توران سپه

معنی کلمه توران سپه در لغت نامه دهخدا

توران سپه. [ س ِ پ َه ْ ] ( اِ مرکب ) توران سپاه :
بشد پیش توران سپه او به جنگ
بغرید همچون دمنده نهنگ.فردوسی.تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخجیر بیند پلنگ.فردوسی.دو بهره ز توران سپه کشته شد
ز خونشان زمین چون گل آغشته شد.فردوسی.رجوع به توران و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه توران سپه در فرهنگ فارسی

توران سپاه

معنی کلمه توران سپه در ویکی واژه

سپاه توران، ارتش توران. این قِسم از جنگجویان تورانی ویژه جنگ ساحل رودشهد و دامنه کوه هماون است. فرمانده ارتش ایران توس و فرمانده ارتش توران پیران است. قرار هست سپاه رستم بیاری ایرانیان و سپاه خاقان‌چین بیاری پیران گسیل شوند. ز توران سپه سوی جنگ آمدند ..... رده بر کشیدند و تنگ آمدند.

جملاتی از کاربرد کلمه توران سپه

چه ارجاسپ آن ترک پر کین و تلخ ز توران سپه برد از کین به بلخ
دو بهره ز توران سپه کشته شد سرسرکشان پاک برگشته شد
که با چین میانم نباشد نبرد به توران سپه برد خواهم چه گرد
از ایران به توران سپه سرنهاد به شد شاه ترکان به مانند باد
ز توران سپه برنهادند رخت سلیح گرانمایه و تاج و تخت
سه بهره ز توران سپه کشته شد سربخت آن ترک برگشته شد
تو تنها به توران سپه چون شوی به ویژه گمانم که در خون شوی
چو گودرز ، توران سپه را بدید که بر سان دریا زمین بردمید
ز توران سپه هر که آنجا بود اگر ناتوان ور توانا بود
که رو شاه توران سپه را بگوی که ای دادگر خسرو نامجوی