توزی. ( ص نسبی ، اِ ) قبا و جامه تابستانی بسیار نازک را گویند و آن را از کتان بافند و منسوب به توز را نیز می گویند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). جامه باشد منسوب به شهرتوز. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از فرهنگ رشیدی ). نام جامه ٔتابستانی. ( صحاح الفرس از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). منسوب به توز و بافته ای که از جنس کتان در آنجا می بافته اند و می پوشیده اند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نوعی از جامه نفیس و در سراج ، نوشته : توزی نام جامه منسوب به شهر توز، که شهری است از ملک فارس. ( غیاث اللغات ). و از ابیات حکیم سنائی و مختاری چنین استنباطمی گردد که آن را از کتان ببافند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ) ( از فرهنگ رشیدی ) : جامه ای است که به شهر توز از ناحیت پارس کنند و همه جامه های توزی از اینجا برند. ( حدود العالم ). ای تنم در هجر تو چون برگ بید اندر خزان ای دلم در عشق تو چون توزی اندر ماهتاب.فرخی.کنون چنان شدم از بر او کجا تن من به ناز پوشد توزی و صدره دیباه.فرخی.لباس من به بهاران ز توزی و قصب است به تیرماه خز قیمتی و قز سمور.فرخی.شمشاد به رنگ زلفک خاتون شد گلنار به رنگ توزی و پرنون شد با سبزه زمین به رنگ بوقلمون شد وز میغ، هوا به صورت پشت پلنگ.منوچهری.گفت ز شاهان حدیث ماند باقی در عرب و در عجم نه توزی و کتان.ابوحنیفه ٔاسکافی.امیر را یافتم آنجا بر زبر تخت نشسته پیراهن توزی ، مخنقه در گردن عقده های همه کافور. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 520 ). قبای ملحم و عصابه توزی و موزه نمدین داشت. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 565 ). ز آرزوی طراز توزی و خز زار بگداختی چو تار تراز.ناصرخسرو.سخن چون تار توزی ، خوب و باریک و لطیف آور سخن چون تار باید تا برون آئی ز تار غم.ناصرخسرو.همیشه تا به تموز و به دی بکار شود لباس توزی و کتان و قاقم و سنجاب.ابوالفرج رونی.در آفتاب امن تو اکنون به کازرون توزی رفو کنند به تأثیر ماهتاب.مختاری ( از انجمن آرا ).ماه از برای خدمت تخت خدایگان توزی دهد زمین را هر شب ز ماهتاب.مختاری ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
معنی کلمه توزی در فرهنگ معین
(ص نسب . ) ۱ - پارچة کتانی که در شهر توز (از شهرهای قدیم فارس ) می بافتند. ۲ - جامة تابستانی .
معنی کلمه توزی در فرهنگ عمید
تهیه شده در توز.
معنی کلمه توزی در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱ - منسوب به توز . ۲ - ( اسم ) پارچ. کتانی نازکی که نخست در شهر توز می بافته اند . ابن ندیم او را ثوری ضبط کرده ولی در اسمائ المولفین جلد ۱ صفحه ۴۴٠ توزی آمده است .
معنی کلمه توزی در دانشنامه عمومی
شهر توزی در بخش انترن در ایالت گروبوندان در کشور سوئیس واقع شده است که ۲٬۵۰۰ نفر جمعیت دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه توزی
چینش صفحهکلید فارسی در ویندوز، با چینش استاندارد ملی ایران، متفاوت است. در حالی که در توزیعهای گنو/لینوکس این استاندارد صفحهکلید به صورت پیشفرض رعایت گردیده است. استاندارد ملی شمارهٔ ۹۱۴۷ ایران به صورت زیر است:
نه هنرتوزی و سخنرانیست که خیالات مرد زندانی است
علیرغم اینکه تکآهنگ قاعدتاً باید یک ترانه باشد، در عصر دانلود موسیقی تکآهنگها میتواند حتی شامل سه ترانه نیز باشد. آیتیونز استور، بزرگترین توزیعکننده موسیقی دیجیتال، تقریباً سه آهنگ که هر کدام کمتر از ده دقیقه باشند را بهعنوان تکآهنگ میپذیرد.
گروهی که کاتوزیان خوانیاش به رسم پرستندگان دانیاش
ولی گفتم ازو لایق نباشد پس از پیری شدن توزیع خواری
: کسر الکترون - حفرههای توزیع شده در آشکارساز که موجب افزایش جریان به وجود آمده میشود
کنون چنان شدم از بر او کجا تن من به ناز پوشد توزی و صدره دیباه
ساقی ز بامداد بیاور غذای روح ماییم و هر دو عالم و توزیع یک صبوح
آنکه نَبّال خلافش بر تن اهل نفاق صد هزاران تیر توزی از رگ شریان کند
۳- در آخرین مرحله ، سیم را از جسم رسانا را جدا کرده ، بنابراین بارهای مثبت در کل جسم توزیع می شود ، نتیجه می گیریم که برای شارژ یک جسم رسانا با بار مثبت ، با یک جسم دارای بار منفی به آن نزدیک می شویم و بالعکس .
تحت کمپین حمایت شوروی از مکانیزاسیون، ارتش اولین واحد مکانیزه خود را در سال ۱۹۲۲ تشکیل داد. همچنین از نظر ساختار در نیروی زمینی سواره نظام نیمه مکانیزه در سایر یگانها تا سال ۱۹۴۳ بین خودروهای زرهی سبک توزیع شده بود. همچنین ارتش از سال ۱۹۴۳ شروع به کار با موتور کرد.
بیندیش از آن روز کاندر مظالم به توزیع کردی مرا میزبانی
در اختیار داریم و هدف این است که توزیع پسین
سپهر نیلگون گردی لباس نیلگون توزی زمین کهرباگون را شدی رخ قیرگون یکسان
«و پس از آن بسه روز طغرل بشهر رسید و همه اعیان باستقبال رفته بودند مگر قاضی صاعد. و با سواری سه هزار بود بیشتر زرهپوش و او کمانی بزه کرده داشت در بازو افگنده و سه چوبه تیر در میان زده و سلاح تمام برداشته، و قبای ملحم و عصابه توزی و موزه نمدین داشت و بباغ شادیاخ فرود آمد، و لشکر چندانکه آنجا گنجیدند فرود آمدند و دیگران گرد بر گرد باغ. و بسیار خوردنی و نزل ساخته بودند، آنجا بردند و همه لشکر را علف دادند. و در راه که میآمد سخن همه با موفّق و سالار بوزگان میگفت. و کارها همه سالار برمیگزارد. و دیگر روز قاضی صاعد، پس از آنکه در شب بسیار با او بگفته بودند، نزدیک طغرل رفت بسلام با فرزندان و نبسگان و شاگردان و کوکبهیی بزرگ؛ و نقیب علویان نیز با جمله سادات بیامدند. و نداشت نوری بارگاه .
اگر شور مرا یزدان کند توزیع بر عالم نبینی هیچ یک عاقل شوند از عقلها عاری
در معادله بالا نسبت به توزیع احتمال مشروط
این بازی در ژوئن ۲۰۱۲ و به صورت توزیع دیجیتال منتشر شد.