جرمی

جرمی

معنی کلمه جرمی در لغت نامه دهخدا

جرمی.[ ج ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به جرم که نام جایی است در ایران. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). منسوب است به جرم ازبلاد بدخشان در آن سوی ولوالج. ( از انساب سمعانی ).
جرمی. [ ج َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جرم که قبیله ای است در یمن. ( از لباب الانساب ).
جرمی. [ ] ( اِخ ) نام شهری است که دارالملک جرکز است و این مملکت در اقلیم ششم قرار دارد. ( از نزهة القلوب ج 3 ص 267 ).
جرمی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ملا جرمی. از شاعران بود. صاحب مجالس النفائس آرد: از مردم بخارا است. وی مرد بیقید است. و تعینی ندارد. این مطلع از اوست :
سر ببالین چو نهم غیر دو چشم تر من
نیست یاری که دمی گریه کند بر سر من.( از مجالس النفائس ص 160 ).
جرمی. [ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دشت از بخش سلوانا از شهرستان ارومیه. این ده در دوازده هزاروپانصدگزی شمال باختری سلوانا در مسیر راه ارابه رو ارومیه در دره واقع شده و محلی سردسیر و سالم است. و هشتاد تن سنی مذهب و کردزبان سکنه دارد. آب آن از رود برده سور تأمین میشود و محصول آنجا توتون و غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است. راه ارابه رو و پاسگاه ژاندارمری دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
جرمی. [ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن اسحاق بن ابوحمیصه معروف به ابن ابی العلاء مکنی به ابوعبداﷲ. او اخباری و یکی از علمای نحو و لغت بود و از نظر نیکویی ضبط، خطی مرغوب داشت. ( از فهرست ابن الندیم ).
جرمی. [ ج ِ ] ( اِخ ) سعیدبن حیدر مکنی به ابوعبداﷲ. از فقها بود و از ابویعقوب یوسف بن ایوب همدانی استماع حدیث کرد و بسال پانصد وچهل و اندی از هجرت در جرم درگذشت. ( از لباب الانساب ).
جرمی. [ ] ( اِخ ) صالح بن اسحاق مکنی به عمر. از فضلا و اهل ادب و لغت بود. ( از محاسن اصفهان مافروخی ص 35 ). و زرکلی در اعلام خود آرد: جرمی ، مردی فقیه و عالم بنحو و لغت و از مردم بعرة و ساکن بغداد بود. او راست : 1- السیر. 2- کتاب الابنیه. 3- غریب سیبویه. 4- کتاب فی العروض. ( از اعلام زرکلی چ جدید ج 3 ص 274 ). وی مولای بجیلةبن انمار بود. نحو را از اخفش و کتاب سیبویه و لغت رااز ابوزید و اصمعی فراگرفته است. از اوست : کتاب القوافی. کتاب التثنیه و الجمع. کتاب الغرخ. کتاب مختصرنحو المتعلمین. کتاب الابنیة و التصریف. ( یادداشت مؤلف ). صاحب لباب الانساب آرد: وی در بغداد با فرا مناظره کرد. گویند: او از موالی بجیلة بود و بدین جهت که بجرم سکونت گزید او را جرمی گفتند و نیز گوید: از موالی جرم بود. نزد اخفش و جز او تحصیل کرد و لغت رااز ابوعبیدة و ابوزید و اصمعی و همعصران آنان فراگرفت و یونس بن حبیب را دریافت ولی سیبویه را درک نکرد.او مردی متدین و پارسا و نیک دین بود و از روات بشمار می رفت و بسال 125 هَ. ق. درگذشت. ( از لباب الانساب ). و رجوع به الموشح ص 196 و قاموس الاعلام ترکی شود.

معنی کلمه جرمی در فرهنگ فارسی

عمرو بن سلمه مکنی به ابو برید او را صحبتی است .

معنی کلمه جرمی در دانشنامه عمومی

جرمی ( به لاتین: Jermë ) یک روستا در آلبانی است که در فینیق واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه جرمی

جرمی بدیع وصفی وصف بدیع خویش اندر بدیع گفته من یادگار کن
آلیاژ آلومینیوم یک ترکیب شیمیایی است که در آن عناصر دیگر به منظور تقویت خواص آلومینیوم خالص (به ویژه استحکام)، به آن اضافه می‌شوند. این عناصر شامل: آهن، سیلیکون، مس، منگنز، منیزیم و روی هستند و روی هم رفته می‌توانند تا ۱۵ درصد جرمی آلیاژ را تشکیل دهند. آلیاژهای آلومینیوم را با اعداد چهار رقمی مشخص می‌کنند، که در آن رقم اول یک کلاس عمومی یا سری خاص را مشخص می‌کند که تعیین‌کننده دسته خاصی با عناصر آلیاژی اصلی می‌باشد:
هست جرمی که درو شیر فلک همه پوشیده و او عریانست
هر چند که ما صاحب جرمیم و جنایت امّا کرم و جود ترا نیست نهایت
شد از تعرّض آسیب روزگار ایمن ببارگاه تو هر مجرمی که ساخت ملاذ
از لحاظ جرمی، اکسیژن یکی از فراوان‌ترین عناصر بر روی زمین است. این عنصر، به‌لحاظ فراوانی، بعد از هیدروژن و هلیوم، سومین عنصر شیمیایی در کیهان محسوب می‌شود. در حدود ۰٫۹ درصد از خورشید را از اکسیژن تشکیل شده‌است. این عنصر ۴۹٫۲ درصد پوسته زمین را شامل می‌شود.
وی رابطه ای عاشقانه با "جنا سامرز" خاله ناتنی الینا گیلبرت داشت و پس از کشته شدن جنا سرپرستی الینا و جرمی را به عهده گرفت.
در ماه مه ۲۰۱۱ به عنوان یک مجله ماشین فصلی (هر ۳ ماه یک بار) ویرایش شده توسط جرمی لایرد راه‌اندازی شد.
که مجرم به زرق و زبان آوری ز جرمی که دارد نگردد بری
نویسندگان این نامه پرسیده‌اند که «خبرنگاران خبرگزاری ایسنا به چه اتهامی بازداشت شده و در کار خبررسانی چه جرمی مرتکب شده‌اند؟»
چه توان کرد! کار نه بآنست که از کسی کسل آید، وز کسی عمل، کار بآنست که تا خود چه رفت در ازل! مثال آن دو برادر از یک پدر، دو شاخ است از یک درخت، یکی شیرین و یکی تلخ. تلخ هم از آن آب خورد که شیرین خورد، و تلخ را جرمی نبوده که تلخ آمد. شیرین را هنری نبوده که شیرین آمد. آن بارادت آمد و این بمشیت. نه آن را علت بود نه این را وسیلت.
رایش به مشرق اندر جرمی منور است خورشید از او برآید هر روز بامداد
همچنین این خودرو مورد تحسین منتقدان از جمله جرمی کلارکسون مجری برنامه تخت گاز است.
و اگر از مخلصی خرده‌ای دروجود آید که خللی زیادتی نخواهد بود عفو پادشاهانه را کار فرماید و بهر چیز در خشم نشود و سیاستهای بافراط نفرماید. واگر جرمی باشد که ازان در نتوان گذشت «و جزاء سیئه سیئه مثلها» برخواند و پیوسته آیت «ولاکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین» را نصب دیده دارد ولیکن نه چنانک بسهل حبابی و سلس العنانی و سست مزاجی منسوب گردد و اهل فتنه و فساد دلیر گردند و در دماغها فسادها پدید آید.
جرمی که کرده ام اگر آری بروی من مانند ابر آب شوم در دم از حیا
فِی جَنَّاتٍ یَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِینَ ای یسألون الملائکة. و الملائکة یسألون المجرمین: ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ ای ما ادخلکم فی سقر فاجابوا.
نوعی طیف‌سنجی جرمی است که برای ارزیابی و شناسایی فلزها و برخی نافلزها تا غلظت‌هایی به اندکی بخش در ۱۰۱۵ کارایی دارد. این تکنیک در مقایسه با طیف‌بینی جذب اتمی، دارای دقت، حساسیت و سرعت بیشتری است.
در هر دو شکل ابتدا باید موضوع استیضاح به تصویب اکثریت مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا برسد، سپس این مجلس از مجلس سنای ایالات متحده آمریکا درخواست می‌کند دادگاه تشکیل دهد و متهم را محاکمه نماید. در چنین صورتی مجلس سنا به یک دادگاه تبدیل می‌شود و سناتورها هر یک نقش دادستان را ایفا می‌کنند. در این جلسات رئیس دیوان عالی فدرال به اداره دادگاه می‌پردازد و متهم نیز باید در مقابل اتهامات از خود دفاع نماید. پس از شنیدن دفاعیات طرفین، اتهام به رأی گذاشته می‌شود و اگر اکثریت فوق‌العاده سناتورها که بیش از دوسوم اعضا را شامل می شود رأی به مجرمیت بدهند، مقام دولتی از کار بر کنار خواهد شد.
سیارک الست ۳۹۳۶ که جرمی سنگی در ناحیهٔ داخلی کمربند سیارک‌ها است و قطری حدود ۶ کیلومتر داشت، به افتخار او نام‌گذاری شده‌است.
محدودیت اثر ونتوری وقتی است که لوله ونتوری آنقدر باریک شود که سیال به حالت چوک یا خفگی برسد. در این حالت سرعت سیال به سرعت صوت می‌رسد. وقتی سیال به خفگی می‌رسد دبی جرمی سیال با کاهش بیشتر فشار افزایش پیدا می‌کند.