تنوع
معنی کلمه تنوع در فرهنگ معین
معنی کلمه تنوع در فرهنگ عمید
معنی کلمه تنوع در فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) گوناگون شدن دارای انواع شدن . ۲ - ( اسم ) گوناگونی . جمع : تنوعات .
معنی کلمه تنوع در دانشنامه آزاد فارسی
در کشاورزی و تجارت، به معنای ایجاد محصولات و بازارهای جدید. مدیران شرکت های تجاری و مالکان مزارع به منظور کاهش خطر یا به سبب کاسته شدن از میزان سوددهی، در حوزۀ اصلی کار خود تنوع ایجاد می کنند. در انگلستان، تنوع کشاورزی شامل تهیۀ محل سکونت و خدمات دیگر به گردشگران است.
معنی کلمه تنوع در ویکی واژه
گوناگون شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه تنوع
که موجب مر تنوع را بحاصل ظهور وحدت آمد در قوابل
جسم هم از تنوع اشکال وصف کثرت گرفت و شد اجسام
مردم باید که نسبت حال خود با احوال جملگی اصناف خلق اعتبار کند، چه نسبت او با هر صنفی از سه نوع خالی نبود: یا به رتبت بالای آن صنف باشد یا مقابل یا فروتر؛ اگر بالای آن صنف بود در رتبت آن اعتبار او را بر محافظت مرتبه باعث باشد تا به نقصان میل نکند، و اگر مقابل باشد بر ترقی از آن مرتبه در مدارج کمال باعث شود، و اگر فروتر بود در رسیدن به درجه آن صنف جهد نماید. و حال معاشرت هم به اختلاف احوال مراتب مختلف باشد: اما معاشرت با صنف بلندتر از آنچه در باب پنجم یاد کردیم معلوم باشد. و اما معاشرت با صنف مقابل متنوع بود به سه نوع: اول معاشرت با دوستان، و دوم معاشرت با دشمنان، و سیم معاشرت با کسانی که نه دوست باشند و نه دشمن. و دوستان دو صنف باشند: حقیقی و غیرحقیقی، و معاشرت با دوستان حقیقی یاد کرده شد.
بدانکه اصناف موجودات با کثرت تنوع آن منقسم است به دو قسم روحانی و جسمانی و از آن دنیا و آخرت عبارت کنند و ملک و ملکوت گویند و غیب و شهادت خوانند و صورت و معنی تصوّر کنند و خلق و امر همین معنی دارد.
۱- تنوع در رنگ با قابلیت اجرای طرحهای مختلف و دلخواه
و آنگه نبض ده جنس است و هر یکی از او متنوع شود به سه نوع: دو طرفین او و یکی اعتدال او.
دسته چهارم کاربران پیشرو و رهبران نوآوری هستند. این افراد بسیار تنوعطلب بوده و تمایل شدیدی به نوآوری دارند.
ساغر متنوع است از آن می دائم در وی چنان نماید
بررسی سویه ای که از ج. ۱۶۵۰ دریافت که این سویه نسبت به سویههای دیگر که در حال حاضر توالی شدهاند، پایه است. سرعت جهش این ویروس به خوبی توسط یک ساعت مولکولی مدلسازی شده است. تنوع گونهها فقط در قرن ۱۸ و ۱۹ رخ داد.