ثروتمندی
معنی کلمه ثروتمندی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ثروتمندی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ثروتمندی
ابوالقاسم علی بن محمد بن حسین بن عمرو نزل آبادی (۵ هجری قمری / ۱۱ میلادی) دهقان ثروتمندی از سبزوار بود که به سبب تأسیس چهار مدرسه از مذاهب گوناگون مشهور است.
گوادالوپ براچو پرز-گاویلان یکی از یازده فرزند خولیو براچو زولوآگا، متولد دورانگو، صاحب زمین و کارخانه نساجی ثروتمندی بود که تمام دارایی خود را در جریان انقلاب مکزیک از دست داد. یکی از برادران او کارگردان فیلم جولیو براچو بود. پسر عموی او بازیگران هالیوود رامون نوارو و دلورز دل ریو بودند.
شاید بتوان گفت زندگی آنتونی هوروویتس از داستانهای چارلز دیکنز یا برادران گریم برگرفته شدهاست. در سال ۱۹۵۶، هوروویتس در خانوادهای یهودی در استنمور، میدلسکس انگلستان بهدنیا آمد. پدرش بازرگان ثروتمندی بود که برای نخستوزیر هارولد ویلسون کار میکرد. او با دانستن اینکه ممکن است ورشکسته شود، حسابهای بانکیاش را با نامی مستعار، به بانک دیگری انتقال داد و چندی بعد درگذشت. با وجود تلاشهای بسیار، خانوادهٔ وی هرگز نتوانست پول را پیدا کند.
پیرمرد ثروتمندی پسران و عروسهایش را فرا میخواند تا پیش از مرگ میراثش را میان آنان تقسیم کند. تنها کسانی که به مال پیرمرد چشم ندارند پسر بزرگتر و خدمتکار پیر خانه اند. پیرمرد زمانی که در زیرزمین خانه مشغول موعظه برای فرزندان و عروسها است میمیرد و همزمان با مرگ او زلزله ای راه زیر زمین را به بیرون مسدود میکند. دارایی پیرمرد به ویرانه ای تبدیل میشود. باز ماندگان پس از کشمکشهای بسیار تصمیم میگیرند پس از خلاص شدن از زیر «آوار» ویرانه را بازسازی کنند.
پدر و پدربزرگ اودا نوبوناگا که رهبری یکی از شعبههای خاندان اودا را برعهده داشتند، خاندان مالک و ثروتمندی بودند که به معاون فرماندار چهار بخش زیرین ولایت اُواری خدمت میکردند.
خانوادهٔ هاشمی نام خانوادگی خود را از یکی اجداد خود بهنام هاشم که از ملاکهای منطقه نوق بود، گرفتهاند. زمانی که علیاکبر هاشمی رفسنجانی زاده شد، پدرش باغدار و تاجر پستهٔ نسبتاً ثروتمندی بود.
یک زن پلیس که به بیماری مازوخیسم دچار شده است سعی میکند مشکلاتش را از همسرش که او هم پلیس است، مخفی کند. در همین حین درگیری ماجرای دزدی زن ثروتمندی به وسیله یک تبهکار معروف میشود و…
پایان جنگ ایران و عراق مقارن با بروز کشمکش عراق، با همسایهٔ ثروتمندی به نام کویت بود. صدام حسین بر این باور بود که جنگ او با ایران باعث شدهاست که کویت از حملهٔ قریبالوقوع ایرانیان در امان باشد، و تأکید داشت که چون جنگش با ایران به سود کشورهای حوزهٔ خلیج فارس بودهاست، دولتهای عربی باید بخشی از بدهی عراق را ببخشند. پس با اصرار از کویت خواست که بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق را، که برای جنگ با ایران گرفته شده بود، ببخشد. ولی کویتیها زیر بار نرفتند.
ماریا دگوژ در سال ۱۷۴۸ در جنوب غربی فرانسه بهدنیا آمد. پدرش قصاب و مادرش دختر یک تاجر پارچه بود. در سال ۱۷۶۵ ازدواج کرد و این ازدواج، یک ازدواج عاشقانه نبود و افزون بر آن، او به روابط عاشقانه خارج از ازدواج اعتقاد داشت. یک سال بعد همسرش مرد و بههمراه پسرش پیتر، به پاریس نقل مکان کرد. از این پس، او نام خود را به الیمپ دگوژ تغییر داد و بعد از آن، با مرد ثروتمندی به نام بیاتریکس روزریس آشنا شد و روابط خود را با او تا اواخر انقلاب فرانسه حفظ کرد. نقاشیهای بازمانده از او، او را زنی زیبا توصیف میکنند.
در فوریه ۱۹۳۶، رئیس دانشگاه هاروارد، جیمز بی کونانت، پیشنهادهای جذابی به لارنس و اوپنهایمر داد. رابرت گوردون اسپرول، رئیس دانشگاه کالیفرنیا، با بهبود شرایط پاسخ داد. آزمایشگاه تشعشع در ۱ ژوئیه ۱۹۳۶ به بخش رسمی دانشگاه کالیفرنیا تبدیل شد و لارنس بهطور رسمی مدیر آن را با دستیار تمام وقت منصوب کرد و دانشگاه موافقت کرد که سالانه ۲۰۰۰۰ دلار برای فعالیتهای تحقیقاتی خود (معادل ۳۳۰۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۲).[۴۲] لارنس یک مدل تجاری ساده را به کار گرفت: «او در آزمایشگاه خود با دانشجویان فارغالتحصیل و اعضای هیئت علمی جدید دپارتمان فیزیک، با دکترای تازهای که مایل به کار برای هر کاری بودند، و با دارندگان بورسیه تحصیلی و مهمانان ثروتمندی که نمیتوانستند هیچ خدمتی انجام دهند، کار میکرد.