور اول حیوان معروف و گور دوم به معنی قبر است، تجنیس.
* جناس مزدوج (مکرر ): (ادبی ) در بدیع، آوردن دو کلمۀ هم جنس یا شبیه در کنار یکدیگر، مانندِ این شعر: با رُخَت ای دلبر عیار، یار / نیست مرا نیز به گل کار، کار تا رخ گلنار تو رخشنده گشت / بر دل من ریخته گلنار، نار چشم تو خونخواره و هر جادُویی / مانده از آن چشمک خونخوار، خوار (منوچهری: ۴۶ ).

معنی کلمه جناس در فرهنگ فارسی

همجنس شدن، همجنس بودن، همجنسی، جناس یاتجنیس
۱-( مصدر ) همجنس بودن . ۲- ( اسم ) همجنسی . ۳- آوردن دو یا چند کلمه که لفظا یکی ومعنی مختلف باشند و آن دارای انواعی است .

معنی کلمه جناس در دانشنامه آزاد فارسی

جِناس
(در لغت به معنی همجنسی) در اصطلاح بدیع، آوردن واژه ها و تعبیرهایی در کلام است که به لحاظ خط یا آوا شباهتی داشته باشند: تو حاصل نکردی به کوشش بهشت/خدا در تو خوی بهشتی بهشت (سعدی). جناس از یک سو موسیقی در کلام ایجاد می کند و، از سوی دیگر، سبب تداعی معانی مختلفِ لفظی واحد می شود و، در نتیجه، به گسترش تخیل و ایجاد کشش و جلب توجه شنونده می انجامد. گوینده، به کمک جناس، اجزای کلام را به هم پیوند می دهد. حال، این جناس به صورت تشابهِ لفظی باشد، یا تشابهِ نوشتاری. فنِ ساختن جناس را تجنیس گویند.

معنی کلمه جناس در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جناس (علوم قرآنی). استعمال دو لفظ دارای تشابه لفظی و اختلاف معنایی را جناس گویند.
یکی از اسلوب های قرآن، صنعت «جناس» است که از تشابه دو لفظ در تلفظ و مغایرت آن دو در معنا پدید می آید و به آن «تجنیس» و «مجانست» نیز می گویند.
کاربرد
«جناس» از محسنات لفظی است و در سطح کلمات یا جملات هماهنگی پدید آورده و شنونده را برای گوش دادن به کلام تشویق می کند.
اقسام جناس
۱. جناس تام؛ ۲. جناس ناقص. هر کدام از این دو انواعی دارد.
عناوین مرتبط
...

معنی کلمه جناس در ویکی واژه

همجنس بودن.
آوردن دو یا چند کلمه که در لفظ یکی و در معنی مختلف باشند.

جملاتی از کاربرد کلمه جناس

جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر هستند که در مرور زمان به دلیل تقسیم‌بندی زیاد در حال کنار گذاشته شدن هستند.
بدانک دل بر مثال آسمان است در آدمی و تن بر مثال زمین زیراک خورشید روح از آسمان دل بر زمین قالب میتابد و آن را بنور حیات منور میدارد. و همچنانک زمین را هفت اقلیم است و آسمان را هفت طبقه قالب را هفت عضو است و دل را هفت‌طور بمثابت هفت طبق آسمان که «وقد خلقکم اطوارا» و چنانک هر اقلیم از زمین خاصیتی دیگر دارد و ازآن نوعی اجناس خیزد که در دیگر اقالیم نباشد هر عضوی از آدمی خاصیتی دیگر دارد و نوعی فعل ازو خیزد که از دیگر عضو نخیزد. چنانک از چشم بینایی خیزد و از گوش شنوایی و از زبان گویایی و از دست گیرایی و از پای روایی که هر یک کار آن دیگر نتواند کرد.
احمد بن علی مناوی شهرت‌یافته به نصیرالدین حَمّامی (؟ - ۱۳۱۲م) شاعر عامیانه‌سرای مصری بود.از شاعرانی بود که واژگان عامیانه در شعرش راه یافت، در جناس به نیکویی رسید، و موشّحاتی نیز سرود.
فصل چهارم: در انواعی که تحت اجناس فضایل باشد.
چون نمی‌آید به دستم یار جنس لاجرم بر هم زنم اجناس را
هر گاه دو رکن جناس در تلفظ و خواندن با یکدیگر یکسان باشند اما در نوشتار با هم متفاوت باشند و معنی آنان تغییر کند به آن جناس لفظی می‌گویند..
و اگر گویند: «خداوندِ عالَم است.» گوییم: «پس وی قدیم است و خلق محدَث. محال باشد که محدَث را با قدیم امتزاج باشد و یا اتحاد و حلول و یا محدث مکان قدیم آید و یا قدیم حامل او باشد؛ که هرچه به چیزی پیوندد همچون وی بود و وصل و فصل جز بر محدثات روا نبود که اجناس یکدیگرند.» تعالی اللّه عن ذلک.
در سال ۲۰۰۸، دویست و پنجاهمین سالگرد تأسیس شرکت ام‌آان جشن گرفته شد. در سال ۲۰۰۸، این شرکت اجناس خود را به قیمت ۱۵ میلیارد یورو به ۲۲۰ کشور جهان فروخته است. این شرکت همچنین شرکا و همکارانی در کشورهای هند، لهستان، ترکیه و ایالات متحده داشت.
ملودی و هارمونی: در تقسیم اجناس اهمیت مخصوصی به جنس قوی مرکب از دو پرده ۹ تقسیم به ۸ و بقیه ۲۵۶ تقسیم به ۲۳۴ از نیم پرده می‌دهد و مخصوصا" گوشزد می‌کند که ۲۵۶:۲۳۴ از نیم پرده کمتر است وبا وجود اینکه این بعد به خودی خود جز ابعاد غیر ملایم است (که ان را با عنوان مقدمه‌ای بر فیزیک فاصله‌های مطبوع و نامطبوع به‌طور کامل شرح دادیم) ولی وجود آن در دنباله دو بعد ملایم مطبوع است چنانکه میدانیم این جنس معرف گام ماهور ایرانی و ماژور موسیقی غربی است (هر چند این دو با هم فرق دارند). همچنین بین اجناس ملایم تر آن‌ها را از نوعی می‌دانند که ابعاد آن به ترتیب ۱۰ به ۹ و ۹ به ۸ و ۱۶ به ۱۵ باشد و چنانکه مشهود است گام هارمونی از فواصل فوق ساخته می‌شود.
الرّابع انّ النّحل یخاف من اذی اجناس الطّیر و یکف اذاه عنها، کذلک المؤمن یصل الیه اذی الخلق و لا یصل اذاه الی الخلق. الخامس انّ النّحل لا یتمکّن من عمله حتّی یسدّ علی نفسه باب البیت، کذلک المؤمن لا یجد حلاوة الطّاعة الّا فی الخلوة حیث لا یراه الّا اللَّه عزّ و جل.
امتحان اجناس بازار ریا می‌داد عرض ریشها دیدیم با قیمت‌تر از پشمینه بود
به‌طور دقیق مشخص نیست که آمیکیری از کجا آمده‌است، اما از نظر نام و شکل ظاهری شباهت زیادی به یوکای بندپا مانندی تحت عنوان کامیکیری دارد. داستان‌هایی دربارهٔ آمیکیری بسیار نادر هستند و نام و شکل آن‌ها ممکن است در واقع یک جناس باشد؛ واژهٔ «آمی» در زبان ژاپنی به معنی تور است، اما نام نوعی میگوی ریز نیز است.
جورج واشینگتن یک کشاورز و تجارت‌پیشه بود که علاقه‌مندی زیاد به ابتکارات و نوآوری داشت. او در سال ۱۷۸۳ و سپس در سال ۱۷۹۷ به رضایت خود از اجرای وظیفه در اداره دولتی دست کشید تا مزرعه خود در مونت ورنون را مدیریت نموده و سروسامان دهد. سبک زندگی جورج واشینگتن مانند طبقه فوقانی اجتماعی بود. شکار روباه در تمام کشور تفریح مورد علاقه اشراف به حساب می‌آمد. جورج واشگنتن مانند بیشتری صاحبان مزرعه در ویرجینیا، لوازم و اقلام و سایر اجناس خوب را از انگلستان وارد می‌کرد و پول آن را از طریق صادرات محصول تنباکو پرداخت می‌نمود.
بدین طریق زیزدان چنین کرامت یافت تو این کرامت زاجناس معجزات شمر
چو دل در عقدهٔ وسواس باشد چه دانم دیدن از انواع و اجناس
مبین نگشت از حدود و رسومش نه اجناس عالی نه انواع سافل
۲. قاطیغوریاس یا مقولات که در آن از اجناس عالی ماهیات ممکنه که آن‌ها را «مقولات عشر» می‌نامند گفتگو شده است.[پاورقی ۲]
از یمن مقدم او رونق گرفت طاعت اجناس معصیت را هنگام غارت آمد
جناس تام دارای فروعی نیز هست، جناس مرکب (یا جناس مَرْفُوّْ) که دو زیر مجموعه نیز دارد: مرکب مَقرون و مرکب مَفروق. همچنین جناس مُلَفَّق نیز از فرعیات جناس مرکب است.