توتم
معنی کلمه توتم در فرهنگ معین
معنی کلمه توتم در ویکی واژه
توتم حیوانی بود که بعضی از قبایل نیای نژاد و قبیله خویش میدانستند و محترمش میداشتند. شیر حیوان توتمی.
چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.
جملاتی از کاربرد کلمه توتم
سالها عشق درین مرحله مبهوتم داشت طفل گهواره اندیشه فرتوتم داشت
مذهب اصلی کره، یک شکل بهخصوص از شمنیسم (جادوگری) اروپایی-آسیایی و توتمپرستی مربوط به شرق دور در آسیا بوده که امروزه مخصوصاً در میان جمعیتهای عشایری منچوری رواج دارد. این مذهب بعدها به شدت تحت تأثیر مکاتبی چون بودیسم، کنفوسیانیسم و مذهب تائو از چین قرار گرفت و عناصری از این ادیان بدان اضافه گردید.
گروهی از باستان شناسان تصور میکنند در میان اجتماع انسانهای دوره میانه پارینه سنگی مثل نئاندرتالها ممکن است اندیشههایی نظیر حیوان پرستی و توتم باوری بوده باشد.
وارنها به دنورس، ماساچوست میرود تا در مورد مرگ کتی لینکلن، که او نیز ۲۲ ضربه چاقو خورده، تحقیق کنند. کارآگاهان یک توتم را در خانه دوست دختر کتی، جسیکا، پیدا کردند که مفقود شدهاست. لورن رؤیایی را برای بازسازی صحنه قتل راه اندازی میکند و متوجه میشود که جسیکا قبل از پریدن از صخره، کتی را تحت تسخیر شیطانی کشتهاست و باعث میشود تا کارآگاهان جسد او را پیدا کنند. وارنها به سردخانه ای که بدن او در آن نگهداری میشود میروند و لورن دست جسد را لمس میکند تا به مکان غیبی کمک کند. لورن، در یک رؤیا، از یک تونل تاریک عبور میکند و شاهد تلاش یک ساحر برای خودکشی کردن آرن است، اما به موقع او را متوقف میکند. لورن توسط ساحر تهدید میشود و او به اد میگوید که ارتباط آنها به صورت دوطرفه قابل انجام است.
آنها برای یادآوری قرار خود به صورت سالانه مراسم جشن غذای توتمی را برگزار میکنند و در این مراسم ممنوعیتهای وضعشده را برای یک یا چند روز نادیده میگیرند تا هم خاطرهٔ پیروزی خود را تجدید کرده و هم دوباره از طریق غذای توتمی نیروی پدری را به خود جذب کنند. این مراسم باعث استقرار آیین توتمی و حفظ تابوها میشود. امروزه توتمها تقریباً در تمام جوامع متمدن از میان رفته و به کلی منسوخ شدهاند اما تابوی ازدواج با محارم و تابوهای دیگر به دلیل اهمیتی که در حفظ ساختار جامعه داشته، هنوز وجود دارند.
تا باقبال توتمام شود این بنا را که کرده یی والاد
موهای ناحیه سر در انسان با وجودیکه رشد غیر وابسته به هورمون جنسی مردانه (آندروژن) دارند، امّا دارای گیرندهٔ خاص هورمونهای جنسی میباشند و به همین دلیل این هورمونها میتوانند بر ریزش مو مؤثر باشند. در مردان بخشهای فرونتوتمپورال یعنی نواحی جلو و اطراف و مرکز سر دارای گیرنده هورمونی هستند امّا در زنان تمام موهای ناحیه سر دارای گیرنده آندروژنی میباشند. به همین دلیل در مردان اول ناحیه جلوی سر کاهش مو داریم و بعد ناحیه مرکزی و سپس این دو ناحیه بهم میرسند.
استان ولوگدا دارای آثار تاریخی فراوانی است از جمله صومعه باشکوه کیریلو-بلوزرسکی، دیر فراپونتوف (در فهرست میراث فرهنگی جهان)، شهرهای میانسدهای ولیکی اوستیوگ و بلوزرسک، کلیساهای سبک باروک در توتما و اوستیوژنا و غیره.
در این هزاره، در استان لرستان، گروهی از برنز کاران زندگی میکردند که سنجاقها و زیور آلات دینی و تزیینی؛ همراه با نقش و نگارهایی از توتم ،(مانند خنجر، شمشیر و ابزار آلات جنگی) میساختند. برای زدن طرحهای افسانهای (اژدها و دیوها)، و همچنین برای ساخت دیسک و تیر دان، رویههای فلزی را چکش کاری میکردند.
به دست ساده دلی ده عنان کار که من خراب کردهٔ تدبیر عقل فرتوتم
این احتمال وجود دارد که آمنهوتپ در سنین جوانی مرده باشد، چرا که برادر وی «توتمس چهارم» بهعنوان فرعون بعدی تعیین شد.
آن یاریش به ایل من انشا کردنی است ائل الیندن توتماق اوْنون ایشییدی
یک دانش آموز دبیرستانی به نام برت بامپرز (مایکل وستون) روزی بستهای مرموز دریافت میکند. این شامل یک توتم آلت تناسلی گاو نر با یادداشتی است که توضیح میدهد که سه آرزو را برآورده میکند. اولین آرزویش این است که سامانتا (الکساندرا هولدن) با او به یک رقص بهاری برود. روز بعد سامانتا او را به رقص دعوت میکند و او شک میکند که آیا واقعاً آرزویش محقق شدهاست. برت دومین آرزویش را میکند که سامانتا دوست دخترش شود و در واقع عاشق او شود. روز بعد، سامانتا از کودی (دوست پسراش) جدا میشود و با برت رابطه جنسی برقرار میکند. و …
نوعی مجسمه در بازی قرار داده شدهاست که به آنها توتم مرگ گفته میشود. هنگامی که بازیکن به درون توتمها نگاه میکند، تصویری چند ثانیهای مشاهده میشود که در واقع حوادث را در آینده نشان خواهد داد. این حوادث بسته به انتخاب بازیباز میتوانند تغییر کنند، بنابراین بازیکن باید سرنوشت شخصیت را درست انتخاب کند. دهان هر توتم رنگ معینی دارد که نوع سرنوشت را بیان میکند مثل توتم با دهان قرمز که سرنوشت مرگ یک شخصیت را نشان میدهد.
نکردم درجوانی چارده درددل خود را چه بر میآید از دستم که اکنون پیر فرتوتم
غلط شدم که دلِ نا شکیب فرتوتم چو آبِ تیره شود گر برون زند بادی
از جوان بختی که هستم وقت پیوستن به حق ننگ دارم گر ز راه چرخ فرتوتم برند
با توتمام سودیم با خودهمه زیانیم یکبار گرستانی ما را ز ما چه باشد
کسی از دولت عشق تو بلنداقبال است که ندارد ز توغیر از توتمنای دگر